دیکشنری تخصصی البرز

نتایج برای معنی فارسی cone in cone coal

cone in cone coal
زغال سنگ مخروط در مخروط
زغال سنگی که از خود ساختمان مخروط در مخروط را به نمایش بگذارد
مترادف: زغال سنگ بلور شده ، زغال سنگ مخروط در مخروط زغال سنگی که از خود ساختمان مخروط در مخروط را به نمایش بگذارد مترادف: زغال سنگ بلور شده
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی cone in cone coal و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
تلفظ انگلیسی
فارسی
زغال ، زغال سنگ ، سنگ رسوبی احتراق پذیر سیاه رنگی که در اثر فشار و گرمای وارد بر لایه های پیت (زغال نارس) که زیر رسوبات فوقانی مدفون شده اند ، بوجود آمده است فشار حاصل از دفن موجب خروج ترکیبات آب و گاز می شود و درصد کربن افزایش می یابد تصور می شود که زغال درجه بالا یا آنتراسیت ، جزء سنگ های دگرگونی است

یک سنگ با قابلیت اشتعال بالا که بیش از 50% وزنی و بیش از 70% حجمی دارای مواد کربن دار ، شامل رطوبت همراه که از فشردگی و سخت شدگی بقایای گیاهی متنوع دگرسان شده مشابه مواد درون تورب بوجود آمده می باشد تفاوت در انواع مواد گیاهی (تیپ) در درجه دگرگونی (رده) و در دامنه ناخالصی (درجه) از خصوصیات زغال سنگ می باشد و در رده بندی مورد استفاده قرار می گیرند (ASTM - 1970)
مترداف: الماس سیاه
، جزء سنگ های دگرگونی است -
یک سنگ با قابلیت اشتعال بالا که بیش از 50% وزنی و بیش از 70% حجمی دارای مواد کربن دار ، شامل رطوبت همراه که از فشردگی و سخت شدگی بقایای گیاهی متنوع دگرسان شده مشابه مواد درون تورب بوجود آمده می باشد تفاوت در انواع مواد گیاهی (تیپ) در درجه دگرگونی (رده) و در دامنه ناخالصی (درجه) از خصوصیات زغال سنگ می باشد و در رده بندی مورد استفاده قرار می گیرند (ASTM - 1970) - مترداف: الماس سیاه -
مخروط
(زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، مانند می سی سی پی ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976)
(زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، شن و گاهی اوقات تخته سنگ با یک قائده بادبزن مانند از برون شست که در کنار جبهه یک یخچال توسط رودخانه های برفاب ، رسوبگذاری شده اند
(زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی
(گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود
مقایسه شود با: Strobilus ، مخروط (زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976) (زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، رسوبگذاری شده اند (زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی (گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود مقایسه شود با: Strobilus
مخروط فرونشینی
گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید
مخروط افت:
افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد
مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی) ، مخروط تخلیه ، مخروط فرونشینی گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید مخروط افت:افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی)
مخروط افت فشار
یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک توده آب زیر زمینی تحت فشار ، مانند آنچه توسط تولمان (ص 562 – 1937) تعریف شده ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش
مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند
مترادف: rectilinear coordinates ، مخروط افت فشار یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند مترادف: rectilinear coordinates

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه