دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای مور ، گیاخاک
گیاخاک سطحی با مرز زیرین کاملاً مشخص

مور ، گیاخاک
گیاخاک سطحی با مرز زیرین کاملاً مشخص و متمایز که تحت شرایط آب و هوایی سرد و مرطوب شکل گرفته است ، گیاخاک گیاخاک سطحی با مرز زیرین کاملاً مشخص و متمایز که تحت شرایط آب و هوایی سرد و مرطوب شکل گرفته است
mor
پیشنهاد شما چیست؟
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی مور ، گیاخاک
گیاخاک سطحی با مرز زیرین کاملاً مشخص و متمایز که تحت شرایط آب و هوایی سرد و مرطوب و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
آزمون انبساط میله ملاتی
mortar bar expansion test
باطلاق ، مرداب ، لجن زار
morass
در کلادیسم ، این عنوان برای طیف منظمی از تغییرات که توسط یک خصوصیت همسان ، به نمایش درمی آید ، بکار می رود مترادف: transformation series
morphocline|transformation series|transformation series
در کلادیسم ، این عنوان برای طیف منظمی از تغییرات که توسط یک خصوصیت همسان ، به نمایش درمی آید ، بکار می رود
مترادف: transformation series
morphocline
ریخت تراشی
عارضه توپوگرافیکی که از یک عارضه اصلی و عمده کوچکتر بوده و اغلب درون چنین عارضه ای و یا بر روی آن شکل می گیرد مانند یک اثر شکنجی یا برآمدگی کوچک در بستر اقیانوس ، ریخت تراشی عارضه توپوگرافیکی که از یک عارضه اصلی و عمده کوچکتر بوده و اغلب درون چنین عارضه ای و یا بر روی آن شکل می گیرد مانند یک اثر شکنجی یا برآمدگی کوچک در بستر اقیانوس
morphosculpture
ریخت زادی
مربوط به پیدایش وجوه ریخت شناسی ، ریخت زادی مربوط به پیدایش وجوه ریخت شناسی
morphogenetic
ریخت زایی
پیدایش ، تکامل اولیه و تکامل نهایی عوارض سطحی زمین ، ریخت زایی پیدایش
morphogenesis
ریخت زایی
ریخت شناسی تفسیری یک منطقه معین ، geomorphogeny ، ریخت زایی ریخت شناسی تفسیری یک منطقه معین
morphogeny
ریخت زمین ساخت
تفسیر جوانب توپوگرافیک یا ریخت شناسی سطح زمین طی چنین تفاسیری بجای بررسی منشأ فرآیندهای سطحی و رسوبگذاریها ، به تکتونیک آنها و روابط ساختاری میان آنها ، پرداخته می شود
مقایسه شود با: orogeny ، ریخت زمین ساخت تفسیر جوانب توپوگرافیک یا ریخت شناسی سطح زمین طی چنین تفاسیری بجای بررسی منشأ فرآیندهای سطحی و رسوبگذاریها ، پرداخته می شود مقایسه شود با: orogeny
morphotectonics
ریخت ساختار
یک وجه توپوگرافیک شاخص که متناظر با یک ساختار زمین شناسی (مانند گودال و یا لبه ای در بستر اقیانوس) بوده و یا ارائه دهنده آن می باشد و یا عارضه یا ساختاری که مستقیماً توسط حرکات تکتونیک شکل گرفته است (مانند یک حوضه یا گنبد) چنین وجه توپوگرافیکی ، محصول درون کنشهای میان نیروهای درون زادی یا برون زادی است که البته در این میان ، نیروهای درون زادی ، تسلط بیشتری بر روند تولید آن دارند
مقایسه شود با: morphosculpture ، ریخت ساختار یک وجه توپوگرافیک شاخص که متناظر با یک ساختار زمین شناسی (مانند گودال و یا لبه ای در بستر اقیانوس) بوده و یا ارائه دهنده آن می باشد و یا عارضه یا ساختاری که مستقیماً توسط حرکات تکتونیک شکل گرفته است (مانند یک حوضه یا گنبد) چنین وجه توپوگرافیکی ، تسلط بیشتری بر روند تولید آن دارند مقایسه شود با: morphosculpture
morphostracture
ریخت سنجی
morphometric
ریخت سنجی
