نظریه قدرت و سیاست سازمانی
آشکارترین چیز در مورد قدرت ، همانی است که برداشت میکنیم . ممکن است قدرت را برای اولین بار وقتی بچه بودیم فهمیده باشیم وقتی مادرمان میگفت این کار را نکنید وهمین که به مدرسه میرویم قدرت سازمانی را می آموزیم . بسیاری از ما درک شهودی خوبی از مفاهیم اولیه قدرت سازمانی داریم تا زمانی که به کلاس سوم برسیم . بنابراین تازه ترین موضوع در مورد قدرت ، برداشت ما از آن نیست بلکه درک عقلانی ما از آن است . افراد عادی همانند پژوهشگران برای صحبت در مورد قدرت تردید میکنند . در نگاه اول ، برای بسیاری ، قدرت یک موضوع برای مکالمه ای مودبانه نیست .اغلب قدرت رابا نیرو ، خشونت، رفتار غیر اخلاقی، اعمال نفوذ، اغماض، و انقیاد اذهان برابر میدانیم . rosabeth moss kanter ادعا میکند که قدرت آخرین کلمه ممنوع آمریکایی است .صحبت در مورد پول و سکس بسیار راحتتر از صحبت در مورد قدرت است .علاوه بر این ، قدرت با ایده غربی عقلانیت در تجارت و دولت تناسب خوبی ندارد .بنابراین ، افراد کمتری در معرض بررسی قدرت سازمانی قرار گرفته اند .درنتیجه این موضوع برای شروع کار ما در معرفی قدرت و دیدگاه سیاست ها در نظریه سازمانی با تضاد برخی از فرضیات اساسی آن با ساختار منطقی ترجدید ، اقتصاد های سازمانی و چشم اندازهای محیطی /سازمانی موثر میباشد .در اقتصاد های سازمانی /ساختاری جدید ، و نظریه های سازمانی محیطی/ سیستمی ، بنظر میرسد که سازمانها جایگزین های منطقی هستند که اهدافشان در دستیابی به اهداف ایجاد شده میباشد .افرادی با موقعیت های اداری ، اهدافی را تنظیم میکنند .در این آموزشها ، سوالات اولیه برای نظریه سازمانی در برگیرنده بهترین طراحی و مدیریت سازمانی است تا بتوانند به طور موثرو کارآمدی به اهداف مشخص شان دست یابند .الویت های شخصی اعضای سازمان با سیستم هایی از نقش های اداری ، مقامات و هنجارهای رفتار منطقی محدود میشود . دانشکده قدرت و سیاست این فرضیات را در مورد سازمانهایی خام و غیر واقعی که دارای ارزش کابردی حداقل هستند رد میکند .در عوض سازمانها به عنوان سیستم پیچیده فردی و ائتلافی بررسی میشوند که هرکدام علایق ، باورها ، ارزشها ، الویت ها ، چشم اندازها و درک خود را دارد .ائتلاف ها برای منابع کمیاب سازمانی بطور مستمر با یکدیگر رقابت میکنند .این رقابتها اجتناب ناپذیر است .نفوذ همانند فعالیتهای سیاسی و قدرت ، سلاح اولیه برای کاربرد در این رقابتها و نبردهاست . بنابراین ، قدرت و سیاست و نفوذ واقعیت های ضروری و ثابت زندگی سازمانی اند...