Abstract
Tactical management of development pipelines is concerned with the allocation of resources and scheduling of tasks. Though these decisions have to be made in the presence of uncertainty, to make the problem solvable it is customary to use deterministic MILP formulations of the multi-mode RCMPSP that are reevaluated after important uncertainties are realized. In spite of the major simplifications attained by down- playing the stochastic nature of the problem, the curse of dimensionality limits the exact solution of the formulations to very small systems. The curse is mainly caused by 3 factors: the indexing of the task execution modes the indexing of time periods, and the discrete character of the resources. Three models that attempt to overcome these limitations are proposed and compared. Results show that despite the theoretical advantages of the strategies used, the alternative formulations are limited to problems in the same range of applicability of the conventional multi-mode formulation
چکیده
مدیریت تاکتیکی خطوط توسعه با تخصیص منابع و برنامه ریزی برنامه ها، در نظر گرفته شده است. با اینکه این تصمیمات می بایست در حضور عدم قطعیت اتخاذ گردد، تا مسئله قابل حل باشد، اما استفاده از فرمول های MILP ی قطعی برای RCMPSP ی چند مودی امری مرسوم بوده که پس از اعمال عدم قطعیت های مهم، ارزیابی مجدد صورت می گیرد. با وجود ساده سازی های عمده که به واسطه ماهیت تصادفی بودن مسئله صورت گرفته است، مسئله عدم قطعیت پاسخ دقیق فرمول ها را برای بسیاری از سیستم های کوچک، محدود خواهد کرد. مشکل اصلی ذاتاً به واسطه سه فاکتور به وجود می آید: شاخص مودهای اجرای برنامه، شاخص دوره های زمانی و مشخصه گسسته منابع. سه مدلی که به منظور غلبه بر این محدودیت ها پیشنهاد شده است، با هم مقایسه شده اند. نتایج نشان دهنده این است که با وجود مزایای تئوری استراتژی های مورد استفاده، فرمول های تناوبی محدود به مسائلی می شوند که در محدوده مشابه با قابلیت استفاده فرمول های چند مودی متداول و قدیمی قرار می گیرند.
1-مقدمه
مسئله برنامه ریزی چند پروژه ای تحت قید منابع چند مودی (RCMPSP چند مودی) یک نمونه تعمیم یافته از مسئله متداول و قدیمی برنامه ریزی تحت قید منابع می باشد که در آن، دوره زمانی هر برنامه خود تابعی از سطح و نوع منابع اجرا کننده آن بوده و تکرارهای پروژه که ناشی از به اشتراک گذاری منابع هستند نیز در محاسبات لحاظ می شوند. ارتباط بین انعطاف پذیری در تخصیص منابع و تغییرات متناسب با آن در زمان های اجرای برنامه را می توان با یک مثال ایده آل نشان داد...