Abstract
We investigate whether the effect of liquidity on equity returns can be attributed to the liquidity level, as a stock characteristic, or a market wide systematic liquidity risk. We develop a CAPM liquidity-augmented risk model and test the characteristic hypothesis against the systematic risk hypothesis for the liquidity effect. We find that the two-factor systematic risk model explains the liquidity premium, and the null hypothesis that the liquidity characteristic is compensated irrespective of liquidity risk loadings is rejected. This result is robust over 1931-2008 data and sub-samples of pre-1963 and post-1963 data both in the time-series and the cross-sectional analysis
چکیده
ما در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم که اثر نقدشوندگی بر بازده ی سهام ناشی از سطح نقدشوندگی (به عنوان مشخصه ی یک سهم) بوده یا ناشی از ریسک سیستماتیک نقدشوندگی است که بر کل بازار سایه افکنده است. ما مدل ریسکی تعدیل شده با نقدشوندگی CAPM را توسعه داده و فروض خاص را در برابر فروض ریسک سیستماتیک برای تبیین اثر نقدشوندگی آزمون نمودیم. ما دریافتیم که مدل دو عاملی ریسک سیستماتیک، صرف نقدشوندگی را تفسیر نموده و هم چنین فرض صفر ما که بیان کننده ی این نکته است که جبران مشخصه ی نقدشوندگی بدون توجه به مقدار ریسک نقدشوندگی انجام می شود، رد می شود. این نتیجه بر اساس داده های سالهای 1931 تا 2008 و زیر نمونه های سالهای ماقبل و مابعد 1963 هم در تحلیل های سری زمانی و هم در تحلیل های مقطعی پایدار است. یافته های ما راهنمایی های روشنی در رابطه با تاثیر نقدشوندگی بر بازده های مورد انتظار ارائه داده و می تواند کاربردهای عملی در ایجاد پرتفولیو و استراتژی های سرمایه گذاری داشته باشد.
1-مقدمه
نقدشوندگی بر قیمت سهم تاثیر می گذارد؛ بدین صورت که سهم های غیر نقد شونده بازده هایی بالاتر از سهم های نقد شونده دارند. در رابطه با اثر نقد شوندگی دو فرضیه ی متداول مطرح می شوند. یکی از این فرضیات نقدشوندگی را بعنوان مشخصه ی سهام درنظر گرفته و صرف این مشخصه (سطح نقدشوندگی) بصورت وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است (آمیهود و مندلسون در سال 1986، برنان و سوبرمانیام در سال 1996 و هازبروک در سال 2009). تحلیل های انجام شده در این مطالعات در بردارنده ی متغیرهای کنترلی اند که برای درنظر گرفتن تفاوتهای ناشی از جریان های نقدی متفاوت بکار می روند. سپس این تحلیل ها به آزمون این مسئله می پردازند که آیا تفاوتهای قیمتی ای که متغیر های کنترلی قادر به توضیح آنها نیست ارتباط معنی داری با تفاوتها در سطح نقدشوندگی سهم ها دارد یا خیر...