چکیده
اگرچه در گذشته عوامل اجتماعي، انساني، جغرافيايي، نظامي، اقتصادي و... عناصر تشكيل دهنده قدرت محسوب ميشدند ولي امروزه مفاهيمي وراد حوزه روابط بينالملل شده كه بدون توجه به آنها در كنار عوامل ياد شده امكان موفقيت در عرصه سياست خارجي براي هر كشوري خصوصاً براي قدرتهاي بزرگ كه به دنبال تأثيرگذاري بر ديگران در راستاي منافع ملي خود هستند ميسر نخواهد بود. اگرچه مفاهيمي همچون قدرت نرم، ديپلماسي عمومي، ديپلماسي رسانهاي، عمليات رواني و... را كه ميتوان در قالب «نفوذ راهبردي» از آنها نام برد، در زمان گذشته هم كاربرد داشتهاند اما توجه به آنها بعد از جنگ سرد، با توجه به پيشرفتهايي كه در زمينه فناوري ارتباطات و اطلاعات در عرصه جهاني رخ داده، بيشتر شده و به عنوان يكي از مهمترين ابزارها براي پيشبرد اهداف و رسيدن به منافع مورد توجه بازيگران دولتي و غيردولتي قرار گرفته است.
در اين نوشتار سعي شده تا با ارائه تصويري از ديدگاههاي آمريكا و اقدامات نرمافزاري آن عليه جمهوري اسلامي ايران موجبات شناخت هرچه بيشتر شيوه و شگردهاي براندازانه آمريكايي را براي مردم و مسئولين فراهم شود تا در سايه شناخت عميق اين اقدامات، انتخاب راهكارهاي مقابلهاي براي خنثيسازي يا حذف به گونهاي شفاف، منسجم، كم هزينه، اصولي و منطقي در قالب برنامهريزيهاي راهبردي كلان صورت گيرد.