Abstract
While researchers build an evidence that where one lives has an independent effect on their health, the work of translating this research into effective policies is impeded by problematic assumptions about urban poverty. In light of new experimental studies on the health effects of neighbourhoods using housing mobility programs, this paper addresses the politics of poverty deconcentration that implicitly undergirds much of this new research. By raising critiques of these programs that are rarely considered in the health literature, this paper challenges the central treatment of poverty dispersal in the new experimental literature. Poverty dispersal policies, without addressing the competitive urban structure, simply react to symptoms of poverty and ignore the underlying factors that shape the neighbourhood resources that structure health outcomes. These factors include municipal fragmentation, exclusionary land use planning, and municipal competition. Effective social policies aimed at improving neighbourhood influence on health must address the competitive and fragmented municipal structure that produces a patchwork of affluence and deprivation in today’s urban America
چکیده
در حالیکه محققان شواهدی دارند که جایی که فرد زندگی میکند تاثیر مستقلی بر سلامتی او دارد، کار برگردان یا تبدیل این (گونه) پژوهش (ها) به سیاستهای موثر توسط فرضیاتی مشکل زا درباره فقر شهری منع شده است. ( یعنی: فرضیاتی مشکل زا درباره فقر شهری وجود دارند که مانع از این می شوند که این پژوهش به سیاستهای موثر برگردانده شود). در پرتو مطالعات تجربی جدید درباره تاثیرات سلامتی واحدهای همسایگی که برنامه های تحرک مسکونی را به کار می برند، این مقاله به بررسی سیاستهای تمرکز زدایی فقر می پردازد که به طور ضمنی بسیاری از این پژوهش را تقویت می کند. با افزایش انتقادها نسبت به این برنامه ها که خیلی کم در نظریات سلامت در نظر گرفته شده اند، این مقاله طرز عمل اساسی را در رابطه با پراكنده نمودن فقر در چارچوب نظری تجربی جدید به چالش می کشد. سیاستهای پراكنده نمودن فقر بدون بررسی ساختار شهری رقابتی، به طور ساده به نشانه های فقر واکنش نشان می دهد و عوامل اساسی که منابع همسایگی را شکل می دهند که پیامدهای سلامتی را ساختار می دهند، در نظر نمی گیرد. این عوامل شامل تجزیه شهرداری، برنامه ریزی کاربری زمین مطرود، رقابت شهرداری مي باشند. سیاستهای اجتماعی موثر هدفشان این است که تاثیر واحد همسایگی برسلامت را بهبود بخشند و باید ساختار شهرداری تجزیه شده و رقابتی را بررسی کنند که این ساختار مجموعه متنوعی از ثروت و محرومیت را در جامعه امروزی شهری امریکا ایجاد می کند.
1-مقدمه
واحد همسایگی تبدیل به یک مقیاس اساسی برای پژوهش درباره رابطه بین سلامتی و مکان شده است. در حالیکه کار پايه مفهومی که پیامدهای سلامتی را به واحد همسایگی مرتبط می سازد در حال رشد می باشند؛ بسیاری چنین بحث می کنند که کارهای زیاد قوی باید در این زمینه انجام شود، هم از نظر تجربی و نیز نظری تا بتوانند "جعبه سیاه" تاثیراتِ واحدِ همسایگی را به مداخلات و سیاست های عمومی موثر ترجمه کنند (برگردانند). بسیاری از پژوهش ها، بینشهای ارزشمندی را درباره رابطه بین ویژگی های واحد همسایگی با پیامدهای سلامت ارائه می دهند. ولی باید در رابطه با شیوه ای که پژوهش به سیاستهای اجتماعی که موثر و از نظر اجتماعی عادلانه می باشند، ترجمه می شود و توجه دقیق تری صورت گیرد...