دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای اپی‌سینیت
سینیتهایی با ترکیب کانی شناسی ثانوی

اپی‌سینیت
سینیتهایی با ترکیب کانی شناسی ثانوی این سنگها ، دیوریت‌ها یا گابروهای قدیمی بوده‌اند که آلبیتیزه شده‌اند پیروکسنها اورالیتیزه و اولیوینها سرپانتینیزه یا کلریتیزه هستند
epi syenite
پیشنهاد شما چیست؟
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی اپی‌سینیت
سینیتهایی با ترکیب کانی شناسی ثانوی این سنگها ، دیوریت‌ها یا گابروهای قدیمی بوده‌ان و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
اپی‌سینیت - سینیتهایی با ترکیب کانی شناسی ثانوی این سنگها ، دیوریت‌ها یا گابروهای قدیمی بوده‌اند که آلبیتیزه شده‌اند پیروکسنها اورالیتیزه و اولیوینها سرپانتینیزه یا کلریتیزه هستند
epi syenite|episyenite|episyenite
سینیتی که دارای لابرادوریت یا بیتونیت به عنوان پلاژیوکلازهای فرعی/ ثانویه ـ به جای آندزین یا اولیگوکلاز ـ باشد این نوع سینیت توسط جانسن (1931) نام گذاری شد این استفاده توصیه نمی شود
calcisyenite
سینیت گلی رنگ مصری ، نوعی سینیتی که در مصر یافت می شود
egyptian red syenite
کلمات پیشوندی است به معنای : روی ، پهلوی ، جلو ، در میان ، بیرون
epi
جاندارانی که به صورت متصل و انگل با جانداران دیگر زندگی می کنند
epibiont
اپی بُل
الف) مترادفی برای زون اوج فراوانی (acme-zone)
ب) نهشته هایی که در طول هِمِرا تجمع یافته اند (ترومن 1923 ، ص200) ، اپی بُل الف) مترادفی برای زون اوج فراوانی (acme-zone) ب) نهشته هایی که در طول هِمِرا تجمع یافته اند (ترومن 1923
epibole
اپی بولیت
اصطلاحی که ژانگ و روکو برای میگماتیت با لایه های گرانیتی همساز با گنیسوزیته سنگ مادر غیر گرانیتی اش معرفی کردند (روکو 1961) ، اپی بولیت اصطلاحی که ژانگ و روکو برای میگماتیت با لایه های گرانیتی همساز با گنیسوزیته سنگ مادر غیر گرانیتی اش معرفی کردند (روکو 1961)
epibolite
رومرکز یا مرکز سطحی زلزله
نقطه ای روی سطح زمین که مستقیما بالای کانون زمینلرزه قرار دارد
مقایسه شود با anticenter و مترادف epicentrum
epicenter
رومرکز یا مرکز سطحی زلزله نقطه ای روی سطح زمین که مستقیما بالای کانون زمینلرزه قرار دارد مقایسه شود با anticenter و مترادف epicentrum
epicenter|epicentrum|epicentrum|anticenter
مرکز (زمین لرزه)
epicentre
کنار قاره‎ای
epicontinental
فرمهای پلاژیک مناطق کم عمق دریایی (ESF)
epicontinental sea fauna
فرمهای پلاژیک مناطق کم عمق دریایی (ESF)
epicontinental sea fauna|esf|esf
مربوط به پوست برونی ، بشره ای
epidermal
تکتونیک جلدی
epidermic tectonic
اپی دیاباز
نام پیشنهادی به جای epidiorite
epidiabase
اپی دیاباز نام پیشنهادی به جای epidiorite
epidiabase|epidiorite|epidiorite
اپی دیاژنز
اصطلاحی که Fairbridge (1967) برای فاز نهایی ظهور دیاژنز بکار برد که در آن رسوبات طی و بعد از بالا آمدگی یا پیدایش اما قبل از فرسایش سنگ شده اند مشخصه اپی دیاژنز ، اصلاح یا تغییر محلولهای فسیل (توسط نفوذ عمیق و حرکت رو به پایین آبهای زیرزمینی) و اعمال مجدد شرایط اکسیداسیون نزدیک سطح زمین است زونی که در آن فرایندهای هوازدگی غالب است ، شرایط به زون صفر نزدیک می شود و هم ارز دیاژنز پسین است
نیز ببینید: syndiagenesis؛ anadiagenesis
مقایسه شود با: epi-genesis
صفت: epidiagenetic ، اپی دیاژنز اصطلاحی که Fairbridge (1967) برای فاز نهایی ظهور دیاژنز بکار برد که در آن رسوبات طی و بعد از بالا آمدگی یا پیدایش اما قبل از فرسایش سنگ شده اند مشخصه اپی دیاژنز ، شرایط به زون صفر نزدیک می شود و هم ارز دیاژنز پسین است نیز ببینید: syndiagenesis؛ anadiagenesis مقایسه شود با: epi-genesis صفت: epidiagenetic
epidiagenesis
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaBeSi3O7(OH)
کانی بی رنگ اورترومبیک ، این کانی با eudidymite دوریخت است ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaBeSi3O7(OH) - کانی بی رنگ اورترومبیک
epididymite
اپی دیوریت
گابرو یا دیاباز دگرگون شده که در آن معمولا آمفیبول رشته ای یا الیافی (uralite) جای کلینوپیروکسن های اولیه (معمولاٌ augite) را گرفته است اپیدیوریت معمولا توده ای بوده ، اما ممکن است مقداری شیست وارگی داشته باشد
نیز ببینید: epidiabase ، اپی دیوریت گابرو یا دیاباز دگرگون شده که در آن معمولا آمفیبول رشته ای یا الیافی (uralite) جای کلینوپیروکسن های اولیه (معمولاٌ augite) را گرفته است اپیدیوریت معمولا توده ای بوده ، اما ممکن است مقداری شیست وارگی داشته باشد نیز ببینید: epidiabase
epidiorite
اپیدوسیت
سنگ دگرگون شده ای شامل اپیدوت (epidote) و کوارتز ، و معمولا دیگر کانی های ثانویه مانند uralite و chlorite ، اپیدوسیت سنگ دگرگون شده ای شامل اپیدوت (epidote) و کوارتز
epidosite
اپیدوت ، پورل سبز ، اپیدوت به فرمول NaZrSi6O15 3H20 ، اپیدوت
اپیدوت یکی از فراوانترین کانیهای سنگ ساز می باشد اما منشا ثانویه دارد در آهکهای بلورین و سنگهای متورق دگرگونی دیده می شود
کانی سوروسیلیکات آهن آلومینیوم کلسیم می باشد
فرمول شیمیایی :Ca2(Al ، Fe)3(SiO4)3(OH
در سیستم مونوکلینیک متبلور می شود بلورهای آن بیشتر بصورت منشوری است ، جهت طویل شدگی آنها بر سطح تقارن عمود می باشد
سختی آن 6 5 ، به رنگهای سبز ، خاکستری ، قهوه ای و نزدیک به مشکی دیده می شود پلی کروئیسم قوی دارد
سنگی که از کوارتز و اپیدوت تشکیل یافته باشد اپیدوزیت نامیده می شود
، اپیدوت - اپیدوت یکی از فراوانترین کانیهای سنگ ساز می باشد اما منشا ثانویه دارد در آهکهای بلورین و سنگهای متورق دگرگونی دیده می شود - کانی سوروسیلیکات آهن آلومینیوم کلسیم می باشد - فرمول شیمیایی :Ca2(Al ، Fe)3(SiO4)3(OH - در سیستم مونوکلینیک متبلور می شود بلورهای آن بیشتر بصورت منشوری است ، جهت طویل شدگی آنها بر سطح تقارن عمود می باشد - سختی آن 6 5 ، قهوه ای و نزدیک به مشکی دیده می شود پلی کروئیسم قوی دارد - سنگی که از کوارتز و اپیدوت تشکیل یافته باشد اپیدوزیت نامیده می شود
epidote
اپیدوتیت
epidotite
اپیدوتی شدن
تشکیل اپیدوت هیدروترمال درون سنگها یا دگرسانی سنگهایی که در آنها فلدسپار پلاژیوکلاز آلبیتی شده است ، مولکول آنورتیت را برای ساختار اپیدوت و زوئیسیت آزاد می سازد که اغلب با کلریتی شدن همراه است این فرآیندها با دگرگونی همراه هستند ، اپیدوتی شدن تشکیل اپیدوت هیدروترمال درون سنگها یا دگرسانی سنگهایی که در آنها فلدسپار پلاژیوکلاز آلبیتی شده است
epidotization
چیدن سنگها خاک ، چیدن سنگهای سطحی خاک
epierrement
اپی یوژئوسینکلینال
گودال با فرونشست زیاد با آتشفشان خیزی محدود ، همراه با برآمدگی های باریک و کشیده برروی یوژئوسینکلینال دگر شکل شده که توده نفوذی در آنها نفوذ کرده است (Kay ، 1947 ، صفحه 1293 -1289) مترادف: backdeep مقایسه شود با: secondary geosuncline نیز ببینید: nuclear basin ، اپی یوژئوسینکلینال گودال با فرونشست زیاد با آتشفشان خیزی محدود
epieugeosyncline
1- رسوباتی که در قسمت فوقانی زمینها قرار دارند ، 2- رسوبات و آبرفتهای جوان و جدید
epigeic
اپی ژن ، دیرزاد
(الف) به فرایند زمین شناسی یا عوارض حاصل از آن گفته می شود که در سطح زمین یا نزدیک به آن ایجاد می شوند مقایسه شود با: hypogene مترادف: epigenic
(ب) مربوط به بلوری که به طور طبیعی به متعلق به مجموعه کانی های پیرامون خود نیست؛
مثل pseudomorph (دروغین ریخت یا ریخت نما) ، دیرزاد (الف) به فرایند زمین شناسی یا عوارض حاصل از آن گفته می شود که در سطح زمین یا نزدیک به آن ایجاد می شوند مقایسه شود با: hypogene مترادف: epigenic (ب) مربوط به بلوری که به طور طبیعی به متعلق به مجموعه کانی های پیرامون خود نیست؛ مثل pseudomorph (دروغین ریخت یا ریخت نما)
epigene
1- روی زمینی ، روی زمین تولید شده 2-بلور بیگانه 3-روینده بر سطح چیزی 4- جانشین شدن یک ماده معدنی به جای یک ماده معدنی دیگر بدون اینکه شکل خارجی آن تغییر کند 5- در ژئومورفولوژی پدیده ای است که مطابق آن جریانهای آبی بر روی سطح مستوی و هموار جریان دارند ، برزایش ، دیر زایش
(دگرگونی)؛ تغییر در ویژگی کانی یک سنگ در نتیجه تاثیرات خارجی که نزدیک سطح زمین رخ می دهد ، مانند جانشینی کانی طی دگرگونی
(جریانها)؛ رجوع شود به superimposition
(رسوب شناسی)؛ تغییرات ، ترادیسها ، یا فرایندهایی که در فشار و دمای پایین ایجاد شده و بر سنگهای رسوبی پس از تراکم آنها تاثیر می گذارد و منحصر به دگرگونی و دگرسانی سطحی (هوازدگی) آنهاست؛ مانند دولومیتی شدن پس از نهشته شدن این اصطلاح هم ارز late diagenesis (که در ایالات متحده استفاده می شود) و metharmosis است ، اما از دیدگاه زمین شناسان روسی شامل آن دسته تغییراتی است که پس از دیاژنز ایجاد می شود (در مفهوم اکید تعریف آن) مقایسه شود با: epidiagenesis مترادف: metagenesis؛ metadiagenesis ؛ catagenesis
epigenesis
برزایش ، دیر زایش(دگرگونی)؛ تغییر در ویژگی کانی یک سنگ در نتیجه تاثیرات خارجی که نزدیک سطح زمین رخ می دهد ، مانند جانشینی کانی طی دگرگونی (جریانها)؛ رجوع شود به superimposition (رسوب شناسی)؛ تغییرات ، ترادیسها ، یا فرایندهایی که در فشار و دمای پایین ایجاد شده و بر سنگهای رسوبی پس از تراکم آنها تاثیر می گذارد و منحصر به دگرگونی و دگرسانی سطحی (هوازدگی) آنهاست؛ مانند دولومیتی شدن پس از نهشته شدن این اصطلاح هم ارز late diagenesis (که در ایالات متحده استفاده می شود) و metharmosis است ، اما از دیدگاه زمین شناسان روسی شامل آن دسته تغییراتی است که پس از دیاژنز ایجاد می شود (در مفهوم اکید تعریف آن) مقایسه شود با: epidiagenesis مترادف: metagenesis؛ metadiagenesis ؛ catagenesis
epigenesis|superimposition|superimposition|metadiagenesis|metagenesis|catagenesis
نمو روئین ، دیرزادی ، غیر همزمان
تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان ، غیر همزمان تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان
epigenetic
ذخایر دیر زاد ، نهشته های روزاد
تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان
epigenetic deposit
ذخایر دیر زاد ، نهشته های روزاد تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان
epigenetic deposit|epigenetic deposits|epigenetic deposits
کانسار دیرزاد ، کانسار روزاد
تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان
epigenetic ore deposit
کانسار دیرزاد ، کانسار روزاد تشکیل ماده معدنی بعد از تشکیل سنگ میزبان
epigenetic ore deposit|epigenetic ore deposits|epigenetic ore deposits
دره های روزادی ، دره اپی ژنیک ، دره ای که درسطح بسیار نزدیک زمین تشکیل شده است
epigenetic valley
نهشته های زمینی
epigenic deposit
اپیژنیت
کانی فولادی- خاکستری با فرمول شیمیایی: (Cu ، Fe)5ass6 (?) ، اپیژنیت کانی فولادی- خاکستری با فرمول شیمیایی: (Cu
epigenite
کنده کاری رویین
epiglyptic
تراست سطحی ، روراندگی سطحی
epiglyptic thrust
تراست سطحی ، روراندگی سطحی
epiglyptic thrust|epiglyptic|epiglyptic
اپی یانتینیت
محصول دگرسانی زرد رنگ که شکل دروغین یانتینیت بوده ، همانند شوئپیت است ، اپی یانتینیت محصول دگرسانی زرد رنگ که شکل دروغین یانتینیت بوده
epiianthinite
مو زدایی ، درآوردن مو از ریشه
epilation
اپی لیت ، سنگ زیان بیرونی
epilithe
اپی ماتریکس
اصطلاحی که Dickinson 1970 ، (صفحه 702) برای "مواد درون شبکه ای ناهمگن رشد کرده در شکافهای باز طی دیاژنز" گری وکی ها و آرکوزها بکار برد
epimatrix
اپی ماتریکس اصطلاحی که Dickinson 1970 ، (صفحه 702) برای "مواد درون شبکه ای ناهمگن رشد کرده در شکافهای باز طی دیاژنز" گری وکی ها و آرکوزها بکار برد
epimatrix|epi matrix|epi matrix
اپی مِر
چین خوردگی جانبی رو به پایین ترژیت های (tergite) سخت پوست مترادف:epimeron؛ pleurite ؛pleuron؛ tergal fold
epimere
اپی مِر چین خوردگی جانبی رو به پایین ترژیت های (tergite) سخت پوست مترادف:epimeron؛ pleurite ؛pleuron؛ tergal fold
epimere|epimeron|epimeron|pleurite|pleuron|tergal fold
اپی مری شدن
فرآیندی که در آن تغییر ترکیب فقط در مرکز نامتقارن ترکیبات آلی رخ می دهد که حاوی بیش از 1 مرکز نامتقارن هستند (کرام و هاموند 1959 ، ص131) مقایسه شود با: racemization age method ، اپی مری شدن فرآیندی که در آن تغییر ترکیب فقط در مرکز نامتقارن ترکیبات آلی رخ می دهد که حاوی بیش از 1 مرکز نامتقارن هستند (کرام و هاموند 1959
epimerization
قطعه پهلویی عقب در عقب درز پهلویی
epimeron
اپیمدیوس ، یکی از اقمار "زحل" نام یکی از برادران قهرمانان اساطیری یونان "اطلس" و "پرومته" بر روی این قیر گذاشته شده است
epimetheus
اپی نورم
محاسبه نظری کانی ها در سنگ دگرگونی اپی زون یا منطقه سطحی که تجزیه های شیمیایی نشان دهنده آن است (بارت 1959) مقایسه شود با: catanorm؛ mesonorm نیز ببینید: Niggli molecular norm (هنجار مولکلولی نیگلی) ، اپی نورم محاسبه نظری کانی ها در سنگ دگرگونی اپی زون یا منطقه سطحی که تجزیه های شیمیایی نشان دهنده آن است (بارت 1959) مقایسه شود با: catanorm؛ mesonorm نیز ببینید: Niggli molecular norm (هنجار مولکلولی نیگلی)
epinorm
اپی پدون ، روخاک ، خاک رویه ، افق خاک سطحی
در رده بندی خاکهای آمریکا ، افق مشخصی که در سطح تشکیل می شود و برای رده بندی خاکها به رده ها ، زیر رده ها و گروه های بزرگ کاربرد دارد این اصطلاح مترادفی برای افق A نیست همانطور که خصوصیات آن ممکن است به خوبی تا افق B هم گسترده شود نیز ببینید: mollic epipedon؛ umbric epipedon؛ ochric epipedon؛ anthropic epipedon؛ plaggen epipdon؛ histic epipedon
مترادف: diagnostic surface horizon (افق سطحی خاص)
epipedon
روخاک ، خاک رویه ، اپی پدون ، افق خاک سطحی در رده بندی خاکهای آمریکا ، افق مشخصی که در سطح تشکیل می شود و برای رده بندی خاکها به رده ها ، زیر رده ها و گروه های بزرگ کاربرد دارد این اصطلاح مترادفی برای افق A نیست همانطور که خصوصیات آن ممکن است به خوبی تا افق B هم گسترده شود نیز ببینید: mollic epipedon؛ umbric epipedon؛ ochric epipedon؛ anthropic epipedon؛ plaggen epipdon؛ histic epipedon مترادف: diagnostic surface horizon (افق سطحی خاص)
epipedon|diagnostic surface horizon|diagnostic surface horizon|mollic epipedon|ochric epipedon|anthropic epipedon|plaggen epipdon
حلق بیرونی واقع در عقب لب بالای دهان حشرات
epipharynx
رورست
epiphyte
منطقه اپی پول هیدریک ، منطقه روان آب
epipolhydric zone
لبه روی مخرج قطعه مثلثی پشت حلقه یازدهم شکم
epiproct
برجستگی سطحی
epirelief
خشکی زدایی
حرکاتی که باعث ایجاد خشکی ها و بالا آمدن خشکی ها می شود ، خشکی زدایی حرکاتی که باعث ایجاد خشکی ها و بالا آمدن خشکی ها می شود
epirogenesis
خشکی‎زایی
epirogenic
اشباع ناپیوسته
episaturation
نهشته مجاور
episeptal deposit
نهشته مجاور
episeptal deposit|episeptal|episeptal
برش جراحی در ناحیه پرینه یا میاندوراه (ناحیه عضلانی بین مهبل و مقعد) است و قبل از انجام برش بیحسی موضعی داده می شود این برش جراحی کوچک در صورتی که نوزاد تحت استرس باشد و نیاز به تولد سریع داشته باشد انجام می شود اگر ماما تشخیص دهد که نیاز به گشاد کردن واژن به وسیله برش وجود دارد ، این کار را انجام می دهد در غیر این صورت احتمال پارگی شدید واژن وجود خواهد داشت برخی از متخصصین معتقدند که برش اپیزیوتومی بهتر از پارگی اتفاقی واژن ترمیم می شود در عین حال این روش در بیشتر زنان باعث مشکلاتی چون درد ، بی اختیاری ادرار و مدفوع و بهبودی دیر هنگام شده است بنابراین اپیزیوتومی فقط باید برای مادرانی که از آن نفع می برند استفاده شود پارگی های خود به خود درد کمتری داشته و حداقل در روزهای بعد از زایمان درد ندارند در حالی که پارگی اپیزیوتومی دردناک است بررسی ها نشان داده است زنانی که برش اپیزیوتومی برای آنها داده می شود ، زنانی که پارگی خودبخودی پیدا می کنند ، و همچنین زنانی که هیچ آسیبی نمی بینند ، همگی می توانند با انجام ورزشهای لازم 3 ماه بعداز زایمان از قدرت مناسب عضلات کف لگن برخوردار شوند
