Abstract
This article offers overview of research on power in industrial and business markets, conducted through the 10 articles in the special issue. These contributions are catalysts for defining the history, context, current situations, and future developments and prospects for power in the business world. Therefore, this article presents a conceptualization and understanding of power, using the special issue as a lens through which to view past antecedents, present understanding, and future directions. In addition to studies that mine past and present academic and practical rationales for power, the empirically based contributions test and explore power. This article identifies and thematically draws out and labels the principal manifestations across these contributions, to link origins with current principal foci and identify the most likely emphases of theory and practice for the future business-to-business arena
چکیده
این مقاله مروری بر پژوهش های مربوط به قدرت در بازارهای صنعتی و کسب و کار ارائه می دهد ، که از طریق 10 مقاله در یک زمینه خاص انجام شده است. این مقالات به تعریف تاریخ، زمینه، شرایط فعلی، و تحولات آینده و چشم انداز های قدرت در دنیای کسب و کار کمک می کنند. بنابراین، این مقاله با استفاده از یک زمینه خاص به مشاهده سوابق گذشته، دانش فعلی، و مسیرهای آینده قدرت می پردازد و به این ترتیب باعث درک و تفهیم سازی قدرت می شود. علاوه بر مطالعاتی که به کاوش در منطق علمی و عملی مربوط به گذشته و حال قدرت می پردازند، مطالعاتی به صورت تجربی قدرت را ازمایش و بررسی می کنند. این مقاله با بررسی این مطالعات، جلوه های اصولی را شناسایی و استخراج و رده بندی می کنند، تا این ریشه ها را با کانون اصول موجود پیوند دهند و مناسب ترین تاکیدات تئوری و عملی را برای حوزه کسب و کار-به-کسب و کار (B2B) آینده شناسایی کنند.
1-مقدمه
قدرت به عنوان یک مفهوم مرتبط با تئوری و عمل کسب و کار، اهمیت زیادی دارد و به این ترتیب به طور قابل توجهی توجه علوم کسب و کار، هر چند با پوشش ناهمگون، را به خود جلب نموده است.بسیاری از تحقیقات اولیه بر روی بازاریابان صنعتی انجام شده است، کسانی که بر استفاده مجدد نظریه های به دست آمده از روابط بین فردی انسانی تمرکز داشته اند ( به عنوان مثال، امرسون، 1962؛ فرنچ و ریون، 1959 تیبوت و کلی 1959)، به طوری که آنها قدرت را بر اساس تعاملات انسانی تعریف کرده و آن را برای معادلات تجاری بکار می برند.