Abstract
Although interest in organizational learning has grown dramatically in recent years, a general theory of organizational learning has remained elusive. We identify renewal of the overall enterprise as the underlying phenomenon of interest and organizational learning as a principal means to this end. With this perspective we develop a framework for the process of organizational learning, presenting organizational learning as four processes—intuiting, interpreting, integrating, and institutionalizing—linking the individual, group, and organizational levels
چکیده
اگرچه علاقه به مباحث یادگیری سازمانی در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است، اما نظریه عمومی یادگیری سازمانی همچنان مبهم باقی مانده است. ما تجدید ساختار کل سازمان را بعنوان پدیده اساسی مورد توجه و یادگیری سازمانی را بعنوان ابزار اولیه ای برای این هدف می شناسیم. با این چشم انداز چارچوبی را برای فرایند یادگیری سازمانی توسعه می دهیم, که با ارائه یادگیری سازمانی بعنوان فرایندی چهار مرحله ای – ادراک، تفسیر، یکپارچه سازی و نهادینه سازی – سطوح فردی، گروهی و سازمانی را بهم متصل می سازد.
1-مقدمه
یادگیری سازمانی در لغات واژگان ما حداقل از زمان کانگلوسی و دیل (1965) که درباره این موضوع بیش از 30 سال پیش بحث کرده اند، وجود داشته است. به تازگی، شهرت آن به طور چشمگیری افزایش یافته است، با این حال همگرایی یا توافق اندکی بر آنچه که منظور این واژه بوده، یا ماهیت اساسی آن پدید آمده است ( هوبر ، 1991، کیم ، 1993).
تا حد مهمی، همگرایی رخ نداده است زیرا محققان مختلفی مفهوم یادگیری سازمانی، و یا حداقل این اصطلاح را، در حوزه های مختلف بکار برده اند. برای مثال، هوبر (1991) یک دیدگاه پردازش اطلاعاتی در مورد یادگیری سازمانی را در نظر می گیرد، در حالی که، نوناکا و تاکوچی (1995) با نوآوری محصول مرتبط می باشند، و مارس و اولسن (1975) علاقه مند به کاوش در این مورد هستند که چگونه محدودیت های شناختی مدیران بر یادگیری تاثیر می گذارد. این آثار در برخی موضوعات مشترک هستند، اما حوزه ها بطور قابل ملاحظه ای متفاوت می باشد...