Abstract
In this research, the effect of the variables including brand value, brand equity, brand quality, brand satisfaction, brand trust and brand commitment on brand loyalty and repurchase intentions was investigated. The perceived equity, value and quality were determined to be input variables; brand satisfaction, trust, affective commitment and continuance commitment were determined to be intervening variables; repurchase intentions and loyalty were determined to be output variables. A survey was conducted to undergraduate and graduate students of Atatürk University. According to the results of the research, it was determined that brand equity, value and quality had no effect on brand satisfaction, but had an effect on trust. It was determined that brand satisfaction had an effect only on affective commitment, and trust had an effect both on affective commitment and continuance commitment. Additionally, the effect of affective commitment on repurchase intention and loyalty was seen, but the effect of continuance commitment on repurchase intention and loyalty was not seen
چکیده
در این تحقیق، تاثیر متغیرهای ارزش برند، ارزش ویژه برند، کیفیت برند، رضایت برند، اعتماد برند و تعهد برند بر روی وفاداری برند و نیت های خرید مجدد، بررسی شده است. متغیرهای ارزش ویژه، ارزش و کیفیت بعنوان متغیرهای ورودی تعیین شده اند؛ رضایت برند، اعتماد، تعهد عاطفی و تعهد مستمر، بعنوان متغیرهای میانی در نظر گرفته شده اند؛ نیت خرید مجدد و وفاداری نیز متغیرهای خروجی هستند. یک بررسی بر روی دانشجویان در حال تحصیل و فارغ التحصیل دانشگاه آتاتورک انجام شده است. بر طبق نتایج تحقیق، مشخص شد که ارزش ویژه، ارزش و کیفیت برند هیچ تاثیری بر روی رضایت برند ندارند، ولی بر اعتماد تاثیر می گذارند. مشخص شد که رضایت برند تنها بر تعهد عاطفی تاثیر دارد، و اعتماد بر هر دو مورد تعهد عاطفی و تعهد مستمر، اثرگذار است. بعلاوه، تاثیر تعهد عاطفی بر نیت خرید مجدد و وفاداری دیده شد، ولی تاثیری از تعهد مستمر بر روی نیت خرید مجدد مشاهده نشد.
1-مقدمه
به طور کلی، یک برند یک نام و یک نماد می باشد. وسیله ای مهم برای ایجاد یک تصویر مثبت در مصرف کنندگان و تمایز از محصولات رقیب می باشد (کاتلر، 2004). برند به شرکت های اقتصادی در ایجاد گروه مشتری های وفادار برای خودشان و حفظ سهم بازار خود، کمک شایانی می کند. مشتری های وفادار، مصرف کنندگان وفادار برند بوده و مکرراً از آن برند خرید کرده و آن برند را به اطرافیان خود توصیه می کنند.
وفاداری به برند بدین معنی است که مصرف کنندگان مایل به پرداخت مبلغ زیاد به یک برند خاص در یک گروه محصولی یکسان بوده و آن برند را به افراد دوروبر خود توصیه می کنند (گیدنز، 2002). امّا، تعداد زیادی از برندها که هدف مشترکی دارند، آگاهی مصرفکنندگان را بالا برده و جایگزین هایی را در اختیار آنها قرار داده و مزیت های زیادی را به آنها ارائه می نمایند و این مسئله منجر به این خواهد که مصرف کنندگان به راحتی برند مورد نظر خود را عوض کرده و ایجاد وفاداری برای یک برند سخت تر شود (وود، 2004). از آنجایی که ایجاد وفاداری کار دشواری شده است، رهبران و محققان اهمیت زیادی به این مسئله داده اند. در نتیجه مطالعات انجام شده بر روی وفاداری برند، این مسئله اهمیت پیدا کرده است که وفاداری به تنهایی نمی تواند مورد توجه قرار گیرد. مشخص شده است که وفاداری دارای انواع گوناگونی می باشد. این وفاداری ها در دو گروه وفاداری به برند تقسیمنشدنی (وفاداری کامل) و تقسیم شدنی، دسته بندی می شوند...