دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای تطابق-آدنین یا آدنوزین-آلانین-آمپر-آند-قدامی ، ضریب

تطابق-آدنین یا آدنوزین-آلانین-آمپر-آند-قدامی ، ضریب جذب-مساحت- عدد جرمی
a
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشكی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی تطابق-آدنین یا آدنوزین-آلانین-آمپر-آند-قدامی ، ضریب جذب-مساحت- عدد جرمی و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
‎ astigmatism آستیگماتیسم ، نقص دید بعلت نا مساوی بودن تحدب سطوح انکسار چشم در جهات مختلف بطوریکه پرتوهای نور نتوانند در یک نقطه روی شبکیه متمرکز شوند بلکه در نقطه ای کم و بیش پراکنده بیافتند ، نقص دید بعلت اختلاف تحدب و نصف النهارات سطوح شفاف چشم ، آستیگماتیسم ممکن است مادرزادی یا اکتسابی باشد آستیگماتیسم مرکب ، ‎ compound a آستیگماتیسمی که در آن دو نصف النهار اصلی چشم دوربین ‎ compound hyperopic a یا نزدیک بین ‎myopic a ‎ compound باشد ولی درجات دوربینی یا نزدیک بینی ایندو نصف النهار متفاوت است آستیگماتیسم قرنیه ای ، ‎ corneal a آستیگماتیسمی که بعلت اختلاف انحناهای سطح جلوئی یا عقبی قرنیه پیش میاید آستیگماتیسم دور بین ، ‎ hyperopic a آستیگماتیسمی که در آن اشعه نور در کانونی که در پشت شبکیه واقع میشود جمع میگردند آستیگماتیسم نامنظم ، ‎ irregular a آستیگماتیسمی که در آن شکست نور حتی در روی یک نصف النهار متفاوت است لذا تنظیم چنین چشمی با عدسیهای آستیگمات نیز غیر ممکن مباشد آستیگماتیسم عدسی ، ‎ lenticular a آستیگماتیسم حاصله از نقص در عدسی چشم آستیگماتیسم مخلوط ، ‎ mixed a آستیگماتیسمی که در آن یک نصف النهار اصلی دور بینو دیگری نزدیک بین است آستیگماتیسم نزدیک بین ، ‎ myopic a آستیگماتیسی که در آن اشعهنورانی در کانونی که در جلو شبکیه واقع میشود جمع میگردند آستیگماتیسم منظم ، ‎ regular a آستیگماتیسمی که در آن قدرت شکست نور به تدریج از یک نصف النهار اصلی چشم بدیگری تغییر میکند این دو نصف النهار همیشه در گوشه های راست قرار دارند اینحالت به چند دسته تقسیم میشو د مانند حالت ‎ against the rule که عبارت از حالتی است که در آن نصف النهاری که دارای بزرگترین قدرت شکست نور است بطرف سطح افقی متمایل میشود و حالت ‎with the rule حالتی که در آن نصف النهاری که دارای بزرگترین قدرت شکستنور است بطرف سطح عمودی متمایل است و حالت مایل ‎ oblique حالتی که در آن نصف النهاری که دارای بزرگترین قدرت شکست نور است با سطوح افقی و عمودی زاویه ‎ 45 درجه تشکیل میدهد
‎ atrophy آتروفی ، هزال ، کوچک شدن ، صغر ، کاهش یافتن در اندازه و لاغر شدن و کم نیرو شدن در عمل ، کوچک شدن و تحلیل رفتن عضو یا بافتی که قبلا بطور طبیعی رشد کرده بوده است ضغر زرد حاد کبد ، کوچک ‎ acute yellow a شدن و زرد شدن کبد همراه با یرقان تحلیل ماهیچه بعلت ‎ Aran - Duchenne a بیماری بافت عضلانی صغر استخوان ، جذب استخوان ‎ bone a بطوریکه هم از ظاهیر و هم از داخل نمایان است کوچک شدن بعلت عدم استعمال ، ‎ disuse a صغر یک بافت یا عضو در نتیجه فقدان فعالیت یا بکار نبردن آن ‎ Duchenne - Aran myelopathic muscular a صغر و آتروفی هماره با گشاد ‎ eccentric a شدن و اتساع عضو تحلیل و آتروفی پیرامون عصب ‎ Fuchs s a باصره ، تحلیل قسمت محیطی عصب باصره آتروفی و کوچک شدن توارثی ‎ Leber s a عصب بینائی صغر یا ‎ myelopathic muscular a آتروفی عضلانی پیشرونده که بعلت استحاله یاخته های شاخ های قدامی نخاع شوکی که معمولا ابتدا در عضلات کوچک دستها بروز میکند ولی در بعضی موارد (مثلا در حالت کتفی ‎ - بازوئی) عارضه در عضلات بالائی بازو و شانه شروع شده و بتدریج در ماهیچه های اندامهای تحتانی پیشرفت میکند آتروفی مرضی ، کاهش ‎ pathologic a یافتن اندازه یک عضو یا بافت خارج از حدود تغییرات طبیعی صغر فیریولوژیک ، کوچک ‎ physiologic a شدن و آتروفی اندام یا عضو بنحوی که از حدود طبیعی کوچکتر نشود ‎ progrossive neuromuscular a یا ‎muscular a ‎ progressive neuropathic کوچک شدن یا صغر عضلانی بعلت استحاله یاخته های خلفی طناب نخاع شوکی و اعصاب محیطی ، این عارضه ابتدا در عضلاتی که توسط اعصاب نازک نئی عصب میگیرند ظاهر میشود و بتدریج در عضلات دستها و بازوها پیش میرود
‎ nitrogen ازت ، عنصر شیمیائی به شماره اتمی ‎ 7 بوزن اتمی ‎ 14/0067 بظرفیتهای ‎ 3 و ‎ 5 که عنصری است بی اثر ، بی بو ، بی رنگ و ‎ 78 درصد هوا را تشکیل میدهد ، علامت شیمیائی آن ‎ N میباشد ازت آلوکسوری ، ازت در شکل بازهای پورین ‎alloxuric n ازت آمید یا آمینو ازت ، آن قسمت از ازت پروتئینی که بشکل اسید آمیدها وجود دارند ‎ amino n یا ‎amide n ‎authentic n legitimate n ‎filtrate n nonprotein n ازت غیرمنطقی ، آن قسمت از ازت تجویز شده که در مواد دفعی یافت نمیشود و احتباس آن در بدن موجود زنده قابل توجیه نیست ‎illegitimate n ازت منطقی ، ازت قابل توجیه ، آن قسمت از ازت تجویز شده که به مصرف ساختمان بدنی موجود زنده میرسد و یا از بدن او دفع میشود ‎ legitimate n یا ‎justifiable n اکسید نیترو ‎n monoxide خردل ازت ، به واژه (‎mustard) مراجعه فرمائید ‎n mustards ازت آزاد ، ازت آزاد هوا که در رشد و نمو گیاهان و حیوانات وارد میشود ‎nomadic n ازت غیرپروتئینی ، ترکیبات ازتی خون که به اجسام پروتئینی ارتباطی نداشته مشتمل بر ازت اوره ، اسید اوریک ، کرآتین ، کرآتینین ، اسیدهای آمینه ، پلی پپتیدها و قسمت نامعین که به ازت آزاد یا ازت باقیمانده معروف است ‎nonprotein n ترکیب متبلوری است بنام ایندریدنیتریک که با آب ترکیب شده و تولید اسید نیتریک میکند ‎n pentoxide پراکسید ازت یا تتراکسید ازت ، مایع فرار سمی است که دود قهوه ای محرکی ایجاد میکند ‎ n tetroxide یا ‎n peroxide
-1 ترش ، حامض ، جوهر ، اسید ‎ -2 ماده ای که در محلول ایجاد ین های هیدرژن مینماید و هیدرژن آن ممکن است جای خود را بیک فلز داده و تولید ملح نمایند جوهر راتیانه ، ترکیبی است ‎ abietic a متبلور بفرمول ‎ C2H3O2 که از سوس هندی یا شیرین بیان هندی بدست میاید جوهر سوس هندی ، اسید متبلوری ‎ abric a است بفرمول ‎ C21 H24 N3 O که از سوس هندی یا شیرین بیان هندی بدست میاید جوهر سرکه ، اسید چرب اشباع ‎ acetic a شده ایست بفرمول ‎ CH3 COOH که ترکیب مشخصه سرکه بوده و بصورت محلولهائی با غلظتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد که عبارتند از اسید استیک رقیق (‎ 6 درصد) و اسید استیک متبلور (‎ 99/4 درصد) اسید استواستیک ، ‎acetoacetic a ترکیبی است بفرمول : ‎ CH3COCH2COOH یکی از اجسام کتونی است که در بدن ایجاد میشود و در اغلب حالات مرضی بمقدار زیاد در بدن تشکیل میشود اسید استیل سالیسیلیک ‎ acetylsalicylic a یا آسپیرین گردی است متبلور و سفید رنگ بفرمول ‎ C9H8O4 که دارای خاصیت ضد درد ، ضد تب و ضد رماتیسم است اسید استیل تانیک ، ‎ acetyltannic a گردیست سفید مایل به زرد یا مایل بخاکستری که جسمی است قابض اسید آدنیلیک ، ترکیبی است ‎ adenylic a از اسید نوکلئیک حاوی آدنین ، ریبوز و اسید فسفریک که در ماهیچه ، مخمر و سایر مواد یافت میشود اسید آدیپیک ، ترکیبی است بفرمول ‎ 4COOH [‎ CH2] ‎ HOOC ‎ adipic a که از یره چغندر بدست میاید اسید آلژینیک ، جوهر جلبک ‎ aiginic a ماده ایست کلوئیدی که از جلبکهای دریائی قهوه ای بدست میاید اسید آمینه ، طبقه ای از ترکیبات ‎ amino a آلی حاوی گروه آمین (‎ NH2) و گروه کربوکسیل (‎ COOH) که بطور طبیعی در بافتهای گیاهان و حیوانات تولید میشود وجز ترکیب کننده اصلی پروتئین را تشکیل میدهد بیشتر آنها که اسید آمنیه های اصلی نامیده میشوند برای رشد و نمو و تغذیه انسان و سایر حیوانات ضروری میباشند اسید آمینواستیک که همان ( ‎ glycine) ‎ aminoacetic a است اسید آمینوبنزوئیک ، ‎ aminobenzoic a ترکیبی است متبلور بفرمول ‎ C7H7NO2 که بعنوان عامل ضدریکتزیاها بکار میرود اسید پارا آمینو ‎ P - aminobenzoic a - بنزوئیک ، یکی از اعضای ویتامینهای گروه ‎ B میباشد بفرمول ‎ NH2C6H4COOH که یکی از عوامل رشد و نمو برای موجودات زنده است و در معالجه و درمان تیفوس بکار میرود ‎ PABA مخفف همین اسید است اسد آمینوسالیسیلیک ‎ aminosalicylic a ، گردی است سفید یا تقریبا سفید و جثه دار بفرمول : ‎ NH2C6H3OHCOOH که در درمان سل بکار میرود مخفف آن ‎ PAS میباشد اسید آنیزیک ‎ anisic a ، جوهر بادیان رومی ، بفرمول ‎ C8H8O که از بذر بادیان رومی گرفته شده و بعنوان گندزدا و ضد رماتیسم بکار میرفته است اسید آنترانیلیک ‎ anthranilic a ، اسیدی به فرمول ‎ NH2C6H4COOH که از متابولیسم تریپتوفان تولید میشود و در عارضه کمبود ریبوفلاوین دفع میگردد ‎ arachic a arachidic a جوهر بادام زمینی ، از اسیدهای چرب اشباع شده بفرمول : ‎ C19H39COOH که در روغن بادام زمینی وجود دارد اسید آراشیدونیک ‎ arachidonic a ، اسید چرب اشباع نشده ای است بفرمول: ‎ C19H39COOH که در لسیتین و سفالین یافت میشود اسید آرژینینو ‎ - سوکسینیک ‎ argininosuccinic a ، ترکیبی است که معمولا در سیکل اورنیتین تشکیل اوره در کبد ایجاد میشود ولی در حالت عادی در ادرار وجود ندارد اسید آرسینو ‎ arsenous a ، یا تری اکسید آرسنیک گردی است بی بو و سفید رنگ بفرمول ‎ As2O3 که دارای خاصیت تحریک کنندگی و سوزانندگی است اسید آسکوربیک ‎ ascorbic a ، اسیدی است بفرمول : ‎ C6H8O6 در بیشتر سبزیجات و میوه ها یافت میشود و یک عنصر اصلی در رژیم غذائی انسان و حیوانات دیگر میباشد اسید آسپارتیک ‎ aspartic a ، یک اسید آمینه دو ظرفیتی است که از آسپاراژین (مارچوبه) بدست میآید وازعمل گوارشی لوزالمعده نیز تولید میشود ، این اسید عمل ضد انعقادی دارد اسید باربی توریک ‎ barbituric a ، اسیدی است بفرمول: ‎ C4H4N2O3 که ماده اصلی باربی توراتها یا داروهای آرام بخش و خواب آور می باشد اسید بنزوئیک ‎ benzoic a ، جوهر حسن لبه ، اسیدی است متبلور بفرمول ‎ C6H5COOH که از قـطـران و رزیـن های مختلف بـدست میـایـد و در فرآورده های داروئی بعنوان جلوگیری کننده و کشنده میکربها و قارچها بکار میرود اسید بتاهید‎- روکسی بوتیریک ‎beta-hydroxybutyric a ، ترکیبی است بفرمول : ‎ CH3CHOH CH2 COOH که بمقدار غیرعادی در مبتلایان به دیابت ایجاد میگردد گـرچـه این اسید فـاقد گـروه کـربونیل کـه معرف اجسام کـتـونـی است میباشد بـا این حـال جـزو اجسام کـتـونـی محسوب شده است ‎ beta-ketobutyric a acetoacatica اسیدهای صفراوی ‎ bile a s ترکیبات الی هستند که در کبد ایجاد شده و در صفرا موجود میباشند اسید بوریک ‎ boric a ، گردی است متبلور بفرمول : ‎ BO3H3 که برای از بین بردن میکروبها و قارچهای پوست و ملتحمه چشم بکار میرود اسید بوتیریک ‎ butyric a ، اسید چرب اشباع شده ای است بفرمول ‎ C3H7COOH که در کره یافت میشود اسید کاکودیلیک ‎ cacodylic a ، ترکیبی است متبلور بفـرمول : ‎ 2 [‎ CH3] ‎ ASO OH کـه سابقا در معالجه بیماریهای پوست بکار میرفت اسید کافئیک ‎ caffeic a ، اسیدی است متبلور بفرمول ‎ C9H8O4 که از قهوه بدست میاید اسید کامفوریک ‎ camphoric a ، اسیدی است متبلور بفرمول ‎ C10H16O4 که از کامفر (کافور) بدست میاید اسید کامفورونیک ‎ camphoronic a ، اسیدی است بفرمول ‎ C9H14O6 که از اکسیداسیون اسید کامفوریک بدست میاید اسید کاپریک ‎ capric a ، اسید چرب اشباع شده ای است به فرمول ‎ C9H49COOH که در کره و روغن نارگیل و غیره وجود دارد اسید کاپروئیک ‎ caproic a ، اسید چرب اشباع شده ای است بفرمول ‎ C5H11COOH که در کره و مانند آن وجود دارد اسید کاپریلیک ‎ caprylic a ، اسید چرب اشباع شده ای است بفرمول ‎ C7H5COOH که در کره ، روغن نارگیل و مانند آن یافت میشود اسید کاربامیک ‎ carbamic a ، ترکیبی است بفرمول ‎ NH2 COOH که ماده مولده اورتان (‎ urethan) است اسید کاربازوتیک یا (تری ‎ - نیتروفنل) ‎ carbazotic a ‎carbolic a phenol اسید کربونیک ‎ carbonic a ، محلول آبگونه ای است از دی اکسید کربن بفرمول ‎ CO3H2 اسید کرمینیک ‎ carminic a ، ماده موثره (‎carmineo) است که از قرمز دانه بدست میاید اسید کارنابیک ‎ carnaubic a ، اسید چرب اشباع شده ای است بفرمول : ‎ C23H47COOH که در موم (‎ carnauba) یافت میشود اسید سربرونیک ‎ cerebronic a ، اسید اشباع شده ای است بفرمول ‎ C24H51COOH که از موم زنبور عسل و چربی پشم و غیره بدست میاید اسید سویتامیک یا اسید آسکوربیک ‎ cevitamic a ، اسید شالمو گریک ‎ chaulmoogric a ، یک اسید چرب حلقوی است بفرمول : ‎ 12 COOH (‎ CH2)‎ C5H7 که از روغن شالموگرا بدست میاید (روغن شالمواگر سابقا در درمان جذام بکار میرفت امروزه بیشتر داپسون جای آن را گرفته است اسید کنودی اکسی کولیک ‎ chenodeocycholic a ، اسیدی است که سابقا تصور میکردند اصولا در بدن سگ تولید میشود ولی این اسید در صفرای انسان نیز دیده شده است اسید کلرواستیک ‎ chloroacetic a ، اسیدی است که در آن سه