تحلیل آماری مقادیر حاصل از بررسی پارامترهای ریخت شناسی موجودات زنده ، ریخت سنجی تحلیل آماری مقادیر حاصل از بررسی پارامترهای ریخت شناسی موجودات زنده
morphometrics
ریخت شناسی ، اندازه گیری شکل اجسام ، ریخت سنجی
علم بررسی ویژگی های کمی اشکال زمین
(زمین ریخت شناسی):اندازه گیری و آنالیز ریاضی پارامترهای ظاهری سطح زمین و نیز شکل و ابعاد عوارض آن مهمترین پارامترهایی که در این مبحث به آنها پرداخته می‌شود ، شامل: مساحت ، ارتفاع ، حجم ، شیب ، مقاطع عرضی ، بافت زمین و نیز مشخصات ظاهری رودها و حوضه های زهکشی می باشند
(دریاچه):(الف)اندازه گیری پارامترهای ظاهری (مانند مساحت ، عمق ، طول ، عرض ، حجم و شیب بستر یا کف) دریاچه ها و حوضه های آنها (ب) شاخه ای از دریاچه شناسی که به چنین مباحثی می پردازد
، ریخت سنجی - علم بررسی ویژگی های کمی اشکال زمین - (زمین ریخت شناسی):اندازه گیری و آنالیز ریاضی پارامترهای ظاهری سطح زمین و نیز شکل و ابعاد عوارض آن مهمترین پارامترهایی که در این مبحث به آنها پرداخته می‌شود ، بافت زمین و نیز مشخصات ظاهری رودها و حوضه های زهکشی می باشند - (دریاچه):(الف)اندازه گیری پارامترهای ظاهری (مانند مساحت ، حجم و شیب بستر یا کف) دریاچه ها و حوضه های آنها (ب) شاخه ای از دریاچه شناسی که به چنین مباحثی می پردازد -
morphometry
ریخت گونه
گونه های زنده یا فسیلی که تنها بر پایه ریخت شناسی خود ، قابل تشخیص هستند ، ریخت گونه گونه های زنده یا فسیلی که تنها بر پایه ریخت شناسی خود
morphospecies
ریخت نگاری
ریخت شناسی تشریحی یک منطقه و یا پدیده‌هایی که بر اساس ریخت شناسی تشریحی ، تفسیر یا تشریح شده اند ، ریخت نگاری ریخت شناسی تشریحی یک منطقه و یا پدیده‌هایی که بر اساس ریخت شناسی تشریحی
morphography
زبانه یخرفتی
یخرفت حلقه ای (Loop moraine)
moraine loop
زبانه یخرفتی یخرفت حلقه ای (Loop moraine)
moraine loop|loop moraine|loop moraine
زمرد نامرغوب
الف)ماده توده ای یا نیمه بلورین سبزرنگی که از معادن زمرد کلمبیا به دست می آید (ب)انواع نامرغوب زمرد سبز؛
مترادف: Morallion
moralla
زمرد نامرغوب الف)ماده توده ای یا نیمه بلورین سبزرنگی که از معادن زمرد کلمبیا به دست می آید (ب)انواع نامرغوب زمرد سبز؛ مترادف: Morallion
moralla|morallion|morallion
زون ریخت زادی
زون خطی (Lineage zone)
morphogenetic zone
زون ریخت زادی زون خطی (Lineage zone)
morphogenetic zone|lineage zone|lineage zone
ساختاری ملاتی
ساختاری در سنگهای بلورین که مشخصه آن حضور ذرات ریزدانه ای از کوارتز و فلدسپات فاقد فلدسپات که فواصل میان دانه های گرد و درشتتری از همان نوع کانیها را اشغال کرده و یا مرزهایی را در لبه های آنها ایجاد کرده اند اگر چه همواره اعتقاد بر این بوده است که چنین ساختاری محصول کاتاکلاز می باشد ولی شاید بتوان آن را محصول تغییر شکل پلاستیک و تبلور مجدد دینامیک یا پویا دانست
در این مورد به معنای واژه: pseudogritty structure
مترادف: cataclastic structure ‘ marbruk structure‘ porphyroclastic structure ، ساختاری ملاتی ساختاری در سنگهای بلورین که مشخصه آن حضور ذرات ریزدانه ای از کوارتز و فلدسپات فاقد فلدسپات که فواصل میان دانه های گرد و درشتتری از همان نوع کانیها را اشغال کرده و یا مرزهایی را در لبه های آنها ایجاد کرده اند اگر چه همواره اعتقاد بر این بوده است که چنین ساختاری محصول کاتاکلاز می باشد ولی شاید بتوان آن را محصول تغییر شکل پلاستیک و تبلور مجدد دینامیک یا پویا دانست در این مورد به معنای واژه: pseudogritty structure مترادف: cataclastic structure ‘ marbruk structure‘ porphyroclastic structure
