Abstract
In almond, the presence of double seeded nuts significantly reduces their commercial value. For this reason, in breeding programs of this species, seedlings producing double seeds are usually eliminated. In order to avoid this trait in the offspring and increase the efficiency of the breeding programs it is important to know its genetic control. In this work, heritability of double seeds was estimated by midparent–offspring regression (narrow sense, h2) and by variance components analysis (broad sense, H2) for 3 years, in a population with a combination of full-sib and half-sib offspring coming from eight crosses designed for this objective. Heritability was high by both methods every year, and the values calculated by variance components were higher than those estimated by regression. The average ratio h2/H2 0.69 implies some influence of a non-additive effect for this trait, such as dominance and environmental effect. In this case, the influence of the temperatures preceding blooming on the percentage of double seeds can be inferred from our results, with lower temperatures increasing the percentage of double seeds. In the crosses between parents with high percentage of double seeds a normal (Gaussian) phenotypic distribution was observed. For crosses between one parent without double seeds and parents with high-medium percentage of double seeds a right-skew distribution (L-shaped) was observed, and certain transgressive segregation was observed in the descendants. This transgressive segregation was confirmed when both parents presented null percentage of double seeds. The results confirmed the complex architecture of this trait transmitted quantitatively, where additive, non-additive and genotype-by-environment interaction effects play an important role
چکیده
در بادام، وجود بذرهای دوبل به طور معنی داری ارزش اقتصادی آن را کاهش می دهد. به همین دلیل در برنامه های اصلاحی این گونه، نهالهای تولید کننده این بذرها حذف می شوند. به منظور جلوگیری از ظهور این صفت در نسلهای بعدی و افزایش کارامدی برنامه های اصلاحی، بسیار اهمیت دارد که کنترل ژنتیکی صورت گیرد. در این کار، وراثت پذیری بذرها به وسیله ی رگرسیون والدین – فرزندان (معنای خصوصی h2) و به وسیله آنالیز واریانس (معنای عمومی H2) برای سه سال در جمعیتی با ترکیب نتاج تنی و ناتنی حاصل هشت آمیزش طراحی شده برآورد شدند. وراثت پذیری در هر دو روش در هر سال بالا گزارش شد و مقادیر محاسبه شده به وسیله آنالیز واریانس بزرگتر از مقدار برآوردی رگرسیون بودند. نسبت متوسط h2/H2 0.69 بدست آمد که این بیانگر اثر غیر افزودنی این صفت است. در این مورد دما مقدم بر رشد شکوفه دهی بر روی درصد بذرهای دوگانه اثر می گذارد، در دماهای پایین تر می توان افزایش درصد بذرهای دوگانه را مشاهده کرد. در آمیزش های بین والدین و درصد بالایی از بذرهای دوگانه، یک توزیع نرمال فنوتیپیک گزارش شد. برای تلاقی های بین یکی از والدین بدون بذرهای دوگانه و والدینی با درصد متوسط تا بالایی از بذرها، توزیع با چولگی به راست (شکل L) مشاهده شد، در نتیجه یک نوع تبعیض در برخی از صفات در میان نسلها فراهم آمد. این نوع تبعیض و تفکیک زمانی به وجود می آید که هر دو والدین فاقد بذرهای دوبل باشند. نتایج تایید می کنند که انتقال کمی این صفت در جایی که تعاملات افزایشی و غیر افزایشی و ژنوتیپ و محیط نقش مهمی بازی می کنند بسیار پیچیده است.
1-مقدمه
در بیشتر گونه های درختان میوه Prunus مانند زردآلو، هلو، گیلاس یا آلو، بخش خوراکی میوه میان بر (مزوکارپ) است. بادام (Prunus dulcis (Miller) D.A. Webb) یک استثناست، در آن بذر بخش خوراکی میوه است و میان بر فقط برای تغذیه دام استفاده می شود. بنابراین یکی از اهداف اصلی متخصصان اصلاح ژنتیک در برنامه های اصلاح بادام دستیابی به بذرهای باکیفیتی که نیازهای متنوع تجاری صنعت بسته به نوع مصرف (تازه، سرخ شده، شیرینی بادامی و ...) و مصرف کنندگان را تامین می کنند. در کل بذرهای واحد بزرگ دارای شکل خوب مطلوب هستند...