Abstract
Stand-alone environmental indicators based on life cycle assessment (LCA), such as the carbon footprint and water footprint, are becoming increasingly popular as a means of directing sustainable production and consumption. However, individually, these metrics violate the principle of LCA known as comprehensiveness and do not necessarily provide an indication of overall environmental impact. In this study, the carbon footprints for six diverse beef cattle production systems in southern Australia were calculated and found to range from 10.1 to 12.7 kg CO2e kg−1 live weight (cradle to farm gate). This compared to water footprints, which ranged from 3.3 to 221 L H2Oe kg−1 live weight. For these systems, the life cycle impacts of greenhouse gas (GHG) emissions and water use were subsequently modelled using endpoint indicators and aggregated to enable comparison. In all cases, impacts from GHG emissions were most important, representing 93 to 99% of the combined scores. As such, the industry's existing priority of GHG emissions reduction is affirmed. In an attempt to balance the demands of comprehensiveness and simplicity, to achieve reliable public reporting of the environmental impacts of a large number of products across the economy, a multi-indicator approach based on combined midpoint and endpoint life cycle impact assessment modelling is proposed. For agri-food products, impacts from land use should also be included as tradeoffs between GHG emissions, water use and land use are common
چکیده
شاخص های زیست محیطی مستقل مبتنی بر ارزیابی چرخه عمر (LCA)، مانند رد پای کربن و آب، به طور فزاینده ای به عنوان یک روش هدایت و مدیریت تولید و مصرف پایدار، رایج شده اند. با این حال، به صورت جداگانه، این معیارها، اصل LCA، که به جامعیت معروف است را نقض می کنند و لزوما یک شاخص از تاثیرات کلی زیست محیطی را فراهم نمی کنند. در این مطالعه، ردپای کربن در شش سیستم متنوع پرورش گاو گوشتی در جنوب استرالیا محاسبه شد که از 10.1 تا 12.7 kg CO2e kg-1 وزن زنده ( از زمان تولد تا پایان پرواربندی) متغیر بود. این میزان با رد پای آب مقایسه شد، که از 3.3 تا 221 L H2Oe kg-1 وزن زنده، متغیر بود. سپس برای این سیستم ها، اثرات چرخه زندگی انتشار گازهای گلخانه ای (GHG) و مصرف آب با استفاده از شاخص های نقطه پایانی مدل سازی شد و نتایج مقایسه شد. در تمام موارد، تأثیرات ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای مهم ترین عامل بود که از 93 تا 99 درصد از امتیازات ترکیبی را نشان داد. به این ترتیب، اولویت های در حال حاضر صنعت در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، تأیید می شود. در تلاش برای متعادل ساختن نیاز به جامعیت و سادگی، به منظور دست یافتن به گزارش عمومی قابل اعتماد از اثرات زیست محیطی تعداد زیادی از تولیدات در مبحث اقتصاد، یک رویکرد چند شاخصی بر اساس مدل سازی ارزیابی اثرات ترکیبی نقطه میانی و نقطه پایانی چرخه زندگی، ارائه شده است. برای مواد غذایی کشاورزی، تأثیرات ناشی از کاربری اراضی نیز باید برای موازنه بین انتشار گازهای گلخانه ای، مصرف آب و کاربری معمول اراضی گنجانده شود.
1-مقدمه
تغییر اقلیم، مسئله و موضوعی با اهمیت جهانی است و به طور بالقوه مسئله ای تعریف شده در عصر حاضر می باشد [1،2]. در واکنش به این پدیده، دولت ها، بنگاه ها و افراد، در سطوح مختلف، اقدام به محدود کردن انتشار گازهای گلخانه ای (GHG) کرده اند. این اقدامات از طریق روش تعیین ردپای (میزان انتشار) کربن (carbon footprinting) هدایت شده اند [3]، و هنگامی که در سطح تولید اعمال می شوند بیان کننده شاخص تاثیر چرخه زندگی ناشی از گرم شدن کره زمین در واحد معادل دی اکسید کربن (CO2e) هستند...