Abstract
The need to improve the educational system has never been greater. People in congress and business argue for expensive technological applications to improve education despite a lack of empirical evidence for their efficacy. We argue that one inexpensive avenue for improving education has been largely ignored. Cognitive and educational psychologists have identified strategies that greatly improve learning and retention of information, and yet these techniques are not generally applied in education nor taught in education schools. In fact, teachers often use instructional practices known to be wrong (i.e., massing rather than interleaving examples to explain a topic). We identify three general principles that are inexpensive to implement and have been shown in both laboratory and field experiments to improve learning: (1) distribution (spacing and interleaving) of practice in learning facts and skills; (2) retrieval practice (via self testing) for durable learning; and (3) explanatory questioning (elaborative interrogation and self-explanation) as a study strategy. We describe each technique, provide supporting evidence, and discuss classroom applications. Each principle can be applied to most subject matters from kindergarten to higher education. Applying findings from cognitive psychology to classroom instruction is no panacea for educational problems, but it represents one helpful and inexpensive strategy
چکیده
نیاز به بهبود نظام آموزش هرگز خواسته زیادی نیست. مردم در کنگرههای کسب و کار برای افزایش فناوری برنامههای کاربردی خود تحت توسعه و بهبود آموزش با یکدیگر بحث میکنند. با وجود فقدان شواهد تجربی برای اثربخشیدن روی آنها، ما در این مقاله، به استدلال یکی از راههای کم هزینه برای بهبود آموزش میپردازیم. استراتژی روانشناسان شناختی و آموزشی تا حد زیادی برای بهبود یادگیری و حفظ اطلاعات و در عین حال، شناسایی تکنیکهای آموزش و پرورش جهت تدریس در مدارس مفید میباشد. در واقع، اغلب معلمان از شیوههای آموزشی شناخته شده (بعنوان مثال، تجمع برای توضیح یک موضوع بدون توجه به شیوههای دیگر) استفاده میکنند. در اینجا، ما به شناسایی سه اصل رایج اما کم هزینه برای پیاده سازی عملکردهای قابل بهبود در یادگیری تحت انجام دو آزمایش در میدان آزمایشگاهی پرداختهایم: 1) توزیع تمارین حقیقی و مهارتهای یادگیری تحت فضا و محیط،2) بازیابی عمل (از طریق خود آزمایی) برای یادگیری منسجم و 3) پرسشهای توضیحی (بسط بازجویی و توضیحات فردی) بعنوان یک استراتژی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. دراینجا، ما به توصیف هر یک از روشهای قابل بحث تحت ارائه شواهد برای برنامههای کاربردی کلاس درس میپردازیم. هر اصل را میتوان تحت بسیاری از موضوعات از مهد کودک تا آموزش عالی بسط داد. استفاده از یافتههای روانشناسی شناختی برای آموزش در کلاس درس بسیار مهم میباشد تا بتوان با استفاده از یک استراتژی مفید و رایج بر مشکلات آموزشی غلبه کرد.
1-مقدمه
این مقاله در صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز در روز یکشنبه 11 اکتبر 2011 توسط گابریل و ریچل برای بررسی نقش فناوری در کلاس درس چاپ و منتشرشد. بسیاری از محصولات آموزشی برای بهبود آموزش با هزینه سالانه 22 میلیارد دلار ارائه میشوند. با این حال، وزارت آموزش و پرورش در سال 2012 به بررسی عملکردهای قابل بهبود در سطح متوسط برای ارائه محصولات آموزشی گرانقیمت در مقایسه با تشکیل کلاسهایی تحت کتابهای درسی استاندارد پرداخت. البته، محصولات آموزشی جدید اغلب بر اساس نتایج تحقیقات کارآمد به فروش میرسد. این امر نشان دهنده تأثیر مثبت روی عملکرد بازاریابی، مشتریان و انجام مطالعات محدود و مانند آن میشود. نتیجه تضمین شده ای برای دستیابی به سود زیاد در شرکتهایی که محصولات آموزشی برای دانش آموزان توزیع میکنند وجود ندارد و این شرکتها در دریافت سود بیشتر از این راه شک دارند. با این حال برخی از شرکتها مانند اینتل و برخی از کنگرههای آمریکا به استدلال یکی از اهداف مهم آموزش برای قرار دادن یک کامپیوتر در دست هر کودک در ایالات متحده پرداختند. گام برداشتن در این زمینه بسیار پر هزینه میباشد. آیا کودکان میتوانند با استفاده از کامپیوتر به موفقیت در بهبود پیشرفت تحصیلی خود کمک کنند...