اتم هیدرژن اسید استیک تماما یا قسمتی از آنها جای خودر را با کلر عوض کرده اند اسید کلیک یا اسید کلالیک ‎ cholic a یا ‎ cholalic a ، اسیدی است که از کلسترول ایجاد شده و همراه با سایر اسیدهای صفراوی رل مهمی را در گوارش ایفا میکند اسید کندروئیتین سولفوریک ‎ chondroitin sulfuric a ، ترکیبی است با وزن ملکولی سنگین که در پوست و بافت همبند یافت میشود و با کلاژن ترکیب یافته ‎ 20 تا ‎ 40 درصد غضروف را تشکیل میدهد اسید کرومیک ‎ chromic a ، اسید متبلور سوزاننده ای است برنگ زرد بفرمول ‎ CrO3 اسید کریزوفانیک ‎ chrysophanic a ، ترکیبی است بفرمول ‎ C15H10O4 که از گلسنگ ، سناوریوند بدست میاید اسید سینامیک ‎cinnamic a ، اسید متبلوری است بفرمول ‎2COOH (‎CH)‎ C6H5 که ازدارچین ، بالزام وسایر صمغهای معطر بدست میاید اسید سیتریک ‎ citric a ، جوهر لیمو ، اسیدی است متبلور بفرمول ‎ C6H8O7 که از میوه ها بدست آمده و بعنوان چاشنی غذا بکار میرود ‎cresylic a cresol اسید سیانیک ‎ cyanic a ، ترکیبی است بسیار محرک بفرمول ‎CNOH اسید سینورنیک ‎ cynurenic a ، اسیدی است که از ادرار سگ بدست میاید اسید سیستیک ‎ cystic a ، این اسید در خلال اکسیداسیون سیستئین و تبدیل آن به تورین تولید میگردد اسید دامالیک ‎ damalic a ، اسیدی است بفرمول ‎C7H8O که در ادرار ایجاد میگردد اسید دامالوریک ‎ damaluric a ، اسیدی است بفرمول ‎ C7H12O2 که در ادرار وجود دارد اسید دهیدروکلیک ‎deoxycholic a ، گردی است سفید ، نرم ، تند و بی بو که برای زیاد کردن محصول صفرای کبد بکار می رود اسید دزواکسی کلیک ‎ deoxycholic a ، یکی از اسیدهای صفراوی است که دارای قابلیت ایجاد محلول و درهم آمیختگی با اسیدهای چرب میباشد اسیددزاوکسی پنتوسنوکلئیک ‎deoxypentosenucieic a یا دزاوکسی ریبو‎- نوکلئیک اسید ‎ deoxyribonucieic a ، یکی از اسیدهای هسته ای است اسید دی استیک ‎ diacetic a ، همان اسید استواستیک است اسید دی آلیل باربی ‎ - توریک ‎ diallylbarbituric a ، یک داروی خواب آور طویل الاثری است دی آمینو بوتیریک اسید ‎ diaminobutyric a ، یکی از اسید آمینه های طبیعی است که در سال ‎ 1948 کشف گردید ‎ 2 و ‎ 6 دی آمینو پی ملیک اسید ‎ diaminopimelic ، یکی از اسید آمینه های طبیعی است که در سال ‎1950 بدست آمده است اسید جنکلیک ‎ djenkolic a ، یکی از اسید آمینه هاست که در سال ‎ 1935 از طریفق هیدرولیز دانه های روغنی (‎ djenkol nuts) بدست آمد اسید اتاکرینیک ‎ ethacrynic a ، ماده ای است بسیار مدر که از راه خوراکی یا تزریقی استعمال میگردد و برای دفع سدیم و کلر موثر واقع میشود اسید چرب ‎ fatty a ، اسید یک ظرفیتی است که از اکسیداسیون الکل های ساده بدست می آید و فرمول عمومی آن ‎ CnH2nO2 میباشد اسید فلیک ‎ fellic a ، اسیدی است بفرمول ‎ C23H40O4 که یکی از مواد مشکله صفراست اسید فیلیسیک ‎ filicic a ، ماده ای است که از سرخس نر بدست می آید اسید فولیک ‎ folic a ، اصطلاحی است که برای ترکیبات مختلفی که شباهت ساختمانی با ویتامینهای ‎ B دارند بکار میرود اسید فولینیک ‎ folinic a ، ماده ای است که در کبد خام ، ترشحات مخمرها و سایر مواد بیولوژیک وجود دارد و برای رشد لوکونوستیک سیترووروم ضروری است اسید فورمیک ، جوهر مورچه ‎ formic a مایعی است بیرنگ و تند و زننده بفرمول : ‎ HCOOH که از ترشحات مورچه و گزنه و غیره بدست می آید اسید فورمیمینو ‎ - گلوتامیک ‎ formiminoglutamic a ، در متابولیسم هیستیدین حاصل میشود وجود آن در ادرار معرف کمبود اسید فولیک میباشد اسید فوشین به کلمه (‎ fuchsin) ‎ fuchsin a مراجعه فرمائید اسید گالاکتورونیک ، ‎ galacturonic a ترکیبی بفرمول ‎4 COOH (‎CHOH) ‎ COH که در پلی ساکاریدهای گیاهان و باکتریهای معین یافت میشود اسید گالیک ، اسید متبلوری است ‎ gallic a بفرمول ‎ C7H6O5 که از هیدولیز اسید تانیک حاصل می شود ‎gallo - tannic a tannic acid اسد گلوکو آسکوربیک ‎ glucoascorbic a اسیدی است نظیر اسید آسکوربیک که در بعضی حیوانات تولید نشانه هائی شبیه فساد خون (اسقربوط) مینماید اسید گلوکونیک ، اسیدی بفرمول ‎ gluconic a ‎4COOH (‎CHOH)‎ CH2OH که در موقع بیوسنتزپنتوزها تولید میگردد
اسیدوز ، زیاد شدن اسیدیته بافتها و مایعات بدن اسدوز جبران شده ، ‎ compensated a حالتی که در آن مکانیسم جبران کننده ، ‎ PH را به حد طبیعی رسانده است اسیدوز دیابتیک ، نوعی ‎ diabetic a اسیدوز متابولیک (سوخت و سازی) است که بعلت جمع شدن کتون ها در دیابت تولید میگردد ‎hypercapnic a respiratory a اسدوزهیپر کلرمیک ، ‎ hyperchioremic a به ( ‎ renal tubular a) مراجعه فرمائید اسید وزمتابولیک ، سیدوز ‎ metabolic a سوخت و سازی ، نوعی اختلال است که در آن میزان تعادل اسید و باز بدن بهم خورده و بحالت اسیدی در میاید این وضعیت بعلت تغییرات در اسیدها و بازهای ثابت (غیر فرار) ایجاد میشود ‎nonrespiratory a metabolic a اسیدوزمربوط به لوله های ‎ renal tubular a کلیوی ، نوعی اسیدوز متابولیک است که بعلت نقص در جذب و دفع بی کربنات بوسیله لوله های کلیوی ولید می شود در این اسیدوز ادرار قلیائی است اسیدوز تنفسی ، حالتی است ‎ respiratory a که بعلت زیاد ماندن و حبس دی اکسید کربن (گاز کربنیک) در بدن ایجاد می شود اسیدوز گرسنگی ، نوعی ‎ starvation a اسیدوز متابولیک است که بعلت جمع شدن کتون ها همراه با کمبود کالری تولید می شود ، خون بیشتر از حالت عادی اسیدی است
آکنه ، جوش ، بیماری پوستی که در بلوغ شایع است ، بثورات پاپولی و پوستولی که با نوک سیاهرنگ در پوست در محل فولیکولهای موئی ‎ - چربی بوجود میایند آکنه کلوئیدیک ، ‎ a cheloidique به (‎ keloid folliculitis) مراجعه فرمائید ‎ conglobatea یا ‎ a conglobata آکنه گرد ، نوعی عفونت استافیلو کوکی پوست است که به تشکیل آبسه های پوستی و زیر پوستی و جای زخمی که دارای گوشت زیادی است منجر می شود آکنه عمقی ، نوعی آکنه ‎ a indurata ولگاریس است که همراه با ضایعات تخریبی عمیق میباشد آکنه کلوئید ، به لغت (‎ keloid folliculitis) ‎ a ‎ keloid مراجعه فرمائید ‎ a necrotica a varioliformis آکنه پاپولوزا ، نوعی آکنه ‎ a papulosa ولگاریس است که همراه با تشکیل پاپولها میباشد آکنه روزاسه ، بصورت قرمزی ‎ a rosacea منتشره همراه با پاپولها و پوستولها و التهاب مویر گهاست که بیشتر در صورت دیده میشود و دارای خارش ملیمی است معمولا در سنین متوسط ایجاد می شود آکنه آبله مانند ، نوعی ‎ a varioliformis بیماری پوستی است همراه با ضایعات متمایل بقهوه ای پاپولی و پوستولی دارای برجستگی میانی مانند تاول آبله که معمولا روی ابرو و پوست سر ایجاد می شود و جای زخم از خود بر جای میگذارد آکنه متداوله نوعی عارضه ‎ a vulgaris پوستی است که معمولا در دوران بلوغ عارض شده روی صورت ، گردن و قسمت های بالائی تنه جوشهای چرک دار ، پاپولها ، گرهک ها و پوستولها بچشم میخورند
