This article explores the role of social marketing in achieving health equality and social change in the context of obesity, one of the most serious global public health issues we face today. Social marketing has traditionally taken a downstream focus, targeting individuals to change their behavior. This article takes a critical perspective, supporting moves toward upstream social marketing and applying a socioecological model to social marketing theory. At the macrolevel, the marketing activities of some companies and social–economic environment mean it is difficult for some consumers to make healthy choices—for example, food and drink. At the microlevel, there is robust evidence parenting style and quality of preschool education during the critical early years’ period of child development profoundly influences long-term health and life outcomes. Ecological models enable social marketers and policy makers to understand which interventions are likely to reduce inequality through sustainable, holistic positive behavior change compared with short-term, issue-based programs

چکیده

این مقاله به بررسی نقش بازاریابی اجتماعی در دستیابی به عدالت سلامت و تغییر اجتماعی در زمینه چاقی، یکی از جدی­ ترین مسائل بهداشت عمومی جهانی که امروز با آن مواجه هستیم می ­پردازد. بازاریابی اجتماعی به طور سنتی تمرکز پایین دستی را اتخاذ کرده است، و افراد را برای تغییر رفتار خود هدف قرار داده است. این مقاله یک دیدگاه انتقادی را اتخاذ می ­کند، و از حرکت به سوی بازاریابی اجتماعی بالادست و استفاده از یک مدل اجتماعی-زیست محیطی به نظریه بازاریابی اجتماعی حمایت می ­کند. در سطح کلان، فعالیت­ های بازاریابی برخی از شرکت ­ها و محیط اجتماعی - اقتصادی به معنای مشکل بودن انتخاب سالم برای برخی از مصرف ­کنندگان است - برای مثال، مواد غذایی و نوشیدنی. در سطح خرد، شواهد قوی وجود دارند که سبک و کیفیت آموزش و پرورش پیش دبستانی پدر و مادر در طول دوره سال­ های اولیه حیاتی رشد کودک عمیقا سلامت و عمر بلند مدت را تحت تاثیر قرار می­ دهد. مدل های زیست محیطی بازاریابان اجتماعی و سیاست ­گذاران را قادر به درک این موضوع می ­کنند که کدام مداخلات به احتمال زیاد نابرابری را از طریق تغییر رفتار مثبت جامع پایدار، در مقایسه با برنامه های مبتنی بر مسئله کوتاه مدت، کاهش می ­دهند.

1-مقدمه

هدف از این مقاله برجسته کردن تاثیر اساسی آموزش و پرورش و مراقبت اوایل دوران کودکی (ECEC) بر نتایج سلامت و زندگی آینده و در نظر گرفتن مفاهیم برای بازاریابی اجتماعی است. تاثیر مثبت ECEC بر نتایج آموزشی و اقتصادی بخوبی اثبات شده است (کمپبل و ریمی، 1994). با این حال، آنچه زیاد مشخص نیست تاثیر مثبتی است که ECEC می ­تواند بر روی نتایج سلامت در زندگی آینده، از جمله چاقی داشته باشد (جونز-تیلور، 2015). مداخله سال­های اولیه یک رویکرد زیست محیطی- اجتماعی برای مقابله با مسائل اجتماعی و عمومی، با تمرکز بر رشد کودک در محیط خانواده و اقدامات پیشگیرانه به خود می ­گیرد...