Shane (2003) [A General Theory of Entrepreneurship: The Individual-Opportunity Nexus. Cheltenham: Edward Elgar] has shown convincingly that modern theories of entrepreneurship perform reasonably well in explaining the empirical results obtained in different areas of research upon the subject. His book also shows that the cognitive aspects of entrepreneurship in general—and opportunity recognition in particular—are important areas that warrant further research. This paper argues that the concept of opportunity is closely related to the concept of a project, as an opportunity is essentially a project that would prove beneficial if it were exploited. It is suggested that modelling individual search across potential projects, and the screening of projects by the use of symptoms, holds the key to the successful modelling of entrepreneurship in terms of opportunity

Shane (2003) [نظريه عمومي كارآفريني: رابطه فرد- فرصت. Gheltenham: Edward Elgar] بطور متقاعده كننده نشان داد كه نظريات جديد در خصوص كارآفريني در توضيح نتايج بدست آمده از حوزه‌هاي مختلف تحقيقاتي در خصوص اين موضوع، به طور معقولي خوب عمل مي‌كند. همچنين كتاب او نشان داد كه جنبه‌هاي شناختي كارآفريني به طور كلي- و شناخت فرصت به‌طور ويژه- حوزه‌هاي مهمي هستند كه تحقيقات آتي را تضمين مي‌كنند. اين مقاله استدلال مي‌كند كه مفهوم فرصت با مفهوم پروژه ارتباط نزديكي دارد، چون يك فرصت، ضرورتاً پروژه‌اي است كه اگر مورد بهره‌برداري قرار گرفته باشد، ثابت مي‌شود سودمند است. در اين مقاله نشان داده مي‌شود كه مدل‌سازي جستجوي فردي در ميان پروژه‌هاي بالقوه و گزينش پروژه‌ها با استفاده از نشانه‌ها، براي موفقيت مدل‌سازي كارآفريني در شرايط فرصت، كليدي است.

اين مقاله مدلي را مطرح مي‌كند كه درصدد توضيح نقش فرصت در نظريه اقتصادي جديد كارآفرين است. عبارت «فرصت‌» به طور گسترده در نظريه كارآفريني مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، اين عبارت در عنوان دو كتاب مهم ظاهر شده است: ادراك Kirzner، فرصت‌ و سود (1979) و نظريه عمومي كارآفريني Shane: روابط فرد- فرصت‌ (2003). اين عبارت همچين در ديگر زمينه‌هاي اقتصادي نيز ظاهر شده است: «هزينه فرصت» برجسته‌ترين- مفهومي كه براي نظريه تخصيص منابع اساسي است. اين تصادفي نيست- مفهوم فرصت به طور طبيعي زماني پديد مي‌آيد كه انتخاب‌هايي جهت اتخاذ وجود داشته باشند. نظريه اقتصاد خرد، نظريه انتخاب تحت شرايط كميابي است، و كارافريني، رفتار افرادي را مورد مطالعه قرار مي‌دهد كه در تعيين انتخاب‌هايي كه براي استفاده زياد از قضاوت لازم‌اند- يعني، انتخاب‌هايي كه با موقعيت‌هاي بي‌نظيري سروكاردارند كه در آن موقعيت‌ها افراد مختلف احتمالاً تصميمات متفاوتي اتخاذ مي‌كنند- متخصص‌اند...