Abstract
This study aims to examine the role of a specific type of organizational leadership – knowledge-oriented leadership – in knowledge management (KM) initiatives that seek to achieve innovation. An analysis of the knowledge-based view of the firm gives rise to several hypotheses, with structural equation modeling (SEM) analysis through partial least squares (PLS) providing the methodology to test these hypotheses. This approach yields results for a sample of empirical data from technology industries. This paper presents empirical evidence of the mediating effect of KM practices in the relationship between knowledge-oriented leadership and innovation performance. In line with previous literature, results show that, although KM practices themselves are important for innovation purposes, the existence of this kind of leadership encourages the development and use of KM exploration (i.e., creation) and exploitation (i.e., storage, transfer, and application) practices. A major implication is that, as a result of this development and the use of KM practices, the firm is able to improve its performance in product innovation
چکیده
هدف این مطالب بررسی نقش نوع خاصی از رهبری سازمانی (رهبری دانش محور) در طرح هایی از مدیریت دانش (KM) که به دنبال نوآوری هستند، می باشد. با تجزیه و تحلیل دیدگاه دانش محور شرکت، چندین فرضیه ارائه شد و با تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) از طریق حد اقل مربعات جزیی (PLS) متدولوژی ای برای آزمودن فرضیه ها ارائه گردید. این رویکرد دارای نتایجی برای نمونه ای از داده های تجربی صنایع فناوری است. در این مقاله شواهد تجربی درباره اثر واسطه ای شیوه های مدیریت دانش در رابطه بین رهبری دانش محور و عملکرد نواورانه ارائه می گردد. نتایج هم راستا و سازگار با ادبیات پیشین نشان دادند که اگرچه شیوه های مدیریت دانش خود برای اهداف نواوری مهم هستند، اما وجود این نوع رهبری، توسعه و استفاده از شیوه های کشف(یعنی خلق) و بهره برداری (یعنی ذخیره، انتقال و کاربرد) مدیریت دانش را تشویق می کند. مفهوم و کاربرد عملی این تحقیق این است که در نتیجه توسعه و استفاده از شیوه های مدیریت دانش، شرکت می تواند عملکرد خود را در زمینه خلق نواوری بهبود بخشد.
1-مقدمه
مدیریت دانش (KM) در دهه 90 به عنوان یک رشته در محیط دانشگاهی و دنیای کسب و کار توسعه داده شد. بر اساس اصول KM سازمان ها در سراسر جهان به منظور بهبود کارایی فرایندهای کسب و کار و افزایش بهره برداری و کیفیت خدمات خود و پیدا کردن روش ها و محصولات جدید برای مشتریان، طرح های مدیریت دانش را توسعه داده و اجرا می کنند (نگویان و محمد 2011). علاوه بر این، در دنیای فناوری، نوآوری معمولا نتیجه مستقیم اثربخشی KM (داروچ، مک ناگتون 2000 و ...) و همچنین یکی از اهداف شرکت های دانش محور در تعقیب مزیت رقابتی است (نوناکا و تاکوچی 1995)...