episiotomy
واقعه ، حادثه
الف) اصطلاحی که بطور غیررسمی و بدون استلزام زمانی برای یک رخداد مشخص و مهم یا یک سری از رخدادها در تاریخ زمین شناسی یک ناحیه یا یک عارضه استفاده می شود مثلاً: واقعه یخچالی ، واقعه آتشفشانی
ب) واحد رسمی سلسله ای در زمان یا دو زمان دارای بالاترین رده و گسترده ترین افق دید (اصل 93 ، NACSN 1983) مقایسه شود با: فاز ـ بازه Cline (تغییر تدریجی ویژگی ها) ، حادثه الف) اصطلاحی که بطور غیررسمی و بدون استلزام زمانی برای یک رخداد مشخص و مهم یا یک سری از رخدادها در تاریخ زمین شناسی یک ناحیه یا یک عارضه استفاده می شود مثلاً: واقعه یخچالی ، واقعه آتشفشانی ب) واحد رسمی سلسله ای در زمان یا دو زمان دارای بالاترین رده و گسترده ترین افق دید (اصل 93
episode
حادثه اولدوائی ، رخداد اولدوائی
episode oldowai
قطعه پهلویی جلو در جلوی درز پهلویی
episternum
اپیستیلبیت
فرمول شیمیایی :Ca[Al2Si6O16] 5H2O
درصد مواد:CaO6 01% Al2O310 93% SiO273 4% H2O9 66%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /010/
جلا: شیشه ای
شکستگی:نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه کدر
نوع سختی:ترد
اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتدانه ریز شعاعی ، کروی
ژیزمان : کمیاب ; ایسلند ، انگلیس ، چک و اسلواکی ، هند ، امریکا ، کانادا و
خواص شیمیایی : محلول در HCl
رنگ کانی : سفید ، متمایل به قهوه ای
رنگ خاکه: سفید
تفاوت با کانی های مشابه : واکنش های شیمیایی و اشعه X
تشابه کانی شناسی : استیلبیت ، مزولیت
پاراژنز :هولاندیت ، لامونتیت ، شابازیت ، مزولیت و غیره
منشا تشکیل :هیدروترمال ، بعد از آتشفشانی
شکل بلورها: منشوری
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از کلمات یونانی نزدیک epi و کانی stibite گرفته شده است
سختی : 4
چگالی :2 2 - 2 3 ، اپیستیلبیت - فرمول شیمیایی :Ca[Al2Si6O16] 5H2O - درصد مواد:CaO6 01% Al2O310 93% SiO273 4% H2O9 66% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /010/ - جلا: شیشه ای - شکستگی:نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه کدر - نوع سختی:ترد - اشکال ظاهری :بلوری ، کروی - ژیزمان : کمیاب ; ایسلند ، کانادا و - خواص شیمیایی : محلول در HCl - رنگ کانی : سفید ، متمایل به قهوه ای - رنگ خاکه: سفید - تفاوت با کانی های مشابه : واکنش های شیمیایی و اشعه X - تشابه کانی شناسی : استیلبیت ، مزولیت - پاراژنز :هولاندیت ، مزولیت و غیره - منشا تشکیل :هیدروترمال ، بعد از آتشفشانی - شکل بلورها: منشوری - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از کلمات یونانی نزدیک epi و کانی stibite گرفته شده است - سختی : 4 - چگالی :2 2 - 2 3
epistilbite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na4Nb2Ti(Si2O7)2O2(OH)2•4(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na4Nb2Ti(Si2O7)2O2(OH)2•4(H2O)
epistolite
اپی سینیت
episyenite
اپی تاکسی
epitaxie
دیواره ابتدایی
