Abstract
Team-based work structures are increasingly used in organizations as a viable means of improving performance. However, there is relatively little research on the practices of staffing teams and the implications of such practices with regard to a firm's competitive advantage. In this paper, we evaluate methods of team staffing from a strategic human resource management perspective. Included in this discussion is an extrapolation of individual approaches to team staffing, which include staffing individuals to build a team, and cluster hiring, which refers to organizational efforts to acquire and fit a pre-existing team with a new role. In particular, we evaluate how individual and cluster hiring modes influence the competitive advantage of organizations, linking human resource management practices with strategic outcomes, and presenting testable propositions to guide future research and practice in team staffing
چکیده
ساختارهای مبتنی بر کار تیمی به طور فزاینده ای در سازمان ها به عنوان یک وسیله عملی برای بهبود عملکرد استفاده می شود. با این حال، تحقیقات نسبتا کمی در شیوه تیم های نیروی انسانی و پیامدهای این اقدامات با توجه به مزیت رقابتی یک شرکت وجود دارد. در این مقاله، ما روش های تیم نیروی انسانی را از دیدگاه مدیریت منابع انسانی استراتژیک بررسی می کنیم. در این بحث یک برون یابی از روش های منحصر به فرد به تیم نیروی انسانی انجام می گیرد که شامل افراد نیروی انسانی جهت ایجاد یک تیم، و استخدام خوشه ای می باشد که اشاره به تلاش های سازمانی برای به دست آوردن
و متناسب سازی یک تیم از پیش موجود با نقش جدید است دارد. به طور خاص، ما ارزیابی می کنیم که چگونه حالت های استخدام فردی و خوشه ای در مزیت رقابتی سازمان، ایجاد ارتباط بین شیوه های مدیریت منابع انسانی با نتایج راهبردی، و ارائه گزاره های آزمون پذیر برای انجام تحقیق و عملی سازی آتی در تیم نیروی انسانی اثر گذار می باشد.
واژه های کلیدی: نیروی انسانی تیمی، استخدام خوشه ای، طراحی تیم، انتخاب تیم، ارتقا تیم
1-مقدمه
یک ایده اصلی در مدیریت استراتژیک منابع انسانی (HRM)، برتری سرمایه انسانی در استراتژی شرکت و رقابت می باشد. در همین حال، یک جریان مربوط به تحقیقات نیروی انسانی بر مکانیزم موفقیت کسب و گسترش نیروی کار در سازمان متمرکز شده است. از لحاظ تاریخی، نتایج عملکرد در نیروی انسانی به عنوان پدیده های فردی و یا تاکتیکی، به طور کلی عاری از مفاهیم استراتژیک بوده است. با این حال، نیروی انسانی می تواند قابلیت ها و مزیت ها را در سطوح مختلف در سازمان بالا ببرد. به عنوان مثال، اسنل (1999) در میان اولین کسانی بود که سهم استراتژیک نیروی کار را با روش به دست آوردن سرمایه انسانی پیوند داد، که نشان می دهد که کار می تواند از طریق مکانیزم های مختلف (به عنوان مثال ، حالت اشتغال ) بر اساس ارزش پیش بینی شده استراتژیک و منحصر به فردیت سرمایه های انسانی به دست آید. ارزش استراتژیک و منحصر به فردیت منابع، به طور کلی تاثیر مستقیمی بر حالت اشتغال انتخاب شده برای سرمایه های انسانی و مزیت رقابتی که شرکت ها که ممکن است از چنین سرمایه های انسانی درک کنند دارند. شرکتها و سازمانها همچنین توسط ساختار کار به دنبال مزیت رقابتی هستند. به عنوان مثال، تیم ها واحدی متشکل از دو یا چند نفر هستند که به صورت مستقل برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم تعامل دارند و ساختار کاری مبتنی بر تیم به طور گسترده ای توسط سازمان به عنوان وسیله ای قابل دوام برای افزایش عملکرد به کار گرفته می شود. با این حال، با وجود اهمیت قابل توجه تیم ها برای سازمان ها، تحقیقات نسبتا کمی در مورد شیوه های مدیریت منابع انسانی (HRM) انجام شده است. تیم ها ممکن است با استفاده از افراد و مکانیسم های سنتی استخدام و انتخاب کارکنان، تشکیل شوند...