Abstract
This study analyzes job satisfaction and some of its correlates among Canadian chartered accountants (CAs). It focuses on the formulation and examination of influence paths between professional commitment, work need deprivation. organizational commitment, job satisfaction and intention to leave the organization (migrate). The empirical model with respect to the total sample mostly replicated the theoretical one. Migration tendencies of partners and sole practitioners in public practice were found unrelated to their job satisfaction and organizational commitment. Such tendencies of CAs in industry and government as well as those of employees in CA firms were related to their organizational commitment only. Professional commitment of CAs in nonprofessional organizations was found unrelated to the study variables
چکیده
این مطالعه به بررسی رضایت شغلی و برخی از همبستگی های آن در میان حسابداران کانادایی خبره(CAs) ، می پردازد. مطالعه حاضر بر تعیین و بررسی مسیرهای نفوذ بین تعهد حرفه ای، محرومیت نیازهای کار، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و قصد ترک سازمان(انتقالی)، تمرکز دارد. مدل تجربی با توجه به نمونه کلی، اساسا مدل تئوری را تکرار می کند. ارتباطی بین تمایل به ترک شغل شریک ها و کارورزی انحصاری به شیوه ای عمومی و رضایت شغلی و تعهد سازمانی، یافت نشد. چنین تمایلاتی از جانب حسابداران خبره CAs)) در صنعت و دولت نیز همانند کارکنان شرکت های حسابداری، تنها با تعهد سازمانی ارتباط داشت. تعهد حرفه ای حسابداران خبره در سازمان های غیرحرفه ای با متغیرهای مورد مطالعه بی ارتباط بود.
مقدمه
در حالی که رضایت شغلی افراد متخصص مورد مطالعات بسیاری قرار گرفته است، در مورد حسابداران این موضوع تا همین اواخر ، بررسی نشده است. مطالعات پیشین در مورد حسابداران، بر شناسایی عوامل پیش بینی کننده ممکن رضایت شغلی از جمله اندازه سازمان و نیازهای شغلی، تمرکز داشتند. طبق گزارش استراوسر و همکارانش(1969)، نیاز خودشکوفایی حسابداران سطح بالای شاغل در شرکت های بزرگ، به خوبی برآورده شد، در حالی که حسابداران شاغل در شرکت های کوچک در این مورد رضایتی نداشتند. به عبارت دیگر، حسابداران خبره شاغل در شرکت های کوچک، به درجه بالای رضایت در مورد نیاز استقلال اشاره داشتند. کارپنتر و استراوسر(1971) دریافتند که حسابداران آکادمیک در آموزشگاه های کوچک کمترین رضایت مندی را در رضایت کلی و در چهار مورد از شش مورد طبقه بندی نیازهای مورد مطالعه(اجتماعی، عزت نفس، خودشکوفایی و حقوق و پاداش)، داشتند. مربیان حسابداری در آموزشگاه های بزرگ، بیشترین کمبود را با توجه به نیازهای استقلال و امنیت، گزارش نمودند….