Abstract
This paper aims to examine the immaturity of the economics of education as an educational science brought about by its focus solely on the individual and social benefits of education. Currently, the economics of education does not demonstrate the capacity to propose solutions to educational problems that are effective, efficient, socially workable and economically viable. As a result, the economics of education will only be considered an educational science when it is able to produce solutions to the ineffectiveness and inefficiency of the systems of education. The paper argues that this could be done through the introduction of pedagogy to educational projects.
چکیده
این مقاله با هدف بررسی نابالغی اقتصاد آموزش و پرورش به عنوان علم اموزشی در مورد تمرکز آن صرفا بر مزایای فردی و اجتماعی آموزش، می باشد. در حال حاضر، اقتصاد آموزش و پرورش، قابلیتی برای پیشنهاد راه حل هایی به مشکلات آموزشی که کارامد، موثر، به لحاظ اجتماعی قابل اعمال و به لحاظ اقتصادی پایدار باشند، ارائه نداده است. در نتیجه، اقتصاد آموزش و پرورش تنها زمانی یک علم آموزشی در نظر گرفته خواهد شد که قادر به ایجاد راه حل هایی برای ناکارامدی و بی کفایتی سیستم های آموزشی باشد. در این مقاله، استدلال شده است که نیل به این هدف از طریق معرفی پداگوژی به پروژه های آموزشی امکانپذیر است.
1-مقدمه
اگرچه اقتصاد آموزش و پرورش از اتحاد تحقیقات اقتصادی و آموزشی متولد شده است اما هنوز در حالت عدم بلوغ علمی قرار دارد زیرا بطور خیلی نزدیکی به رویکرد سنتی متکی به تئوری سرمایه انسانی و تجزیه و تحلیل اقتصادی اموزش گره خورده است. در واقع، مزایای آموزش برای فرد و جامعه هنوز هم با استفاده از یک رویکرد اقتصادی ویژه ارزیابی میشود. برای مثال، تحقیقات دراین محدوده ها بوده اند: مطالعاتی درباره مزایای آموزش برای افراد و جوامع، هزینه ی آموزش در سطوح دولتی، همبستگی بین سطوح آموزش یک کشور و سطوح توسعه ی اقتصادی و اجتماعی، ارزیابی کیفیت نظام های آموزشی، بررسی سطوح سواد در بین افراد تحصیل کرده، مطالعاتی برای در دسترس بودن مدارس، تحلیل بیکاری جوانان و موارد مشابه دیگر. چنین مطالعاتی به محققان اجازه داده است کیفیت سیستم اموزشی کشور را تعیین کرده و اهمیت ارزیابی مدارس و اموزش بیشتر را به رسمیت شناسند، به علاوه به انها اجازه می دهد تا روابط علی بین اموزش و پرورش و توسعه ان را شناسایی کنند...