mortar structure
ساروج ، شفته ، دوغاب ، ملات
mortar
سد یخرفت
یک یخرفت انتهایی که به صورت یک بارانداز عمل کرده و در فاصله معینی از ساحل ، از میان آبهای عمیق بیرون آمده است ، سد یخرفت یک یخرفت انتهایی که به صورت یک بارانداز عمل کرده و در فاصله معینی از ساحل
moraine bar
سرریز لاله ای ، سرریز نیلوفری
morning glory spillway
سری آمریکای شمالی ، معادل با پایین ترین بخش پنسیلوانین (بالاتر از چسترین می سی سی پین و پایینتر از آتوکان)
morrowan
سری ریخت شناسی
سری منظمی از فسیلها که نشان دهنده تغییرات ایجاد شده در نمونه های منفرد و نیز تغییرات تحمیل شده بر روی برخی از وجوه متغیر گونه های فسیلی است ، سری ریخت شناسی سری منظمی از فسیلها که نشان دهنده تغییرات ایجاد شده در نمونه های منفرد و نیز تغییرات تحمیل شده بر روی برخی از وجوه متغیر گونه های فسیلی است
morphologic series
سری مُراد(پرکامبرین)
شامل ماسه سنگ حاوی جلبک و رادیولرهای نواحی ژرف و حاکی از ژرفای محلی حوضه های رسوبی پرکامبرین است سری ریزو طور دگرشیب بر روی آن قرار دارد
دیگر سازند های پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی
morad series
سری مُراد(پرکامبرین) شامل ماسه سنگ حاوی جلبک و رادیولرهای نواحی ژرف و حاکی از ژرفای محلی حوضه های رسوبی پرکامبرین است سری ریزو طور دگرشیب بر روی آن قرار دارد دیگر سازند های پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی
morad series|morad|morad
طرح شماره گذاری شده به منظور مشخص کردن موزاییک های فضایی
morton number
فلات یخرفتی
ناحیه ای نسبتاً مسطح در یک یخرفت تپه ای که با تپه های مجاور خود هم ارتفاع بوده و یا اندکی از آنها بلندتر است ، فلات یخرفتی ناحیه ای نسبتاً مسطح در یک یخرفت تپه ای که با تپه های مجاور خود هم ارتفاع بوده و یا اندکی از آنها بلندتر است
moraine plateau
کانال یخرفتی
کانال جریان حاصل از ذوب شدن یخها طی شکل گیری یک یخرفت ، کانال یخرفتی کانال جریان حاصل از ذوب شدن یخها طی شکل گیری یک یخرفت
morainal channel
کانسنگ آهن باتلاقی Bog iron ore
morass ore
گونه ریخت شناسی
گونه ای با مشخصات ریخت شناسی منحصر به فرد ، گونه ریخت شناسی گونه ای با مشخصات ریخت شناسی منحصر به فرد
morphologic species
ماده یخرفتی
عنوانی منسوخ برای مواد حمل شده بر روی سطح یک توده یخی ، ماده یخرفتی عنوانی منسوخ برای مواد حمل شده بر روی سطح یک توده یخی
morainal stuff
مفهوم توالی ریخت شناسی تشخیص این موضوع که موقعیتهای پس نشست صفحات یخی از میان رفته نیوانگلند ، از طریق ترسیم دقیق عوارض متشکل از نهشته های ایجاد شده توسط آبهای حاصل از ذوب شدن این صفحات یخی (مانند تپه های یخچالی یا لبه‌های یخچالی) که از آنها با عنوان سکانس یاد می شود ، قابل ردیابی و پی جویی هستند موضوع مورد نظر توسط جانس ارائه و تکمیل شده است مترادف: morphologic sequence concept
morphosequence concept|morphologic sequence concept|morphologic sequence concept
مفهوم توالی ریخت شناسی
