Abstract
Cultural studies is now a movement or a network. It has its own degrees in several colleges and universities and its own journals and meetings. It exercises a large influence on academic disciplines, especially on English studies, sociology, media and communication studies, linguistics and history. In the first part of the article,1 I want to consider some of the arguments for and against the academic codification of cultural studies. To put the question most sharply: should cultural studies aspire to be an academic discipline? In the second part, I'll look at some strategies of definition short of codification, because a lot hangs, I think, on the kind of unity or coherence we seek. Finally, I want to try out some of my own preferred definitions and arguments
چکیده
" مطالعات فرهنگی" در زمان حال یک نهضت یا یک شبکه محسوب نمی شود . مطالعات فرهنگی در چندین دانشکده و دانشگاه و نشست ها و مجلات از درجات و رتبه های خودش برخوردار بود . این مطالعات تاثیر بزرگی بر اصول دانشگاهی بویژه در مطالعات انگلیسی ، جامعه شناسی ، رسانه ها و مطالعات ارتباطات ، زبان شناسی و تاریخ دارند . من در بخش اول این مقاله در نظر دارم تا تعدادی از استدلال ها را به خاطر تدوین آکادمیک مطالعات فرهنگی و در برابر این موارد مورد بررسی قرار دهم . من در بخش دوم با مطرح کردن صریح پرسش " آیا مطالعات فرهنگی بایستی به نحوی هدایت گردند تا از قاعده دانشگاهی برخوردار گردند ؟ " به بعضی از راهبرد های تعریف مختصر تدوین مطالعات فرهنگی نیم نگاهی خواهم انداخت چو ن من فکر می کنم همه ما در جستجو تردید های زیاد در مورد نوع وحدت و وابستگی می باشیم . در نهایت ، من در نظر دارم تا بعضی از تعاریف و استدلال های مورد پسند خودم را بسنجم .
مقدمه
معمولا تدوین روش ها یا دانش ها ( برای مثال سازماندهی آنها در سرفصل ها درسی رسمی یا در دوره های " روش شناسی " ) در برابر بعضی از ویژگی های مهم مطالعات فرهنگی نظیر سنت ادامه می یابد : باز بودن و تطبیق پذیری تئوریک اش ، وضع روانی انعکاسی دایما خود هوشیار اش و و بویژه اهمیت انتقاد . من انتقاد را با تمام وجودم تعریف می کنم : از نظر من انتقاد نه صرفا عیب جویی و نه حتی بحث و جدل نیست اما به نحوی رویه عملی است که دیگر سنت ها از طریق این رویه ها هم بخاطر آنچیزی که آنها ممکن است بازده داشته باشند و برای آنچیزی که آنها منع می نمایند ، نزدیک می شوند . انتقاد عبارتست از گرفتن چیز های مفید تر و رد کردن چیزهای دیگر . مطالعات فرهنگی از این نقطه نظر یک فرآیند ، نوعی کیمیاگری برای تولید دانش سودمند می باشد ؛ تدوین دانش سودمند و شما می توانستید بازخودرد هایش را متوقف سازید ….