دیکشنری تخصصی البرز

نتایج برای معنی فارسی datum

datum
مبنا ، تراز سطح دریا
بالا یا پایین یک طبقه سنگی یا هر سطح دیگر که تراز های ساختاری ترسیم می شود ، به عنوان مثال یک افق مبنا

درنقشه برداری : طول و عرض اختر شناختی یک نقطه ابتدایی ، آزیموت اختر شناختی یک خط از این نقطه ، انحراف قائم ، جدایش ژئوئیدال ( اغلب این مقادیر صفر تصور می شوند ، به خاطر کمبود داده) دوثابتی هستند که برای توصیف و تعریف بیضوی مرجع که بر روی آن پیمایش های کنترل افقی محاسبه می شود لازم می باشند
نیز ببینید : مختصات مساحی
مترادف : داده مساحی
در زمین شناسی : الف ) بالا یا قاعده یک طبقه از سنگ یا هر سطح دیگری که بر روی آن خطوط تراز ساختاری رسم می شوند ، مثلاً یک افق مبنا ب ) مبنای سطح دریا
جمع : datums
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی datum و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
تلفظ انگلیسی
فارسی
تراز مبنا ، سطح مبنا
در چینه شناسی : قاعده یا بالای یک گسترده از فسیل ها که می تواند در مقاطعی در یک مساحت وسیع انطباق داده شود اولین ظهور تکاملی یک گونه فسیلی بلا فاصله بالای یک نوع شناخته شده که ممکن است مطابق با اولین رده اطمینان در تعریف یک سطح مبنا باشد (بولی 1969)
مقایسه شود با : chronohorizon
مترادف : سطح مبنا (چینه شناسی)
در نقشه برداری: هر سطح تراز مانند / سطح متوسط دریا ، که به عنوان مرجعی استفاده می شود و از آن ارتفاع ها محاسبه می شوند
، سطح مبنا - در چینه شناسی : قاعده یا بالای یک گسترده از فسیل ها که می تواند در مقاطعی در یک مساحت وسیع انطباق داده شود اولین ظهور تکاملی یک گونه فسیلی بلا فاصله بالای یک نوع شناخته شده که ممکن است مطابق با اولین رده اطمینان در تعریف یک سطح مبنا باشد (بولی 1969) - مقایسه شود با : chronohorizon - مترادف : سطح مبنا (چینه شناسی) - در نقشه برداری: هر سطح تراز مانند / سطح متوسط دریا ، که به عنوان مرجعی استفاده می شود و از آن ارتفاع ها محاسبه می شوند -
صفحه مبنا ، سطح مبنا
یک سطح مرجع قراردادی برای به حداقل رساندن یا حذف توپوگرافی ظاهری و اثرات نزدیک به سطح تعیین زمان ها و سرعت لرزه ای با صفحه مبنا تنظیم می شود به عنوان مثال اگر منبع و لرزه سنج ها بر روی این صفحه تعیین محل شده باشند و یا اگر هیچ لایه کم سرعتی وجود نداشته باشد
هر نقطه ، خط یا سطح به کار رفته به عنوان مرجعی برای اندازه گیری کمیتی دیگر مدلی از زمین که برای محاسبات ژیودتیک استفاده می شود
در لرزه شناسی: یک سطح مرجع اختیاری که برای به حداقل رساندن یا حذف کردن اثرات توپوگرافی محلی و نزدیک سطحی استفاده می شود زمان های لرزه ای وتعیین سرعت بطوری با سطح مبنا تطبیق داده می شوند که گویی منبع و لرزه نگارها بر روی این سطح قرار گرفته اند و هیچ سطح کم سرعتی وجود نداشته است
در نقشه برداری: یک سطح افقی دائمی که نسبت به آن گمانه زنی ، فرازهای زمینی ، فرازهای سطح آب و داده های کشندی ارجاع داده می شوند
مثلاً سطح دریای میانگین در یک سطح مبنای رایج معمول در نقشه برداری توپوگرافی
نیز ببینید : مبنای کشندی یا داده کشندی ، داده نموداری ، داده گمانه زنی
مترادف : سطح مبنا (مساحی) سطح مرجع
، سطح مبنا - یک سطح مرجع قراردادی برای به حداقل رساندن یا حذف توپوگرافی ظاهری و اثرات نزدیک به سطح تعیین زمان ها و سرعت لرزه ای با صفحه مبنا تنظیم می شود به عنوان مثال اگر منبع و لرزه سنج ها بر روی این صفحه تعیین محل شده باشند و یا اگر هیچ لایه کم سرعتی وجود نداشته باشد - هر نقطه ، خط یا سطح به کار رفته به عنوان مرجعی برای اندازه گیری کمیتی دیگر مدلی از زمین که برای محاسبات ژیودتیک استفاده می شود - در لرزه شناسی: یک سطح مرجع اختیاری که برای به حداقل رساندن یا حذف کردن اثرات توپوگرافی محلی و نزدیک سطحی استفاده می شود زمان های لرزه ای وتعیین سرعت بطوری با سطح مبنا تطبیق داده می شوند که گویی منبع و لرزه نگارها بر روی این سطح قرار گرفته اند و هیچ سطح کم سرعتی وجود نداشته است - در نقشه برداری: یک سطح افقی دائمی که نسبت به آن گمانه زنی ، فرازهای سطح آب و داده های کشندی ارجاع داده می شوند - مثلاً سطح دریای میانگین در یک سطح مبنای رایج معمول در نقشه برداری توپوگرافی - نیز ببینید : مبنای کشندی یا داده کشندی ، داده گمانه زنی - مترادف : سطح مبنا (مساحی) سطح مرجع -

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه