Abstract
The connection between leadership or management style, on the one hand, and perceptions of bullying, on the other, has received little attention within bullying research. Hence, the aim of this study is to examine the relationship between subordinates' ratings of their immediate superiors' behaviours, and both perceived exposure and claims of observations of bullying at work. Based on a sampling process which emphasized randomness and representativeness, the responses from 5288 respondents in Great Britain taking part in a nationwide study on psychosocial issues at work were included in the analysis. Bullying correlated with all four leadership styles measured. Yet, ‘non-contingent punishment’ emerged as the strongest predictor of self-perceived exposure to bullying, while autocratic leadership was the strongest predictor of observed bullying. Hence, while observers particularly associate bullying with autocratic or tyrannical leader behaviour, targets relate bullying more to non-contingent punishment, i.e. an unpredictable style of leadership, where punishment is meted out or delivered on leaders' own terms, independent of the behaviour of subordinates. In addition, laissez-faire leadership emerged as a predictor of self-reported as well as observed bullying. Thus, leadership styles seem to play an important but complex role in the bullying process
چکیده
ارتباط بین رهبر یا روشهای مدیریت، از یک سو و درک از زورگویی از سوی دیگر، باعث شده تا زمینه تحقیقات زورگویی، توجه کمی را به خود جلب کند. بنابراین، هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط رفتار زیردستان با مافوقهای رتبه بالاتر خود، و درک هر دو هنگام روبرویی با زورگویی در محل کار است. بر اساس فرآیند نمونه برداری که بر تصادفی و نمایندگی بودن تاکید دارد، پاسخ 5288 پاسخ دهنده در بریتانیا، در یک تحقیق بزرگ با موضوع روانی در محل کار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. زورگویی مرتبط با هر چهار سبک رهبری اندازه گیری شد. هنوز "مجازات غیر مشروط" بعنوان قویترین پیش بینی کننده خود-ادراکی در برابر زورگویی، ظاهر شد، در حالیکه رهبریت استبدادی قویترین پیش بینی کننده روزگویی مشاهده شده است. حال، در حالیکه مشاهدات در رابطه با زورگویی با استبداد یا رفتار ظالمانه رهبر مرتبط است، مخاطبان زورگویی را بیشتر با مجازات غیر مشروط مربوط میکند، یعنی یک سبک غیر قابل پیش بینی از رهبر، که در آن مجازات وجود دارد یا شرایط مختص به رهبران، مستقل از رفتار زیردستان است. بعلاوه، رهبر اقتصاد آزاد بعنوان یک پیش بینی کننده خودگزارشی همچنین زورگویی مشاهده شده ظاهر میشود. بنابراین، به نظر می رسد سبک رهبری نقش مهمی را بازی می کند اما نقش پیچیده در فرآیند زورگویی است.
1- مقدمه
گزارش شده است که زورگویی و اذیت کردن به طور منظم در سازمان های کاری رخ می دهد (بعنوان مثال اینارسن و اسکوگستاد، 1996؛ هول، کوپر و فاراقر، 2001؛ کشلی و جاگتیک، 2000). وابسته به متدولوژی که اعمال شده است و طریقی که این مفهوم عملی میشود، شیوع زورگویی بین 5% تا 10% در بین نیروی کار اروپا تخمین زده شده است (پاولی و مریلی، 2001؛ زاف و همکاران، 2003). همچنین زورگویی نتیجه منفی بر اهداف، مشاهدات و خود سازمان دارد ( بعنوان مثال هول، فاراقر و کوپر، 2004؛ لیمن، 1996؛ زاف، 1999). در یک تحقیق از 368 کارمند بیمارستان دولتی استرالیا، نیدل (1996) گزارش کرد که اعمال زورگویی، سطح بالایی از اضطراب، افسردگی، تحریک و اختلالات روانی را در پی دارد....