Abstract
This paper discusses the results for Italy of a CDM model (Crepon et al., 1998) further extended with the objective of evaluating drivers and productivity effects of environmental innovations. The particular nature of environmental innovations, especially as regards the need of government intervention to create market opportunities, is likely to affect the way through which they are pursued (innovation equation within the CDM model) and their effect on productivity (productivity equation). The contribution of the paper is manifold. First, the drivers of environmental innovations (measured with environmental patents) are investigated by using mainly administrative data instead of survey data. Second, I investigate the extent to which firms with big polluting plants tend to bias their innovation strategies towards environmental technologies. Third, the return of environmental innovations is compared to the one of other innovations to indirectly assess the presence of a crowding out effect of environmental innovations at the expenses of other (possibly more profitable) innovations. Results, based on administrative data (AIDA by Bureau van Dijk and patent data from PATSTAT) of Italian manufacturing firms, show that innovation efforts of polluting firms is significantly biased towards environmental innovations and that environmental innovations tend to crowd out other more profitable (at least in the short run) innovation
چکیده
این مقاله به بررسی نتایج مدل CDM در ایتالیا میپردازد (Crepon و همکاران، 1998) که بیشتر با هدف ارزیابی محرکها و اثرات بهرهوری نوآوری های زیست محیطی توسعه یافته است. ماهیت خاص نوآوری های زیست محیطی، به خصوص با توجه به اینکه نیاز به دخالت دولت برای ایجاد فرصت های بازار دارند، به احتمال زیاد بر روشی که از طریق آن دنبال می شوند (معادله نوآوری در مدل CDM) و اثر آنها بر بهره وری (معادله بهره وری) اثر میگذارد. دستاوردهای این مقاله بسیار است. اولا، محرک های نوآوری های زیست محیطی (اندازه گیری شده با اختراعات ثبت شده زیست محیطی) را با استفاده از داده های عمدتا اجرایی به جای داده های نظر سنجی مورد بررسی قرار می دهد. دوما، اینکه چه شرکتهایی با تاسیسات آلاینده بزرگ تمایل به هدایت استراتژی نوآوری خود به سمت فن آوری های زیست محیطی دارند را بررسی کردم. سوما، بازده نوآوری های زیست محیطی با نوآوری های دیگر مقایسه شده که به طور غیر مستقیم حضور یک اثر جبرانی از نوآوری های زیست محیطی را نسبت به دیگر نوآوری ها (با احتمال سود بیشتر) بررسی کند. نتایج، بر اساس داده های اجرایی (AIDA توسط بریو ون دایک و داده های ثبت اختراع از PATSTAT) از شرکت های تولیدی ایتالیایی، نشان می دهد که تلاش های نوآوری شرکت های آلاینده به طور قابل توجهی به سمت نوآوری های زیست محیطی تمایل پیدا کرده اند و آن نوآوری های زیست محیطی به تحت فشار گذاشتن نوآوری های سودآور بیشتر (حداقل در کوتاه مدت) گرایش پیدا کرده اند.
1-مقدمه
پیشرفت های فن آوری، همراه با تغییرات ساختاری و تغییر در الگوهای مصرف، بعنوان یک عامل بسیار مهم در دستیابی به پایداری محیط زیست شناخته شده اند (ژافه و همکاران، 2002؛ پاپ و همکاران، 2009؛ پاپ ،2010). پیشرفت های فن آوری ممکن است عملکرد زیست محیطی را از هر دو طریق افزایش بهره وری منابع و شدت کمتر انتشار در فعالیت های تولید و از طریق عرضه محصولات جدیدتر سازگار با محیط زیست به عنوان جایگزین سایر محصولات با کارآمدی کمتر (به عنوان مثال کالاهای با دوام پرقدرت انرژی) بهبود بخشند. شرکت ها بازیگران کلیدی در ایجاد، پذیرش و انتشار نوآوری های زیست محیطی می باشند و نیز به عنوان مهم ترین مسئول فشارهای محیطی هستند...