Abstract
Identifying human attachment to the environment by developing different degrees, spatial ranges and dimensions, this study aims to further the growing body of knowledge about the discipline of Environmental Psychology within the process of interior design solving problems. Environmental Psychology provides an analytic point of view up on the existing built environment with a rich and diverse set of quantitative indicators for characterizing spaces in many ways that are potentially relevant to a variety of psychological responses, including choosing routes while locomotion, orientation and disorientation, spatial knowledge acquisition, perceived spaciousness, privacy and social interaction, stress and fear, and aesthetic judgments (Kolb, 1984). Experimental Learning Theory defines learning as “the process whereby knowledge is created through the transformation of experience”. This study makes the emphasis on “exploratory” and “descriptive” aspects of the Environmental Psychology within the real life context, providing comprehensive information to be inferred and issued in a complementary manner in interior design education. In such a way that; viable physical environment, social organization and norms, characteristics of people objectives are to determinants empirically whether, and how the use of experience and practices can improve design problem-solving by both novice and expert designers. In this context, this study presents applied samples and outcomes of course works of case-based instruction and its description development to be applied as medium synthesizing and/or assimilating with various observations for new idea generation process of design
چكيده
با شناساندن وابستگي بيشتر به محيط زيست به وسيله ي بسط دادن درجات و محدوده هاي فضايي و ابعاد مختلف، اين مطالعه قصد پيشبرد بدنه هاي در حال توسعه ي دانش درباره ي عرصه روان شناسي محيطي در فرايند حل مشكلات معماري داخلي را دارد. روان شناسي محيط يك نقطه نظر تحليلي روى محيط ساخته شده ی موجود با مجموعه اي غنى و متنوع از شاخصه هاى كمى براى توصيف فضاها به وسيله ى راه هاى مختلفي كه به طور بالقوه مرتبط با واكنش هاى روانى هستند فراهم مى كند. اين ها شامل انتخاب مسير هنگام نقل و انتقال، جهت يابى و سردرگمي، فراگيرى دانش فضايي، درك وسعت مكان، حريم خصوصى و تعامل اجتماعى، استرس و ترس و قضاوت هاى زيبايي شناسانه اند (كلب،١٩٨٤). نظريه ى يادگيري تجربي، يادگيرى را به عنوان "روندى كه به وسيله ى آن دانش از طريق انتقال تجربه ايجاد شده است" تعريف مي كند. اين مطالعه تاكيد را بر جنبه هاى" اكتشافي" و "توصيفى" روان شناسى محيط در زمينه ى زندگى واقعى با ارائه اطلاعات جامع قرار داده است تا به صورت يك شيوه ى مكمل قابل رجوع و انبساط در آموزش طراحي داخلى شود. به نحوى كه؛ محيط فيزيكى مناسب؛ سازمان و هنجارهاى اجتماعي، ويژگى هاى اهداف مردم به صورت تجربي تعيين كننده ى اين كه آيا و چگونه استفاده از تجربه و تكرار مى تواند حل مسائل طراحى را هم با طراحان تازه كار و هم متخصص بهبود ببخشد. در اين زمينه، اين مطالعه نمونه هاى بكار برده شده و نتايج را ارائه مي دهد به خصوص آثار مبتني بر ساختار بر اساس نمونه موردى و توسعه ى شرح آن، تا به عنوان تركيب متعادل اعمال شود و يا با انواع مشاهدات، برای تولید ایده جديد فرآیند طراحى تلفيق شود.
1-مقدمه
روان شناسى محيط آن شاخه اى از روان شناسى است كه رابطه ى بين مردم و ويژگى هاى فيزيكى-اجتماعى محيط طبيعى و مصنوع را به منظور افزايش رفاه بشر و تقويت رابطه ى انسان-محيط مطالعه مى كند. اين موضوع به عنوان يك زمینه مستقل تحقيق علمى در اواخر دهه ى ١٩٥٠و در طول ١٩٦٠ ظهور كرد. روان شناسى محيط مطالعه ى تاثير محيط فيزيكى بر مردم و تاثير مردم به محيط فيزيكى است. اين حيطه ى روان شناسى كاربردى است، اگرچه بخش قابل توجهي از پژوهش به توسعه ى نظرى و روش شناختى اختصاص داده شده است...