Models in the strategy field defining the strategy concept emphasize schools of thought or strategy perspectives, but not how to define the idiosyncratic composition of an organization's strategy content. Based on a literature review in which meanings have been attached to the concept, this paper presents a new model including five types of organizational strategy. The model emphasizes that key influencers may make heterogeneous contributions to an organization's strategy and also that significant effects may result from interaction between types of strategy

چکیده
امروزه مدل‌هایی که در حوزه‌ی استراتژی وجود داشته و به تعریف مفهوم استراتژی پرداخته‌اند، بر روی مکتب فکری و یا چشم‌اندازهای استراتژی متمرکز هستند، ولی چنین مدل‌هایی، هیچ تعریفی از ترکیب ویژه‌ی محتوا در یک استراتژی سازمان را ارائه نداده‌اند. در این مقاله قصد داریم بر مبنای یک بازبینی پژوهشی -که در آن، معانی به مفهوم متصل شده است- یک مدل جدیدی را که شامل 5 نوع استراتژی سازمانی هست ارائه دهیم. این مدل بر این اصل تأکید داشته که عوامل تأثیرگذار کلیدی ممکن است نقشی ناهمگون در استراتژی یک سازمان داشته و به دنبال آن، چنین تأثیرات فراوانی ممکن است منجر به بروز تعامل در بین انواع استراتژی گردد.

1-مقدمه

حدود چندین دهه است که مفهوم استراتژی در حوزه‌ی مدیریت تعریف و بکار گرفته‌شده است؛ بااین‌حال به نظر می‌رسد که هنوز یک مدل کلی از محتوای استراتژی در یک سازمان که دربردارنده‌ی مشخصه‌های ویژه سازمانی باشند و بتواند مباحثی را در خصوص تأثیرات ترکیبات مختلف سازمانی ارائه دهد، وجود ندارد.

"استراتژی" در ابتدا توسط کاندر (1962) در شرکت‌های مدیریت شغلی و به‌عنوان اهداف و برنامه‌های بلندمدت و همچنین جریان اکشن (عمل)..." در یک تشکل سازمانی مطرح گردید (1962:13). مقایسه‌ی فعالیت‌های مدیریتی در دهه‌های 1950 و 1960 میلادی و دهه‌های بعدی نشان می‌دهد که عبارت‌های رایجی مانند "سیاست‌گذاری"، "رفتار سازمانی"، و "مدیریت شغلی" به‌عنوان جایگزینی برای مفهوم استراتژی (به‌مرورزمان) در نظر گرفته‌شده‌اند (بوئر 1968، کریستین، اندرو و گوته 1965، مارس و سیمون 1958، شوتل 1968، سلزنیک 1957)…