الف) یک لایه یا غلاف آهکی خارجی بافت اسکلتی که به دور یک کورالیت را احاطه کرده است و تشکیل یک گسترش صفحه قاعده ای را می دهد
ب) یک نهشته تیره ثانویه در دیواره درونی یک فرامینفر فوزولینید ، یک تکتوریوم
ج) لایه نازک خارجی یک صفحه جامی یک کیسه سان ـ این لایه نازک تر از stereotheca می باشد
د) بخش جلویی یک جام دینوفلاژلاتایی ، بالای کمر
مقایسه شود با: hypotheca
هـ) epivalve
epitbeca
دیواره ابتدایی الف) یک لایه یا غلاف آهکی خارجی بافت اسکلتی که به دور یک کورالیت را احاطه کرده است و تشکیل یک گسترش صفحه قاعده ای را می دهد ب) یک نهشته تیره ثانویه در دیواره درونی یک فرامینفر فوزولینید ، یک تکتوریوم ج) لایه نازک خارجی یک صفحه جامی یک کیسه سان ـ این لایه نازک تر از stereotheca می باشد د) بخش جلویی یک جام دینوفلاژلاتایی ، بالای کمر مقایسه شود با: hypotheca هـ) epivalve
epitbeca|epivalve|epivalve|hypotheca
چسبندگی مخاطی ، مثلا :چسبندگی لثه با دندان
epithelial attachment
سطح گرمایی
رسوبات هیدروترمال تشکیل شده در دما و فشار پایین

به یک کانسار گرمابی (هیدروترمال) گویند که در حدود 1 کیلومتری پوسته کره زمین و در دامنه دمایی از 50 تا 200 درجه سانتی گراد تشکیل شده است و معمولاً به شکل رگه دیده می شود (پارک و مک دیارمید 1970)
همچنین به محیط آن نیز اطلاق می شود
مقایسه شود با: هیپوترمال ، مزوترمال ، لپوترمال ، تله ترمال ، زنوترمال
، سطح گرمایی - رسوبات هیدروترمال تشکیل شده در دما و فشار پایین - - به یک کانسار گرمابی (هیدروترمال) گویند که در حدود 1 کیلومتری پوسته کره زمین و در دامنه دمایی از 50 تا 200 درجه سانتی گراد تشکیل شده است و معمولاً به شکل رگه دیده می شود (پارک و مک دیارمید 1970) - همچنین به محیط آن نیز اطلاق می شود - مقایسه شود با: هیپوترمال ، زنوترمال -
epithermal
نمودار نوترون-اپی ترمال
یک نمودار چاه از نوع نمودار هم‌بری دیواری که پرتوزایی القایی بوسیله واکنش های نوترون ـ نوترون را اندازه گیری می کند نوترونهای سریع دارای انرژی چندین مِو که از یک سوند گسیل شده اند ممکن است کند شوندو به شکل نوترونهای اپی ترمال (ولت 100 تا 4/0) بوسیله تصادم با هسته‌های هیدروژنی سپس پراکنده شوند فراوانی نوترون اپی ترمال توسط در نظر گرفتن یک لیتولوژی ثابت-معمولاً سنگ آهک - تفسیر می شود که تولید یک منحنی پیوسته در واحدهای تخلخل را می دهد نمودار نوترون اپی ترمال بشدت نسبت به اختلاف های کلرتید آب سازندی که ممکن است تفسیر نمودار نوترون اپی ترمال و نمودار گاما نوترون را با مانع مواجه کند ، غیرحساس است
مترادف: نمودار n-en
epithermal-neutron log
نمودار نوترون-اپی ترمال یک نمودار چاه از نوع نمودار هم‌بری دیواری که پرتوزایی القایی بوسیله واکنش های نوترون ـ نوترون را اندازه گیری می کند نوترونهای سریع دارای انرژی چندین مِو که از یک سوند گسیل شده اند ممکن است کند شوندو به شکل نوترونهای اپی ترمال (ولت 100 تا 4/0) بوسیله تصادم با هسته‌های هیدروژنی سپس پراکنده شوند فراوانی نوترون اپی ترمال توسط در نظر گرفتن یک لیتولوژی ثابت-معمولاً سنگ آهک - تفسیر می شود که تولید یک منحنی پیوسته در واحدهای تخلخل را می دهد نمودار نوترون اپی ترمال بشدت نسبت به اختلاف های کلرتید آب سازندی که ممکن است تفسیر نمودار نوترون اپی ترمال و نمودار گاما نوترون را با مانع مواجه کند ، غیرحساس است مترادف: نمودار n-en
