Abstract
The Japanese banking system provides a distinctive platform for the examination of the long-lasting effect of problem loans on efficiency. We measure technical efficiency by modifying a translog enhanced hyperbolic distance function with two undesirable outputs, identified as problem loans and problem other earning assets. Our unique database allows us to distinguish between bankrupt and restructured loans to investigate the underlying causality between these loans and efficiency. From the flexible panel vector autoregression specification, primary results reveal that bankrupt loans have a positive impact on efficiency related to the “moral hazard, skimping” hypothesis, with the causality originating from bankrupt loans. In contrast, findings for the relationship between restructured loans and efficiency support the “bad luck” hypothesis
چکیده
سیستم بانکداری ژاپنی یک چارچوب متمایز برای ازمودن اثر درازمدت مشکلات وامها بر کارایی فراهم می کند. ما کارایی فنی را با اصلاح کردن تابع فاصله هذلولی شکل ارتقایافته ترانسلوگ با دو خروجی نامطلوب را اندازه می گیریم. این دو خروجی مشکلات وام ها و مشکلات ناشی از فراهم کردن سرمایه می باشد. بانک اطلاعاتی منحصر بفرد به ما اجازه می دهد که بین وامهای ورشکستگی وبازسازی تمایز قائل شده تا تعمیم نهفته بین این وامها و کارایی را بررسی کنیم. از بردار پانل قابل انعطاف، برای مشخصات رگرسیون اتوماتیک، نتایج اولیه بیان می کنند که وامهای ورشکستگی تاثیر مثبتی بر کارایی مربوط به" فرضیه مضایقه از خطرات اخلاقی" دارند که تعمیم انها از وام های ورشکستگی نشات می گیرد. در مقایسه با ان، نتایج بین روابط بین وام های بازسازی و کارایی فرضیه " بدشانسی " را پشتیبانی می کند.
1-مقدمه
یک شدت بی سابقه وامهای غیر اجرایی در بخش بانکهای ژاپنی در دهه 1990، رکود اقتصادی درازمدتی را بوجود اورد. درحین این اشفتگی، دولت با فراهم کردن بیمه سپرده بانکی، طرح پایداری را تقبل کرد، به بانکهای مشکل دار وام های مردمی تزریق کرده و به انها کمک مالی اعطا کرد. کمک مالی با هزینه گران و خط مشی دخالت به بانکها کمک کرد که حجم وامهای غیر اجرایی خود را از 30تریلون ین درسال 1997 به 11.6 تریلون ین در سال 2008 کاهش دهند. با اینحال دولت ژاپن، بخاطر تعویق این وام ها، مورد انتقاد قرارگرفت، مخصوصا در اوایل بحران بانکی که تاخیر قابل ملاحظه ای در پاسخگویی مشاهده شده بود. علاوه براین، قبل از 1997، بانکها با افزایش مشکلات وام دهی دست و پنجه نرم می کردند، در حالیکه دولت با بی ارادگی، این وضعیت را تشدید کرده بود. بطور کلی دخالت دولت در بیرون کشیدن بانکها از اشفتگی و تخفیف دادن پریشانی مالی، موثر بوده، اما این حقیقت دارد که بی ارادگی و عدم توجه اولیه، مدت ناپیوسته بودن کارها را افزایش داده، بهبود کارایی بانک را به تاخیر انداخته است. این خصوصیات منحصر بفرد سیستم بانکداری ژاپنی، بررسی اثرات زیانبار مشکلات وام دهی بر کارایی را ارزشمند کرده است...