تشخیص این موضوع که موقعیتهای پس نشست صفحات یخی از میان رفته نیوانگلند ، از طریق ترسیم دقیق عوارض متشکل از نهشته های ایجاد شده توسط آبهای حاصل از ذوب شدن این صفحات یخی (مانند تپه های یخچالی یا لبه‌های یخچالی) که از آنها با عنوان سکانس یاد می شود ، قابل ردیابی و پی جویی هستند موضوع مورد نظر توسط جانس ارائه و تکمیل شده است
مترادف: morphologic sequence concept
morphosequence concept
منطقه ریخت زادی ناحیه ای که بر اساس مشخصات ریختی متمایز آن از قبیل ساختار سنگی یا تاریخچه تکاملی ، از نواحی دیگر ، تشخیص داده می شود
morphologic region|morphologic|morphologic
منطقه ریخت زادی یک زون آب و هوایی که در آن فرآیندهای زمین ریختی غالب باعث تولید مشخصات ریختی منطقه ای متمایزی نسبت به مشخصات ریختی نواحی با شرایط آب و هوایی مختلف و متفاوت با ناحیه مزبور می شوند پلیتیر (1950) بر اساس شرایط آب و هوایی و رطوبتی ، نه (9) منطقه ریخت شناسی را معرفی کرده است
morphogenetic region|morphogenetic|morphogenetic
منطقه ریخت زادی
ناحیه ای که بر اساس مشخصات ریختی متمایز آن از قبیل ساختار سنگی یا تاریخچه تکاملی ، از نواحی دیگر ، تشخیص داده می شود
morphologic region
منطقه ریخت زادی
یک زون آب و هوایی که در آن فرآیندهای زمین ریختی غالب باعث تولید مشخصات ریختی منطقه ای متمایزی نسبت به مشخصات ریختی نواحی با شرایط آب و هوایی مختلف و متفاوت با ناحیه مزبور می شوند پلیتیر (1950) بر اساس شرایط آب و هوایی و رطوبتی ، نه (9) منطقه ریخت شناسی را معرفی کرده است
morphogenetic region
موردنیت - ترکیب شیمیایی : (Ca ، K2 ، Na2) (AlSi5O12)2 7H2O - درصد مواد:CaO2 08% Na2O2 3% K2O3 49% Al2O311 33% SiO266 78% H2O14 02% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - سختی : 5 - چگالی : 2 1 - رخ:کامل ، مطابق با سطح /100/ - جلا: شیشه ای - شفافیت: شفاف ، نیمه کدر - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات رشته ای ، شعاعی ، سوزنی خشن - ژیزمان :کمیاب ; ایتالیا ، ایسلند ، کانادا و امریکا - خواص شیمیایی : محلول در HCl - رنگ کانی : سیاه ، جواهری ، مرواریدی - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی و اشعه X - تشابه کانی شناسی : ناترولیت - پاراژنز : زئولیت های دروغین - منشا تشکیل :بعد از آتشفشانی - شکل بلورها:خوشه های جواهری با طویل شدگی عمودی - محل پیدایش: روسیه - وجه تسمیه : از نام محل اکتشاف آن در Morden کانادا گرفته شده است - نامهای دیگر این کانی : Arduinite ، Ashtonite ، Pseudonatrolite ، Ptilolite
mordenite|arduinite|arduinite|ashtonite|ptilolite|pseudonatrolite
موردنیت
ترکیب شیمیایی : (Ca ، K2 ، Na2) (AlSi5O12)2 7H2O
درصد مواد:CaO2 08% Na2O2 3% K2O3 49% Al2O311 33% SiO266 78% H2O14 02%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
سختی : 5
چگالی : 2 1
رخ:کامل ، مطابق با سطح /100/
جلا: شیشه ای
شفافیت: شفاف ، نیمه کدر
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات رشته ای ، شعاعی ، سوزنی خشن
ژیزمان :کمیاب ; ایتالیا ، ایسلند ، کانادا و امریکا
خواص شیمیایی : محلول در HCl
رنگ کانی : سیاه ، جواهری ، مرواریدی
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی و اشعه X
تشابه کانی شناسی : ناترولیت
پاراژنز : زئولیت های دروغین
منشا تشکیل :بعد از آتشفشانی
شکل بلورها:خوشه های جواهری با طویل شدگی عمودی
محل پیدایش: روسیه
وجه تسمیه : از نام محل اکتشاف آن در Morden کانادا گرفته شده است
نامهای دیگر این کانی : Arduinite ، Ashtonite ، Pseudonatrolite ، Ptilolite
mordenite
مورفولوژی ، ریخت شناسی ، مشاهده شکل وفرم پستی وبلندی زمین ، مطالعه شکل وفرم زمین وجانوران ، شکل وظاهر بدن
مطالعه شکل وساختار جانوران وگیاهان وبقایای سنگواره های آنها ، شکل وظاهر بدن مطالعه شکل وساختار جانوران وگیاهان وبقایای سنگواره های آنها
morphology
مورگانیت ، بریل قرمز وصورتی رنگ ، مورگانیت
ترکیب شیمیایی :Al2Be3[Si6O8]
درصد مواد:BeO13 96% Al2O318 97% SiO267 07% Lio21 39% Cs2o3 1% و ادخال هایOH ، Cs ، Li ، Na ، Mg ، Mn ، Fe ، Ca ، Cr
سیستم تبلور: هگزاگونال
رده بندی:سیلیکات
رخ:ناقص ، مطابق با سطح /0001/
جلا: شیشه ای ، صدفی
شکستگی: صدفی ، نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه کدر
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، فشرده ، شعاعی
ژیزمان :کمیاب ; پگماتیت های ماداگاسکار ، امریکا ، برزیل ، موزامبیک ، روسیه و زیمبابوه
خواص شیمیایی : محلول در HF
رنگ کانی : بی رنگ ، قرمز ، سیاه ، سیاه جواهری ، سبز تیره ، صورتی ، آبی تیره
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه : سختی ، چگالی ، اشعه X ، خواص نوری ، واکنش های شیمیایی
تشابه کانی شناسی : آپاتیت ، تورمالین ، توپاز
پاراژنز : اورتوز ، کوارتز ، توپاز ، کاسیتریت
منشا تشکیل :پگماتیتی ، هیدروترمال ، پنوماتولیتی ، دگرگونی
شکل بلورها:منشوری ، بندرت قرصی شکل
محل پیدایش: ایتالیا
لومینسانس کامل بنفش دارد
نام آن اولین بار توسط مورگان آمریکایی پیدا شده است
سختی : 7 5 - 8
چگالی : 2 63 - 2 8 ، مورگانیت - ترکیب شیمیایی :Al2Be3[Si6O8] - درصد مواد:BeO13 96% Al2O318 97% SiO267 07% Lio21 39% Cs2o3 1% و ادخال هایOH ، Cr - سیستم تبلور: هگزاگونال - رده بندی:سیلیکات - رخ:ناقص ، مطابق با سطح /0001/ - جلا: شیشه ای ، صدفی - شکستگی: صدفی ، نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه کدر - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، شعاعی - ژیزمان :کمیاب ; پگماتیت های ماداگاسکار ، روسیه و زیمبابوه - خواص شیمیایی : محلول در HF - رنگ کانی : بی رنگ ، آبی تیره - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه : سختی ، واکنش های شیمیایی - تشابه کانی شناسی : آپاتیت ، توپاز - پاراژنز : اورتوز ، کاسیتریت - منشا تشکیل :پگماتیتی ، دگرگونی - شکل بلورها:منشوری ، بندرت قرصی شکل - محل پیدایش: ایتالیا - لومینسانس کامل بنفش دارد - نام آن اولین بار توسط مورگان آمریکایی پیدا شده است - سختی : 7 5 - 8 - چگالی : 2 63 - 2 8
morganite
مورگانین ، قسمت بالائی کربنیفر فوقانی
morganian
مورنوسیت - ترکیب شیمیایی :NiSO4 7H2O - درصد مواد:NiO26 59% SO328 51% H2O44 90% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: سولفات - رخ: خوب ، مطابق با /010/ - جلا:شیشه ای - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، استالاگتیتی ، پوسته ای ، قشری - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; اسپانیا ، آلمان ، چک و اسلواکی ، فرانسه ، امریکا ، پرو و کانادا - خواص شیمیایی : درهوای آزاد آب از دست میدهد محلول درآب - رنگ کانی : سبز زمردی ، سفید متمایل به سبز - رنگ خاکه:سفید ، متمایل به سبز - پاراژنز :اری تریت ، آنابرژیت و غیره - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:آسیکولار ، بلورهای سنتتیک منشوری شکل - محل پیدایش: اسپانیا - نام آن ازنام M Moreno (اسپانیا) گرفته شده است - سختی : 2 - 2 5 - چگالی :2
morenosite|nickel vitriol|nickel vitriol
مورنوسیت
ترکیب شیمیایی :NiSO4 7H2O
درصد مواد:NiO26 59% SO328 51% H2O44 90%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: سولفات
رخ: خوب ، مطابق با /010/
جلا:شیشه ای
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، استالاگتیتی ، پوسته ای ، قشری
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; اسپانیا ، آلمان ، چک و اسلواکی ، فرانسه ، امریکا ، پرو و کانادا
خواص شیمیایی : درهوای آزاد آب از دست میدهد محلول درآب
رنگ کانی : سبز زمردی ، سفید متمایل به سبز
رنگ خاکه:سفید ، متمایل به سبز
پاراژنز :اری تریت ، آنابرژیت و غیره
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:آسیکولار ، بلورهای سنتتیک منشوری شکل
محل پیدایش: اسپانیا
نام آن ازنام M Moreno (اسپانیا) گرفته شده است
سختی : 2 - 2 5
چگالی :2
morenosite
موریون کوارتز قهوه ای خاکستری ، موریون
ترکیب شیمیایی :SiO2
درصد مواد:MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ( خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت)
سیستم تبلور:
رده بندی:اکسید
رخ:ناقص ، مطابق با سطح /1011/
جلا: شیشه ای
شکستگی: صدفی ، تراشه ای(خشن)
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، توده ای
ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; چک و اسلواکی ، برزیل ، روسیه و ماداگاسکار
خواص شیمیایی : محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود
رنگ کانی : قهوه ای تیره تا سیاه
رنگ خاکه: سیاه
پاراژنز : ولفرامیت ، میکا ، فلدسپات ، کانی تریت ، توپاز
منشا تشکیل :پگماتیتی ، هیدروترمال
شکل بلورها:اکتائدر
کاربرد :سنگ زینتی
محل پیدایش: ایتالیا
خواص فیزیکی و شیمیایی این کانی مشابه کوارتز است
نام آن از نام قدیمی لاتین morion گرفته شده است ، موریون - ترکیب شیمیایی :SiO2 - درصد مواد:MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ( خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت) - سیستم تبلور: - رده بندی:اکسید - رخ:ناقص ، مطابق با سطح /1011/ - جلا: شیشه ای - شکستگی: صدفی ، تراشه ای(خشن) - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، توده ای - ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; چک و اسلواکی ، روسیه و ماداگاسکار - خواص شیمیایی : محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود - رنگ کانی : قهوه ای تیره تا سیاه - رنگ خاکه: سیاه - پاراژنز : ولفرامیت ، توپاز - منشا تشکیل :پگماتیتی ، هیدروترمال - شکل بلورها:اکتائدر - کاربرد :سنگ زینتی - محل پیدایش: ایتالیا - خواص فیزیکی و شیمیایی این کانی مشابه کوارتز است - نام آن از نام قدیمی لاتین morion گرفته شده است
morion
نظام شناسایی که یک کد واحد را برای هر گره در یک quadtree تعیین می کند بطوری که موقعیت جغرافیایی آن گره را مشخص نماید این نظام روش پذیرفته شده ای در برخی از gis های مبتنی بر quadtree می باشد و به نام کلیدهای پیانویی نیز شناخته می شود
morton order
نقشه ای ارایه کننده عوارض مورفولوژیکی سطح کره زمین
morphometric map|morphometric|morphometric
نقشه ای ارایه کننده عوارض مورفولوژیکی سطح کره زمین
morphometric map
نقشه ریخت نگاری ببینید : Physiographic diagram
morphographic map|morphographic|morphographic|physiographic
نقشه ریخت نگاری
ببینید : Physiographic diagram
morphographic map
نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCa2Al2(PO4)2(F ، OH)5•2(H2O)
morinite|jezekite|jezekite
نوعی کانی
ترکیب شیمیایی: Al3Uo2(Po4)3(OH)2 13H2O ، نوعی کانی ترکیب شیمیایی: Al3Uo2(Po4)3(OH)2 13H2O
moreavite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Al3(UO2)(PO4)3(OH)2•13(H2O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Al3(UO2)(PO4)3(OH)2•13(H2O
moreauite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ba ، Ca ، Pb)5(AsO4 ، PO4)3Cl
وجه تسمیه : از نام Groven C Moreland (1912-1978) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ba ، PO4)3Cl - وجه تسمیه : از نام Groven C Moreland (1912-1978)
morelandite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Pb ، Fe)3Ge1-xS4
وجه تسمیه : از نام Josef Morozewicz (1865-1941) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Pb ، Fe)3Ge1-xS4 - وجه تسمیه : از نام Josef Morozewicz (1865-1941)
morozeviczite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Be2(PO4)(OH)•4(H2O)
وجه تسمیه : از نام Liciano Jacques de Moraes (1896-1968) ، Brazilian ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Be2(PO4)(OH)•4(H2O) - وجه تسمیه : از نام Liciano Jacques de Moraes (1896-1968)
moraesite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca3TiFe++Si3O12 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca3TiFe++Si3O12
morimotoite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCa2Al2(PO4)2(F ، OH)5•2(H2O)
morinite
همزن سیمان و ملات
این نوع همزن برای مخلوط کردن خمیر ملات و سیمان مورد استفاده قرار می گیرد این دستگاه مخصوص مخلوط کردن کارهای سنگین با موتور سه سرعته است ارتفاع اهرم این دستگاه قابل تنظیم است جنس اهرم و سیمهای ضربه زن آن از جنس فولاد ضد زنگ است کاربرد آن در آزمایشگاه مقاومت بتن و مکانیک خاک است ، همزن سیمان و ملات این نوع همزن برای مخلوط کردن خمیر ملات و سیمان مورد استفاده قرار می گیرد این دستگاه مخصوص مخلوط کردن کارهای سنگین با موتور سه سرعته است ارتفاع اهرم این دستگاه قابل تنظیم است جنس اهرم و سیمهای ضربه زن آن از جنس فولاد ضد زنگ است کاربرد آن در آزمایشگاه مقاومت بتن و مکانیک خاک است
mortar mixer
واحد ریخت چینه شناسی یک واحد چینه شناسی متمایز که توسط فرای و ویلیامز بدین گونه تعریف شده است: یک توده سنگی که ابتدائاً بر اساس فرم ظاهری خاصش ، شناسایی شده و می تواند از نظر سنگ شناسی نیز نسبت به واحدهای مجاور خود متمایز بوده و قسمتهای مختلف آن نیز طی دوره ای زمانی متفاوت شکل گرفته باشند عنوان مزبور در طبقه بندی چینه شناسی نهشته ها و ساختارهای سطحی چون یخرفت های یخچالی ، دلتاهای آبرفتی ، لبه های ساحلی و دیگر نهشته های مشابهی که در آنها ریختی خاص به توده ای از رسوبات آواری ، هویت بخشیده است ، بکار گرفته می شود مترادف: morphologic unit
morphostratigraphic unit|morphostratigraphic|morphostratigraphic
واحد ریخت چینه شناسی
یک واحد چینه شناسی متمایز که توسط فرای و ویلیامز بدین گونه تعریف شده است: یک توده سنگی که ابتدائاً بر اساس فرم ظاهری خاصش ، شناسایی شده و می تواند از نظر سنگ شناسی نیز نسبت به واحدهای مجاور خود متمایز بوده و قسمتهای مختلف آن نیز طی دوره ای زمانی متفاوت شکل گرفته باشند عنوان مزبور در طبقه بندی چینه شناسی نهشته ها و ساختارهای سطحی چون یخرفت های یخچالی ، دلتاهای آبرفتی ، لبه های ساحلی و دیگر نهشته های مشابهی که در آنها ریختی خاص به توده ای از رسوبات آواری ، هویت بخشیده است ، بکار گرفته می شود
مترادف: morphologic unit
morphostratigraphic unit
واحد ریخت شناسی (زمین ریخت‌شناسی):یک سطح رسوبی یا نهشته ای که بر اساس مشخصات ریخت‌شناسی اش ، قابل شناسایی است (چینه شناسی): واحد ریخت چینه شناسی ( morphostratigraphic unit)
morphologic unit|morphologic|morphologic
واحد ریخت شناسی
(زمین ریخت‌شناسی):یک سطح رسوبی یا نهشته ای که بر اساس مشخصات ریخت‌شناسی اش ، قابل شناسایی است
(چینه شناسی): واحد ریخت چینه شناسی ( morphostratigraphic unit)
morphologic unit
یخ رفت موران ، سنگ وخاکی که از توده یخ غلطان بجای مانده باشد ، یخرفت
تپه یا پشته ای از خرده سنگها که در اثر ذوب یخچالها بر جای می ماند و از مخلوط خرده سنگها ، گراول ، ماسه و رس تشکیل شده است ، یخرفت تپه یا پشته ای از خرده سنگها که در اثر ذوب یخچالها بر جای می ماند و از مخلوط خرده سنگها
moraine
یخرفتی
مربوط به یک یخرفت ، مترادف: raw humus ، یخرفتی مربوط به یک یخرفت
morainal
آمور ، سیارکی که در سال 1932 م کشف شد مدار این سیارک در نزدیکترین وضعیت به 16 میلیون کیلومتری زمین میرسد
amor
مورشیمیائی ، مورکلوئیدی با منشاء‌شیمیایی تولید شده در افق Bخاک های پودزولی هوموس دار یا در تورب های اسیدی
chimogene mor
مور کوب روژن دار ، مور حاصل از مواد کود دار
coprogene mor
مور قشری ، مور پوسته ای
crust mor
مور نهان زاد
cryptogamic mor
زره بیابانی
یک سنگفرش بیابانی که قطعات سنگی سطحی آن ، مواد ریز دانه زیرین را از فرسایش بادی بیشتر حفاظت می کند ، عارضه رایج بیابان های سنگی
نیز ببنید : pebble armor
مترادف : پوشش باد روبی ، زره بیابانی یک سنگفرش بیابانی که قطعات سنگی سطحی آن ، عارضه رایج بیابان های سنگی نیز ببنید : pebble armor مترادف : پوشش باد روبی
desert armor
مورفیبری
fibrous. mor
مور دانه ای
granular. mor
مور چرب
greasy mor

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
ثبت سفارش ترجمه جدید
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
ارسال سفارش تولید محتوا
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ارسال سفارش پارافریز مقاله
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:
ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسي نساجی مهندسی نفت مهندسی شهرسازی محيط زيست مهندسی هوافضا مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری حقوق مديريت روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی
Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه