Abstract
In this paper, we investigate whether Japanese candlesticks can help traders to find the best trade-off between market timing and market impact costs. Based on fixed-effect panel regressions on a sample of 81 European stocks, we show that implicit transaction costs are better characterized by using specific Japanese candlesticks patterns. Although market timing costs are not lower when Hammer-like and Doji configurations occur, market impact costs are significantly lower when and after a Doji structure occurs. We further check the potential gains through order submission simulations and find that submission strategies based on the occurrence of Doji result in significantly lower market impact cost than random submission strategies. These findings are of great interest for investors who look for occasional liquidity pools to execute their orders inexpensively such as institutional traders or hedgers
چکیده
ما در این مقاله بررسی میکنیم که آیا نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به معامله گران در یافتن بهترین توازن بین هزینه های "زمانبندی بازار" و "تاثیر بازار (عرضه) " کمک کنند. ما بر اساس رگرسیون های پانلی اثر ثابت روی یک نمونه متشکل از 81 شرکت سهامی اروپایی، نشان میدهیم که هزینه های تراکنش ضمنی با استفاده از الگوهای نمودارهای شمعی ژاپنی بهتر توصیف می شوند. اگرچه زمانیکه پیکربندی های چکشی و دوجی رخ می دهند، هزینه های زمانبندی بازار پایین تر نیستند، اما هزینه های تاثیر بازار در هنگام و پس از وقوع یک ساختار دوجی بطور قابل توجهی پایین تر هستند. ما همچنین منافع بالقوه را از طریق شبیه سازی های ثبت سفارش بررسی میکنیم و در می یابیم که استراتژی های سفارش دهی بر اساس وقوع دوجی منجر هزینه تاثیر بازار پایینتری نسبت به استراتژی های سفارش دهی تصادفی می شوند. این یافته ها برای سرمایه گذارانی همچون معامله گران سازمانی یا پوشش دهندگان (ریسک) که در جستجوی منابع نقدشوندگی گاه گاهی هستند تا سفارشات خود را ارزان اجرا کنند، جالب توجه خواهند بود.
-1مقدمه
مدیریت هزینه تراکنش همواره یک مسئله مهم در پیاده سازی تصمیمات معاملاتی بوده است. مولفه های مختلفی در هزینه های تراکنش وجود دارند. هزینه های عینی، که میتوان آنها را پیش از اجرای معامله تعیین کرد، به کارمزدهای کارگزاری، حق الزحمه های بازار، هزینه های تهاتر، هزینه های تسویه و مالیاتها اشاره دارند. هزینه های ضمنی، که مشهود نیستند و نمی توان آنها را پیش بینی کرد، عبارتند از اختلاف قیمت خرید و فروش، تاثیر بازار و هزینه های فرصت. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش عبارت است از یک جبران برای عرضه نقدینگی. اثر بازار عبارت است از هزینه متحمل شده برای مصرف بیش از نقدینگی موجود در بهترین مظنه مخالف (BOQ). هزینه های فرصت بواسطه جابجایی قیمت بوجود می آیند، که بین تصمیم معامله و خود معامله تحقق مییابد. هزینه های زمان بندی بازار به مقوله خود معامله تعلق دارند و هزینه مازاد متحمل شده را در زمانیکه معامله گران سفارشات خود را به تاثیر بازار پایین تر تفکیک میکنند، نشان می دهند…