چکیده
هدف- این مطالعه سعی در استدلال نسبت به چشم انداز چند بعدی طبیعت و نوع تجارب عملی نوآوری روزانه در کارآفرینی های کوچک تا بزرگ که در تایوان هستند دارد. رابطه میان نوآوری و بازدهی یا کارایی سازمانی نیز بیان خواهد شد.
طراحی/ روش شناختی/ رویکرد (روش)- داده های مورد نظر از طریق یک ارزیابی تلفنی جمع آوری شدند. 2000 فهرست مربوط به سازندگان و صنایع خدماتی در شمال تایوان، و شرکت هایی با کمتر از 2000 کارمند جمعیت مورد ارزیابی ما بودند.
تماسهای تلفنی با 877 کارخانه با موفقیت به پایان رسید و به حدود 87 درصد از تماس ها پاسخ داده شد.
یافته ها- 80 درصد از شرکت های مورد مطالعه و تحقیق ما با نوآوری در ارتباط بودند، دو نوع نوآوری عمده عبارت بودند از نوآوری های فنی و بازاریابی. نوآوری ارتباط ضعیفی با فروش شرکت ها دارد. نوآوری های مدیریتی می توانند نسبت به نوآوری های فنی فاکتوری حیاتی تر و با نقش عمده محسوب شوند.
مفاهیم سودمند- ایجاد سطحی موفق از نوآوری برای خدمت رسانی بعنوان نوآوری هایی که در ارتباط با بخش فنی تخصصی نیستند می توان بهترین و حیاتی ترین تسریع کننده برای متمرکز سازی تلاش های نوآورانه باشد. همچنین در این تحقیق بینشهایی نسبت به شرکت هایی که نمی دانند چگونه نوآوری را در عملکردهای تجاری خود وارد کنند ارائه می کند.
ارزش/ اصالت- این تحقیق تجارب عملی نوآوری مربوط به اقتصاد نوین را آشکار می سازد و بر روی کارآفرینی های کوچک تا متوسط (SME) که در مفاهیم آسیایی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند تمرکز می کند.
1-مقدمه
نوآوری مولفه ای غالب در حفظ رقابت جهانی است. نوآوری می تواند به رشد سازمانی کمک کند، موفقیت آینده را هدایت می کند، و موتوری است که به کسب و کارها اجازه حفظ بقا را در اقتصاد جهانی می دهد (گینر، 2002). برای کمپانی هایی که به دنبال برتری در این حوزه رقابتی، بازسازی، کاهش هزینه های تمام شده، و رسیدن به کیفیت محصول و یا خدمات هستند دیگر این تلاشها کافی نیستند. پورتر و استرن (2001) بر این بحث هستند که شرکت ها باید قادر به ایجاد و تجاری سازی جریانی از محصولات و فرایندهایی باشند که سبب توسعه مرزهای فناوری شود، بطوریکه همزمان یک یا چند گام در مسیر خود به جلو حرکت کنند. پیتر دراکر در این زمینه مختصراً بیان کرده است که هر سازمانی نیاز به یک رقابت هسته ای دارد: نوآوری (گینر، 2002؛ مک درموت و سکستون 1998).
فضارهای نوآوری بر روی شرکت های بزرگ هم همانند فشارهایی است که بر روی شرکت های کوچک تا متوسط وجود دارند (کوجینسون و راکینگ، 1997). محققین یادآوری کرده اند که کارآفرینی های کوچک تا متوسط (SME) در بخش نوآوری اغلب پرتمرتر از کارخانه های بزرگ هستند (آفوا، 1998). مزایای قابل مقایسه آنها در میان کارخانه های بزرگ و در بخش نوآوری همان انعطاف پذیری و سرعت پاسخگوییشان است (ایکس و آرچ، 1990؛ داگسون 1993). در نتیجه کارآفرینی های کوچک تا متوسط (SME) در مجموع به دلیل ظرفیت های نوآورانه خود مشارکت اقتصادی و اجتماعی ارزشمندی را ایجاد می کنند…
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.