دیکشنری تخصصی البرز

نتایج برای معنی فارسی horizontal control

horizontal control
سنجنده افقی
سیستم متشکل از نقاطی که موقعیت های افقی و همبستگی آن ها به دقت تعیین شده است تا بتوان از آن ها به عنوان مراجع ثابت در تعیین موقعیت و همبستگی عوارض نقشه استفاده کرد ، سنجنده افقی سیستم متشکل از نقاطی که موقعیت های افقی و همبستگی آن ها به دقت تعیین شده است تا بتوان از آن ها به عنوان مراجع ثابت در تعیین موقعیت و همبستگی عوارض نقشه استفاده کرد
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی horizontal control و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
تلفظ انگلیسی
فارسی
کنترل کردن ، کاربری ، مهار ، کنترل
الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، ارتفاعات ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند
ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، نشانه ها یا اشیاء بر روی زمین ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد
(هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز ، این نقطه ای که در آن جریان بحرانی است در یک آب گذر یا لوله بستر این نقطه ای است که آن فشار هیدروستاتیک و مساحت مقطع عرضی جریان مشخصاً ثابت شده است به جز در حالی که جریان در یک نقطه دیگر توسط یک فشار هیدرواستاتیک برابر با بیشترین خلا ء برابر است که می تواند در آن نقطه بدون خدشه باقی بماند ، کنترل الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد (هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز
شاخص شکل افقی
عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید ، شاخص شکل افقی عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه