Abstract
A typical single period revenue sharing contract specifies a priori a fixed fraction for the supply chain revenue to be shared among the supply chain players. Over the years, supply chains, especially in the movie industry, have adopted multi-period revenue sharing contracts that specify one fraction for each contract period. These revenue sharing contracts are of revenue-independent type such that the revenue sharing fractions are independent of the quantum of revenue generated. Motivated by the recent events in Bollywood – one of the popular arms of the Indian movie industry – in this paper we develop and analyze a game theoretic model for revenue-dependent revenue sharing contracts wherein the actual proportion in which the supply chain revenue is shared among the players depends on the quantum of revenue generated. Our aim is to understand why revenue-dependent revenue sharing contracts are (or not) preferred over revenue-independent contracts. We also examine if supply chains can be coordinated over multiple periods using both types of revenue sharing contracts. We build a two-period model characterizing supply chains in the movie industry and highlight the implications of the multi-period contractual setting for the supply chain coordinating revenue sharing contracts. We show that supply chains can be perfectly coordinated using both types of revenue sharing contracts; however, there exist situations in which revenue-dependent contracts outperform revenue-independent contracts. Using revenue-dependent revenue sharing contracts supply chains can be coordinated while providing positive surplus to the supply chain players that is otherwise not possible under certain situations in revenue-independent contracts. We also demonstrate how revenue-dependent contracts enhance supply chain coordination and highlight their significance when the drop in the revenue potential from one period to another is moderate
چکیده
يك قرارداد سهيم در درآمد دورهاي مشخص، دليل اصلي اينكه كسر ثابتي از درآمد زنجيره تأمين بايد در ميان بازيگران زنجيره تأمين به اشتراك گذاشته شود را مشخص ميسازد. در طول سالها، زنجيرههاي تأمين، به ويژه در صنايع سينمايي، قراردادهاي سهيم در درآمد چند دورهاي اتخاذ كردهاند كه كسري را براي هر دوره قرارداد، مشخص ميكند. اين قراردادهاي سهيم در درآمد از نوع مستقل از سود هستند به طوري كه كسرهاي به اشتراك گذاري درآمد مستقل از ميزان سود ايجاد شده هستند. آنچه كه توسط رويدادهاي اخير در بوليود- يكي از قسمتهاي مشهور صنعت سينماي هند- برانگيخته شده را در اين مقاله ارائه ميكنيم و مدل نظري بازي را براي قرردادهاي سهيم در درآمد مستقل از سود را، در موردي كه نسبت واقعي درآمد زنجيره تأمين كه در ميان بازيگران به اشتراك گذاشته شده، وابسته به ميزان درآمد ايجاد شده ميباشد، مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهيم. هدف ما درك اين موضوع است كه چرا قراردادهاي سهيم در درآمد مستقل از سود نسبت به قراردادهاي مستقل از سود، ترجيح داده ميشوند (يا نميشوند). همچنين بررسي ميكنيم كه آيا زنجيرههاي تأمين را ميتوان در طول چندين دوره با استفاده از هر دو نوع قراردادهاي سهيم در درآمد هماهنگ كرد. ما مدلي دو دورهاي ايجاد ميكنيم كه زنجيرههاي تأمين در صنعت سينما را مشخص كرده و مفاهيم زمينه قراردادي چند دورهاي براي همانگي زنجيره تأمين قراردادهاي سهيم در درآمد را برجسته ميسازد. نشان ميدهيم كه زنجيرههاي تأمين را ميتوان به طور كامل با استفاده از هر دو نوع قراردادهاي سهيم در درآمد هماهنگ كرد؛ اما، موقعيتهايي وجود دارند كه در آن قراردادهاي وابسته به سود بهتر از قراردادهاي مستقل از سود عمل ميكند. با استفاده از قراردادهاي سهيم در درآمد وابسته به درآمد، زنجيرههاي تأمين را ميتوان هماهنگ كرد، درصورتي كه مازاد مثبتي به بازيگران زنجيره تأمين ارائه كرد، درغير اين صورت تحت شرايط مشخص در قراردادهاي مستقل از سود، امكانپذير نيست. همچنين نشان ميدهيم كه چگونه قراردادهاي وابسته به سود، هماهنگي زنجيره تأمين را ارتقاء ميدهند و اهميت آنها را هنگامي كه افت پتانسيل سود از دورهاي به دوره ديگر تعديل مييابد، برجسته ميسازيم.
-1مقدمه
توافقات سهيم در درآمد كه در آن خردهفروشان حق امتياز فروش محصول را به توليدكنندگان پرداخت ميكند، به طور گستردهاي توسط زنجيرههاي تأمين، بويژه در صنعت سينما و اجاره ويدئو، پذيرفته شده است. بوسيله اين توافقات، خردهفروشي، محصولي را از توليدكنندهاي به قيمت ثابتي ميخرد و كسري از درآمد آن را با توليدكننده سهيم ميشود. اين توليدكننده قيمت خريد را براي اين محصول به اين خرده فروش ارائه ميكند به طوري كه او نيز كميت محصولي را كه بايد از توليدكننده تقاضا كند، قبل از اينكه تقاضاي واقعي تحقق يابد، تعيين ميكند. بر اساس موقعيت كسب و كار، خردهفروش ممكن است هنگام درخواست سفارش از تأمين كننده، حتي قيمت جزئي اين محصول را نيز مشخص كند يا حتي تعيين كننده قيمت در بازار باشد. در اين زمينه، توافق سهيم در سود دوره مشخص، دليل قبلي كسري از درآمد زنجيره تأمين كه بايد توسط خردهفروش حفظ شده (يا بايد با توليدكننده سهيم شود) را مشخص ميكند. نسخه چند دورهاي چنين توافق سهيم در درآمدي، به طور ويژه در صنعت سينما مشاهده شده است (براي مثال نگاه كنيد به [1]). اين قرارداد چند دورهاي، قراردادي يك دورهاي را با مشخص كردن كسرهاي سهيم در درآمد چندگانه تمديد مي كند؛ يك سهم مرتبط با هر دوره قرارداد…