دمل ، آبسه ، جمع شدن وضعی چرک در اثر واکنش بافت در برابر عوامل و موجودات چرکزا التهاب موضعی چرکی نسوج در اطراف راس ریشه دندان ‎alveolar a دمل متحرک ، که ازیک مفصل بیمار ناشی میشود ‎arthrifluent a دمل بزولد ، دمل زیر ضریع استخوان شقیقه ‎Bezolds a آبسه برودی ، استئومیلیت مزمن که فاقد مرحله حاد قبلی باشد ‎Brodies a دمل سرد ، آبسه ایکه باهستگی پیشرفت میکند و التهابش کم است و معمولا سلی است ‎cold a دمل منتشره ‎diffuse a دمل ارزنی ‎milliary a دمل پستان که دردوره شیرواری رخ میدهد ‎milk a دمل فلگمونی ، آبسه ای که با التهاب حاد بافت همبند زیر پوستی همراه است ‎phlegmonous a دمل حلقوی ، آبسه حلقوی شکل تراوش کننده چرک در پیرامون قرنیه ‎ring a دمل خنازیری ، تجمع چرک ناشی از استحاله سلی استخوان یا گره های لنفی ‎scrofulous a دملی که به دو حفره تقسیم شده واین دو حفره بوسیله کانالی بیکدیگر متصلند ‎shirt-stud a دمل بخیه ، آبسه ایکه اطراف محل بخیه تولید شود ‎stitch a ‎ strumous a cold a دمل غلافی ، دملی که در ورقه ای از نسج سفید لیفی قرار دارد ‎thecal a دمل سرگردان ، دملی که نسوج را سوراخ کرده از محلی بمحل دیگر می رود ‎wandering a دملی که در بافت همبندی شل و چربی در بیخ انگشتان تشکیل می شود ‎web-space a ، تجمع موضعی چرک در حفره ای که از تخریب بافت ها پدید آمده است
سقط ، ‎ -1 خارج شدن محصول آبستنی قبل از آنکه قابل زیست باشد سقط جنین (قبل از هفته بیست و هشتم آبستنی) ‎ -2 بازداشتن نابهنگام یک جریان مرضی یا عادی سقط جنین عمدی ‎artificial a سقط جنین مسری ‎contagious a سقط جنین جنائی ‎criminal a سقط جنین در شش هفته اول آبستنی ‎early a سقط جنین عادتی ، اتفاق افتادن ‎ habitual a سقط در سه یا چند مرتبه آبستنی متوالی که به اولیه (در زنی که اولین آبستنیش بوده) و ثانویه (در زنی که قبلا حداقل یک جنین بوزن بیش از ‎ 500 گرم تولید و سقط نموده باشد) طبقه بندی میشود سقط جنین ناتمام ، سقط جنینی که در آن جفت در رحم باقی بماند ‎incomplete a سقط جنین عمدی ‎induced a سقط جنین حتمی ، سقطی که نمیتوان از آن جلوگیری کرد ‎inevitable a سقط جنین مفقود ماندن و حبس شدن جنین مرده در رحم بمدت بیش از دو هفته ‎missed a سقط خود به خودی ‎spontaneous a سقط جنین درمانی ، سقط جنینی که برای سلامتی مادر یا احتراز از تولد جنین ناقص لازم است ‎therapeutic a سقط تهدیدی ، نشانه های خروج بیموقع جنین ‎threatened a ، حضور جنین مرده ، عدم تکامل جنین سقط جنین
