Abstract
Groundnut is the 13 most important food crop of the world. It is the world's 4 most important source th th of edible oil and 3 most important source of vegetable protein. The study examines the economic efficiency rd of resource use in groundnut production in Michika local government area of Adamawa State. It focuses on the relationship between groundnut out and the various inputs used by groundnut farmers, elasticity and economic efficiency of resource used in production of groundnut. Primary data were basically used with the aid of structured questionnaires administered on 143 farmers using a simple random technique. The regression analysis indicated that the cobb- Douglas function gave the best fit. The R was highly significant at 1% level 2 with the value of 0.784%. This implies that 78.84% of the total variations in groundnut yield is explained by combine influence of all the explanatory variables (farm inputs) in the regression equation. Three out of the eight independent variables were significant at 1% level, these were farm size (X), seed (x) and labour input 3 5 (X) more so they positively affect the groundnut indicating that the more the farm size, quantity of seed and 8 labour used, the more output. Economic efficiency of resource used showed the seed and labour were underutilized, while fertilizer and agrochemicals were over utilized
چکیده
بادام زمینی سیزدهمین محصول مهم جهان است. چهارمین منبع مهم روغن خوراکی در جهان و سومین منبع مهم پروتئین گیاهی می باشد. در این مطالعه بهره وری اقتصادی استفاده از منابع تولید بادام زمینی در منطقه محلی Michika از اراضی اداماوا مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله بر رابطه بین بادام زمینی و نیروهای مصرف شده ی مختلف توسط کشاورزان بادام زمینی، کشش و بهره وری اقتصادی از منابع مورد استفاده در تولید بادام زمینی، تمرکز دارد. در واقع اطلاعات اولیه با کمک یک پرسشنامه ساختار یافته و در بین 143 کشاورز با استفاده از یک روش تصادفی ساده بدست آمده است. تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داده است تابع کاب- داگلاس بهترین گزینه می باشد. R2 در سطح 1٪ با ارزش 0.784٪ بسیار معنی دار است. این به معنی این است که 78.84 درصد از کل تغییرات در محصول بادام زمینی توسط ترکیب نفوذ تمام متغیرهای توضیحی (ورودی مزرعه) در معادله رگرسیون توضیح داده شده اند. سه مورد از هشت متغیر مستقل در سطح 1٪ معنی دار بود، این ها اندازه مزرعه (X3)، دانه (X5) و ورودی کار (X8) هستند، به طوری که مثبت بودن میزان بادام زمینی نشان می دهد که هر چه اندازه مزرعه، مقدار بذر و نیروی کار استفاده شده بیشتر باشد، در خروجی بیشتر تاثیر می گذارد. بهره وری اقتصادی از منابع مورد استفاده نشان داد که بذر و نیروی کار مورد استفاده قرارگرفته بودند، در حالی که کود و مواد شیمیایی بیش از حد استفاده شده است.
1-مقدمه
بادام زمینی hypogea Arachis از امریکا لاتین نشات گرفته و توسط معامله گران پرتغالی در قرن شانزدهم [1-4] به غرب آفریقا معرفی شد. قدمت این محصول به 350 سال قبل از میلاد بر می گردد [5]. همچنین گزارش شده است که احتمالاً اولین بادام زمینی اهلی در دره رودخانه پاراگوئه و پاناما و در منطقه چاکو از جنوب امریکا شکل گرفته و سپس از طریق تجارت برده به شمال امریکا حرکت کرده است...