Abstract
The implementation of a centralized transmission expansion plan is a complex task when several investors compete and bid to build a new transmission asset, as is the case now in Chile. The assessment of a transmission project depends on the number of competitors, where the project is subject to risks, such as delays, penalties, and cost overruns. The risk faced by an investor is measured using the Conditional Value at Risk (CVaR), which can be interpreted as the risk of not reaching an expected return on investment, depending on the tolerance to risk and the real income obtained with the investor's portfolio. This risk comes from the difference between the regulated income (investor's bid) and the real cost during the implementation and operation of the transmission project. The difference is the “surplus” profit that the investor obtains by participating in the tender, considering their risk tolerance. The goal is to determine the optimal value of a risky investor's portfolio made up of several transmission projects. The optimal portfolio may allow the central planner to improve the efficiency of the project allocation process. To test the methodology, two case studies are analyzed: the IEEE 24-bus Reliability Test System and a predefined expansion plan of Chile's Central Interconnected System
چکیده
زمانی که چند سرمایه گذار برای ساختن یک شبکه ی انتقال جدید مانند موردی که در شیلی وجود دارد بایکدیگر رقابت کرده و در مزایده شرکت می کنند، پیاده سازی یک برنامه ی توسعه ی شبکه ی انتقال متمرکز کاری پیچیده است. ارزیابی یک پروژه ی شبکه ی انتقال به تعداد رقابت کنندگان بستگی دارد و محدودیت هایی مثل تاخیرها، جریمه ها و زیادشدن هزینه ها دارد. خطری که یک سرمایه گذار با آن مواجه است با استفاده از مقدار شرطی در خطر (CVaR) اندازه گیری می شود که بسته به میزان تحمل در برابر ریسک و درامد واقعی به دست آمده با سبد سرمایه گذار می توان آن را به صورت خطر نرسیدن به بازگشت سرمایه ی مورد انتظار تفسیر کرد. این خطر از اختلاف میان درامد کنترل شده (پیشنهاد سرمایه گذار) و هزینه ی واقعی پیاده سازی و اجرای پروژه ی خط انتقال ناشی می شود.اختلاف سود مازادی است که سرمایه گذار با شرکت در مزایده و با درنظر گرفتن مقدار ریسک قابل تحمل انها به دست می آورد. هدف تعیین مقدار بهینه ی سبد سهام سرمایه گذار است که متشکل از چند پروژه ی شبکه ی انتقال می باشد. سبد سهام بهینه امکان بهبود بازده فرایند پروژه را به برنامه ریز اصلی می دهد. برای تست روش دو مورد تحلیل می شوند: سیستم تست 24 باس IEEE و یک طرح توسعه ی از پیش تعریف شده ی سیستم اتصالات مرکزی شیلی.
1-مقدمه
فرایند تعریف طرح خط انتقال بهینه و مناسب ترین روش برای استفاده از آن در یک بازار برق به در نظر گرفتن گزینه های جایگزین منجر می شود. ماهیت ترکیبی مساله [1, 2] و بازار و محدودیتهای محیطی پیچیدگی آن را افزایش می دهد [3]. ویژگی های سرمایه گذاری در شبکه های انتقال از این قرار است: نیاز به سرمایه ی زیاد، دوره ی طولانی ساخت، طول عمر طولانی دارایی ها، و دوره های بازپرداخت طولانی. در [2] و [4-6] مرتبط ترین جنبه ها در توسعه ی خط انتقال توصیف می شوند (برنامه ریزی و سرمایه گذاری). ارزش گذاری مالی به این بستگی دارد که چه کسانی مالک هستند و چه کسانی دارایی خط انتقال را کنترل می کنند. این مسائل را می توان به عنوان مسائل کارفرما – عامل [7] در نظر گرفت، که نیازمند استفاده از تکنیک های مختلف برای ارزیابی گزینه های جایگزین به صورت تابعی از علاقه مندی های کارفرما، افزایش در رفاه اجتماعی پس از سرمایه گذاری، قابلیت اطمینان و انرژی تامین نشده، و نیز اهش هزینه ی تراکم است...