گوشه ، زاویه ، شکل یا حالتی که در اثر دو خط متباعد ایجاد میشود زاویه اخرمی ، زاویه بین سر ‎ acromial a استخوان بازو و استخوان چنبر زاویه آلفا ، زاویه ای که از تقاطع ‎ alpha a محور بینائی با محور چشمی ایجاد میشود زاویه محوری ، زاویه ای که تشکیل ‎ axial a شدن آن تا قسمتی مربوط است به جدار محوری یک حفره دندانی زاویه قلبی ‎ cardiodiaphragmatic a - حجاب حاجزی ، زاویه ای که از برخورد سایه های قلب و حجاب حاجز در روی نمودار رادیو گرافی عقبی ‎ - جلوئی (خلفی ‎ - قدامی) قلب ایجاد میشود زاویه های حفره ای ، زاویه هائی ‎ cavity a s که از اتصال دو یا چند جدار حفره دندانی بهم پدید میاید زاویه دنده ای مهره ای ، ‎ costovertebral a زاویه ای که در هر طرف ستون مهره ها بین آخرین دنده و مهره کمر تشکیل میشود زاویه ‎ a of the iris یا ‎ filtration a عنبیه ، زاویه متشکله بین عنبیه و قرنیه در پیرامون اطاق جلوئی چشم که از آن مایع آماده تراوش مینماید زاویه فک ، زاویه حاصله در محل ‎ a of jaw اتصال لبه پائینی و لبه عقبی فک زیرین زاویه کاف ، زاویه حاصله بین ‎ kappa a محورهای مردمک چشم زاویه خطی ، زاویه حاصله از اتصال ‎ line a سطوح دندانی با هم ، زاویه حاصله از اتصال دو سطح دندانی یا دو جدار حفره دندانی زاویه لوئیز ‎ Louis a یا ‎ Ludwig s a یا زاویه لودویگ ، زاویه ایکه بین قبضه جناغ سینه و وسط استخوان جناغ وجود دارد زاویه مقیاس ، زاویه ای که از تقاطع ‎ meter a محور بینائی با منصف عمود بر خطی که مراکز دوران دو چشم را (در حالت نگاه کردن به نقطه ای بفاصله یک متر) بهم متصل میکند ایجاد میشود این زاویه ‎ small meter a خوانده میشود زاویه ایکه از تقاطع محورهای بینائی دو چشم در خط میانی فاصله یکمتری تشکیل شود ‎ large meter angle نامیده میشود ‎optic a visual angle زاویه ایکه از اتصال سه سطح ‎ point a دندانی یا سه جدار یک حفره دندانی ایجاد میگردد زاویه زهار ، زاویه ایکه بین ‎ a of pubis استخوانهای عانه در محل ارتفاق عانه تشکیل میشود (ارتفاق عانه عبارتست از محل اتصال لیفی ‎ - غضروفی بین دو استخوان عانه) زاویه جناغی چنبری ‎ sternoclavicular a زاویه حاصله در بین جناغ سینه و استخوان چنبر زاویه دندان ، زاویه ای که از دو یا ‎ tooth a سه سطح دندانی ایجاد میشود زاویه دید ، زاویه حاصله میان ‎ visual a دو خطی که از انتها های شیئی گذشته و از نقطه دید چشم بمنظور مطابقت انتها های تصویر عبور میکند زاویه ای است که از تقاطع خط مستقیمی ‎ Y a که از نقطه اتصال استخوان شب پره با لبه خلفی استخوان تیغه بینی تا تکمه خارجی استخوان پس سری کشیده شده با خطی که نقطه اتحاد درزلامی و درزسهمی را به تکمه خارجی استخوان پس سری وصل میکند حاصل میشود نورز رگهای خونی همراه با اختلال تغذیه ای

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله پزشكی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI پزشكی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه پزشكی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین پزشکی

با تلاش مترجمان گروه پزشکی، یک دیکشنری تخصصی برای رشته پزشکی ایجاد شده است. این دیکشنری می تواند برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی اصطلاحات رشته پزشکی استفاده گردد. بانک لغات و اصطلاحات دیکشنری پزشکی را به طورت مرتب بروزرسانی می کنیم و اصطلاحات جدیدی به ان می افزاییم.

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه