Abstract
The purpose of this study was twofold: to investigate the structural relationships between patrons’ emotional responses induced by advertising, their perceived value, and their behavioral intentions in the chain restaurant industry; and to investigate which attributes of advertising bear the strongest impact on behavioral intentions. Based on the literature review, six evaluative dimensions of advertising were derived: relevant news, brand reinforcement, stimulation, empathy, familiarity, and confusion. Theoretical relationships between these six evaluative dimensions and patrons’ emotional responses, perceived value, and behavioral intentions were derived based on the literature review. Following the collection and analysis of data obtained from chain restaurant patrons, it was found that four dimensions of advertising in particular (relevant news, stimulation, empathy, and familiarity) have a significant impact on inducing emotional responses in patrons. Among the four dimensions, stimulation was found to bear the most significant effect on patrons’ emotional responses. It can thus be stated that advertising-induced emotional responses positively influence patrons’ perceived value. During this study, it was found that the level of arousal induced by advertising plays a moderating function in the relationship between patrons’ emotional responses and hedonic value. The possible interpretations of these findings and their managerial implications are discussed in the latter part of this article
چکیده
هدف این پژوهش دو بخشی بوده است : ارزیابی و بررسی روابط ساختاری بین پاسخ های هیجانی مشتریان به تبلیغات، ارزش به دست آمده آنها و مقاصد رفتاری آنان در صنعت رستورانهای زنجیره ای و بررسی و ارزیابی خصوصیات تبلیغاتی و بررسی اثرات آنها بر مقاصد رفتاری. بر اساس پژوهش های پیشین، ارزیابی خصوصیات تبلیغاتی و بررسی اثرات آنها بر مقاصد رفتاری. بر اساس پژوهشهای پیشین، ارزیابی شش بعدی تبلیغات استنباط شده است، اخبار مرتبط، تقویت مارک تجاری، شبیه سازی، تلقین و انتقال تفکر، و اشتباه گرفتن یا گیج شدن به صورت تئوریکی روابط بین این ابعاد شش گانه و پاسخ های هیجانی مشتریان، ارزش دریافت شده و مقاصد رفتاری بر اساس پژوهشهای قبلی استنباط شده اند. با جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از مشتریان این صنعت مشخص شد که چهار بعد از تبلیغات به خصوص ( اخبار مرتبط، شبیه سازی، تلقین و انتقال تفکر و آشنایی) اثرات شگرفی در ایجاد هیجانات و پاسخ های هیجانی مشتریان و ترغیب آنان داشت. در نتیجه شبیه سازی می تواند بر ارزش دریافتی و درک شده مشتریان نیز تاثیر مثبتی بگذارد. در طول این پژوهش سطحی از تحریکات هیجانی در تبلیغات یافته شده که در رابطه بین پاسخ های هیجانی مشتریان و ارزش و تعداد لذت، به عنوان یک تابع میانی عمل می کرد. تفاسیر و مفاهیم مدیریتی بحث شده درباره این یافته ها در بخش های انتهایی این پژوهش ارائه شده اند.
1-مقدمه
در طول تاریخ، همیشه این اعتقاد وجود داشته است که تبلیغات می تواند بر گرایش های رفتاری مشتریان تاثیر شگرفی داشته باشد. به همین دلیل شرکت های موجود در رستورانهای زنجیره هایی حجم وسیعی از مخارج خود را به تبلیغات اختصاص می دهند. به عنوان مثال T.G.I سالانه مبلغ 71 میلیون دلار را برای تبلیغات هزینه می کند و Applebee نیز 126 میلیون دلار را به این کار اختصاص می دهد...