In 1992, DeLone and McLean suggested that the dependent variable for information systems (IS) research is IS Success. Their research resulted in the widely cited DeLone and McLean (D&M) IS Success Model, in which System Quality, Information Quality, Use, User Satisfaction, Individual Impact, and Organizational Impact are distinct, but related dimensions of IS success. Since the original IS Success Model was published, research has developed a better understanding of IS success. Meanwhile, comprehensive and integrative research on the variables that influence IS success has been lacking. Therefore, we examine the literature on the independent variables that affect IS success. After examining over 600 articles, we focused our attention on integrating the findings of over 140 studies. In this research, we identify 43 specific variables posited to influence the different dimensions of IS success, and we organize these success factors into five categories based on the Leavitt Diamond of Organizational Change: task characteristics, user characteristics, social characteristics, project characteristics, and organizational characteristics. Next, we identify 15 success factors that have consistently been found to influence IS success: Enjoyment, Trust, User Expectations, Extrinsic Motivation, IT Infrastructure, Task Compatibility, Task Difficulty, Attitudes Toward Technology, Organizational Role, User Involvement, Relationship with Developers, Domain Expert Knowledge, Management Support, Management Processes, and Organizational Competence. Finally, we highlight gaps in our knowledge of success factors and propose a road map for future research

چکیده

در سال 1992 میلادی، آقایان دی لون و مک لین پیشنهادی را  ارائه دادند، مبنی بر اینکه یک متغیر مستقل را  در جهت پژوهش در زمینه ی سیستم های اطلاعاتی (IS) میتوان یک عامل موفقیت برای  IS دانست. پژوهش هایی که این دو نفر ارائه دادند منجر به ارائه ی  مدلی تحت عنوان مدل موفقیت IS مک لین و لی دون گردید که در آن، کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، سطح استفاده، رضایتمندی کاربر، تأثیر های فردی و تأثیر سازمانی به صورت گسسته بوده ولی دارای ابعادی مرتبط با موفقیت IS هستند. از زمانی که مدل موفقیت IS شکل گرفت، پژوهش هایی به منظور درک بهتر این موفقیت IS صورت گرفت. البته در حال حاضر، پژوهش هایی جامع و یکپارچه بر روی  متغیر هایی که بر روی موفقیت IS تأثیر داشته باشند صورت نگرفته است و ما در حال حاضر با فقدان این پژوهش ها روبرو هستیم. بنابراین ، در اینجا به بررسی ماهیت متغیر های مستقلی پرداخته ایم که بر روی موفقیت IS تأثیر دارند. پس از بررسی 600 مقاله، هدف ما ادغام و ترکیب یافته های مربوط به بیش از 140 مطالعه میباشد. در این پژوهش، ما 43 نوع متغیر خاص را که بر روی ابعاد مختلفی از موفقیت IS تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار داده ایم و این فاکتور های موفقیت را بر مبنای الماس لویت مربوط به تغییر سازمانی به 5 دسته تقسیم کرده ایم: مشخصه های یک کار، مشخصه های کاربر، مشخصه های اجتماعی، مشخصه های پروژه و مشخصه های سازمانی. در ادامه نیز 15 فاکتور موفقیت را  که همراه بر روی موفقیت IS تأثیر داشته اند تشخیص داده ایم: تفریح و لذت، اطمینان، انتظارات کاربر، گرایشات بیرونی، زیر ساختار IT، سازگاری وظیفه، سختی وظیفه، گرایش به سمت تکنولوژی، نقش سازمانی، نقش کاربر، رابطه با توسعه دهندگان، پایگاه دامنه خبره، پشتیبانی از مدیریت، پروسه های مدیریت و صلاحیت سازمانی. در نهایت نیز ابهاماتی که در زمینه ی فاکتور های موفقیت وجود دارد را پاسخ داده ایم و یک راهی را برای پژوهش های آینده ارائه داده ایم.

1-مقدمه

به منظور پاسخ به یکی از سؤالات مطرح شده توسط پیتر کین در ابتدای کنفرانس بین المللی سیستم های اطلاعاتی (ICIS) که در سال 1980 صورت گرفت، دلونی و مک لین(D&M) پیشنهاد دادند که یک متغیر مستقل برای حوزه ی سیستم های اطلاعات مدیریت را باید یک موفقیت از سیستم های اطلاعاتی در نظر گرفت[36]. در بازبینی که در این خصوص صورت گرفته است، آنها یک طبقه بندی از موفقیت IS را پیشنهاد داده اند که شش متغیر بهم مرتبط را برای موفقیت IS در نظر گرفته است: کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، استفاده، رضایت مندی کاربر، تأثیر فردی و تأثیر سازمانی. از زمان انتشار اولیه ی این مدل موفقیت IS در سال 1992، پژوهشگران به بررسی یک یا چند نمونه از این مغیر های مربوط به موفقیت IS و همچنین متغیر های مستقل پرداخته امد. البته پژوهش های زیادی در زمینه ی موفقیت IS صورت گرفته است، ولی یک پژوهش جامع و یکپارچه ای بر روی متغیر هایی که بر روی موفقیت IS تأثیر گذار هستند صورت نگرفته است. در صورتی که موفقیت IS را یک متغیری وابسته به IS بدانیم، فاکتور های موفقیت را میتوان متغیر هایی مستقل دانست...