epithermal-neutron log|epithermal|epithermal
صفت ، لقب ، واژه یا عبارت وصفی
اصطلاحی که در فهرست نام های گیاه شناسی برای معین کردن یک کلمه منفرد که نام یک گونه است و به دنبال نام کلی به عنوان بخشی از یک دو اسمه ، نوشته می شود ، واژه یا عبارت وصفی اصطلاحی که در فهرست نام های گیاه شناسی برای معین کردن یک کلمه منفرد که نام یک گونه است و به دنبال نام کلی به عنوان بخشی از یک دو اسمه
epithet
کفه بزرگتر یک صدف آهکی دیاتوم
epivalve
سطح زیوی
به ارگانیسمی گفته می شود که بر روی سطح بدن یک جانور رشد می‌کند ، سطح زیوی به ارگانیسمی گفته می شود که بر روی سطح بدن یک جانور رشد می‌کند
epizoic
اپی زون ، منطقه دگرگونی ضعیف
epizone
سینیت فوییددار
عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین که مقدار fآن بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) در آن کمتر از 10 می باشد ، به کار می رود ، سینیت فوییددار عنوانی که در طبقه بندی IUGS برای یک سنگ آذرین که مقدار fآن بین 10 و 60 و مقدار عبارت p/(A+P) در آن کمتر از 10 می باشد
foid syenite
کالی سینیت
سینیتی که تنها کمتر از 5% فلدسپاتهای آن ، پلاژیوکلاز می باشند کاربرد این واژه توصیه نمی شود ، کالی سینیت سینیتی که تنها کمتر از 5% فلدسپاتهای آن
kalisyenite
لوسیت سینیت
leucite syenite
میکروسینیت ، سینیت دانه ریز
microsyenite
نفلین سینیت
از سنگهای فلدسپاتوئیددار که به دو دسته تقسیم می‌شوند:
آگپائیت‌ها و میاسکیت‌ها در نوع اول مجموع درصد آلکالن‌ها از درصد آلومین بیشتر و نیز محتوی سیلیکاتهای عناصر خاکی کمیاب است و نوع دوم هیپرآلکالن نبوده و کانی فرعی آنها زیرکن است نمونه تیپ این سنگ نفلین سینیت ها فویائیت است
nepheline syenite
نفلیت سینیت ، نوعی سینیت که از نفلیت وفلدسپار تشکیل یافته است
nephelite syenite
سینیت پیروکسن دار
در رده‌بندی توبی برای سری شارنوکیت (1971) ، عضو فقیر از کوارتز دارای میکروپرتیت بیشتر از پلاژیوکلاز ؛ منگریت-سینیت ، سینیت پیروکسن دار - در رده‌بندی توبی برای سری شارنوکیت (1971)
pyroxene syenite
سینیت کوارتزی
در رده‌‌‌بندی IUGS ، سنگ نفوذی با کوارتز بین 5 و 20 ، ( P/(A+P بین 10 و 35 ، سینیت کوارتزی - در رده‌‌‌بندی IUGS
quartz syenite
سیونیت (نوعی سنگ)
syenite

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
ثبت سفارش ترجمه جدید
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
ارسال سفارش تولید محتوا
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ارسال سفارش پارافریز مقاله
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:
ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسي نساجی مهندسی نفت مهندسی شهرسازی مهندسی هوافضا محيط زيست مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری مديريت حقوق روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی
Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه