Abstract
This article examines the governance of organizational networks and the impact of governance on network effectiveness. Three basic models, or forms, of network governance are developed focusing on their distinct structural properties. Propositions are formulated examining conditions for the effectiveness of each form. The tensions inherent in each form are then discussed, followed by the role that management may play in addressing these tensions. Finally, the evolution of governance is explored
چکیده
این مقاله به بررسی حاکمیت شبکه های سازمانی و اثر حاکمیت بر روی اثر بخشی و کارایی شبکه می پردازد. سه مدل پایه از حاکمیت شبکه ای با تاکید بر خواص ساختاری مجزا ایجاد می شوند. قضیه ها و گزاره ها با بررسی شرایط کارایی هر نوع فرموله می شوند. تنش های موجود در هر یک از فرم ها بحث شده و نقشی که مدیریت می توان در رفع این تنش ها ایفا کند بررسی خواهد شد. در نهایت، تکامل و تکوین حاکمیت مورد مطالعه قرار می گیرد.
1-مقدمه
شبکه ها از نظر دانشمندان و متخصصان به عنوان یک شکل مهمی از حاکمیت چند سازمانی مطرح می باشند. مزیت های هماهنگی شبکه در هر دو بخش خصوصی و دولتی قابل ملاحظه می باشد به طور کای شامل بهبود یادگیری، استفاده کارامد تر از منابع، افزایش توان برنامه ریزی و حل مسائل پیچیده، افزایش قدرت رقابت و خدمات بهتر برای مشتریان و ارباب رجوع هستند( به التر و هیگ 1993، براس و همکاران 2004، هگزم و واکن 2005 مراجعه کنید). با این حال علی رغم پیشرفت زیاد توسط محققانی که به بررسی شبکه های سازمان ها طی 15 سال گذشته و یا قبل از آن انجام شده است، هنوز تفاوت قابل ملاحظه ای بین توجه و اهمیتی که شبکه کسب کرده است و دانشی که ما در مورد کارکرد و عملکرد کل شبکه ها داریم وجود دارد. منظور ما از عملکرد و کارکرد شبکه، فرایندی است که توسط آن شرایط خاص شبکه منجر به برایند های مختلف در سطح شبکه می شود. درک کارکرد شبکه بسیار مهم است زیرا می تواند به درک بهتر ما از چگونگی تولید و ایجاد برایند های خاص ، صرف نظر از این که آیا شبکه ها نتیجه فرایند های پایین به بالا یا جزء به کل هستند و یا حاصل تصمیمات راهبردی اتخاذ شده توسط دست اندرکاران شبکه یا مقامات دولتی می باشندکمک می کند...