Abstract
A steeply rising carbon tax is the best way to stimulate the early switch from fossil fuel to renewables. If such a tax is infeasible and a subsidy on renewables is used instead, fossil fuel is pumped more vigorously and global warming exacerbated. However, this Green Paradox does not hold if it is not optimal to fully exhaust fossil fuel reserves as then the subsidy ensures that more fossil fuel is left in situ and brings forward the date of introduction of renewables. If there is learning by doing in using renewables, a high but falling subsidy is called for to kick-start green innovation. Society is in need of a rapid rather than a gradual sustainability transition driven by redirecting technical change towards clean technologies
چکیده
افزایش شدید مالیات کربن، بهترین روش برای تحریک تغییر اولیه از سوخت فسیلی به انرژی های تجدیدپذیر بحساب می آید. اگر یک چنین مالیاتی غیرعملی باشد و درعوض سوبسیدی بر انرژی های تجدیدپذیر مورد استفاده قرار بگیرد، سوخت فسیلی با شدت بیشتری پمپاژ شده و گرمایش جهانی وخیم تر می گردد. با این وجود، این پارادوکس سبز درصورتیکه برای تخلیه کامل ذخیره گاه های سوخت فسیلی بهینه نباشد، باقی نمی ماند، بگونه ای که سوبسید تضمین می نماید که سوخت فسیلی بیشتری در محل باقی مانده و تاریخ ورود انرژی های تجدیدپذیر نزدیک است. درصورتیکه آموزش درخصوص استفاده از انرژی های تجدیدپذیر صورت گیرد، یک سوبسید بالا اما نزولی برای آغاز ابتکار سبز، درخواست می شود. جامعه به یک تحول پایدار سریع و نه تدریجی که بواسطه جهت گیری دوباره تغییر فنی بسمت فناوری های پاک، ایجاد شده، نیاز دارد.
1-مقدمه
سوخت های فسیلی مانند نفت یا گاز ممکن است در 50 سال آینده به اتمام رسیده و باید توسط منابع تجدیدپذیر انرژی مانند انرژی خورشیدی یا باد جایگزین گردند. سوخت های فسیلی همچنین به انتشار گاز دی اکسید کربن به اتمسفر منجر گشته و به گرمایش جهانی کمک می نمایند، و بنابراین باید از رده خارج شوند. پرسش کلیدی ما این است که چگونه می توان از یک سوخت فسیلی به یک اقتصاد عاری از کربن تغییر مسیر داد و چه نوع مسیر کاهشی از دیدگاه استخراج مؤثر و داخلی نمودن شرایط خارجی بهینه می باشد؟..