Abstract
Since China's economic reforms began in 1978, rural–urban migration has accelerated urban growth and the consequential need for regional planning. In order to make effective strategic decisions on regional planning, it is essential to identify the determinants that promote or restrain urban growth. Based on the theoretical underpinnings of classical economics, spatial economics and sustainable development, this paper establishes a theoretical model of urban population growth and uses a case study of China's Guangdong Province to test a hypothesis. The driving force of urban population growth is derived from natural and mechanical increases that include original urban size, living environment, industrial agglomeration, and location. Regression results from the case study reveal that during the period 2000–2010, factor of dominant industry significantly and consistently impacted urban growth, whereas the influence of living conditions and location on urban growth varied from year to year. These findings imply that local government pays less attention to residents' livelihood and more to the effect of location on urban growth. The paper concludes by proposing some regional planning policies for sustainable development
چکیده
از وقتی که تغییرات اقتصادی چین در سال 1978 آغاز شد، مهاجرت های روستا-شهر ، رشد شهری را سرعت بخشیده و به تبع آن نیاز به برنامه ریزی منطقه ای افزایش یافته است. در راستای تصمیم گیری های استراتژیک موثر در برنامه ریزی منطقه ای ، ضروری است به شناخت عواملی که رشد شهری را توسعه می بخشند یا مهار می کنند بپردازیم. این مقاله براساس اصول نظری اقتصاد سنتی، اقتصاد فضایی وتوسعه پایدار، یک مدل نظری از رشد جمعیت شهری ارائه می کند و از طریق مطالعه موردی استان گوانگ دونگ چین به آزمون یک فرضیه می پردازد. عامل پیشران رشد جمعیت شهری حاصل عوامل رشد طبیعی و مکانیکی می باشد که دربرگیرنده ی اندازه اصلی شهر، محیط زندگی، تراکم صنعتی، و محل می باشد. نتایج رگرسیون از مطالعه موردی آشکار می کنند که طی دوره زمانی بین سال 2000-2010، عامل صنعت غالب به طور چشمگیر، همواره بر رشد شهری تاثیر گذارده است، در حالی که تاثیر شرایط زندگی و محل بر رشد شهری از سال به سال متغیر است. این یافته ها نشان می دهند که دولت محلی به وضع معیشت ساکنین(مسکونی) توجه کمتری نسبت به تاثیر محل بر رشد شهری دارد. این مقاله با پیشنهاد برخی سیاست های برنامه ریزی منطقه ای برای توسعه پایدار خاتمه می یابد.
1-مقدمه
با بوجودآمدن اقتصاد بازار سوسیالیست در اواخر دهه 1970 ، چین وارد عصر جامعه گرا(سوسیال) و توسعه اقتصادی شد. بعد از اینکه چین عضوی از سازمان تجارت جهانی در آغاز هزاره جدید گشت ، ساخت و ساز شهری برای حکومت چین به یک الزام تبدیل شد چرا که هزینه های پایین کار چین را به یک کارخانه جهانی تبدیل کرد. رشد جمعیت شهری لازمه ی امر رشد منطقه ای و تراکم صنعتی است. رابطه ی بین رشد و تراکم بستگی زیادی به امر تحرک نیروی کار بین منطقه ها دارد. علاوه برآن، رشد جمعیت در یک شهر، بعنوان بخشی از رشد شهری، نقش مهمی در ارتقاء توسعه ی کل اقتصادهای منطقه ای دارد. حکومت چین مهاجرت روستا-شهر ی را به منظور رشد امر شهرنشینی حمایت می کند. دهه قبل شاهد افزایش ثابتی از جمعیت شهری و مقیاس اراضی شهری بویژه در نواحی ساحلی جنوبی و شرقی چین بوده است. از زمانی که دولت چین مقررات ثبت خانوار را در سال 1979 فسخ کرد، افراد مجاز بوده اند آزادانه درطول یک منطقه نقل مکان کنند...