نتایج برای معنی فارسی point
نقطه محل مشخص و محدود
نقطه مرکزی سوراخ مجرای گوش خارجی auricular p
نقطه جوش ، درجه حرارتی که در آن مایعی به جوش می آید
که برای آب در سطح دریا معادل 100 درجه سانتیگراد با
212 درجه فارنهایت است boiling p
نقطه جوش عادی ، درجه حرارتی که در آن یک مایع تحت
فشار یک آتمسفر به جوش می آید boiling p normal
نقاط اصلی ، نقاط شکست نور در طبقات انکساری مختلف
چشم cardinal p's
نقاط اصلی کاپورون ، برجستگی خاصره ای شانه ای و
مفصل های خارجی خاصره ای لگن p's of Capouron
cardinal
نقاط جمجمه سنجی ، نقاطی که برای اندازه گیری جمجمه
مبدا قرار می گیرند craniometric p's
نقطه شبنم ، درجه حرارتی که در آن شبنم ایجاد می شود p
dew
نقاط نابرابر ، نقاطی بر روی دو شبکه که شعاعهای
نورانی اثر مشابهی ایجاد نمیکنند disparate p's
نقاط دردناک ، نقاط دردناک در امتداد مسیر یک عصب دو
دردهای عصبی p's doulourex
نقطه دور ، دورترین نقطه ای که یک چشم در حال استراحت
می تواند شیئی را بوضوح ببیند far p
نقطه ثابت ، نقطه ای که برای تطابق چشم دقیقا میزان
گشته و در نتیجه روشن ترین دید را میسر می کند p
fixation
نقطه انجماد ، درجه حرارتی که در آن مایعی شروع به
منجمد شدن میکند که برای آب ، صفر درجه سانتیگراد یا 32
درجه فارنهایت است freezing p
نقطه انجماد ، درجه حرارت موازنه بین یخ و هوای اشباع
شده از آب تحت فشار یک آتمسفر Ice p
نقاط برابر ، نقاط متناظری بر روی دو شبکیه چشم که در
آن ها شعاع های نورانی اثرات مشابهی ایجاد می
کنند Identical p's
نقطه ایزوالکتریک ، غلظتی از اسید یا اسیدیته ای که در آن
مهاجرت یونی وجود ندارد Isoelectric p
نقطه ایزویونیک ، pH محلولی که در آن تعداد کاتیونها
مساوی تعداد آنیونها است Isoionic p
نقطه اشکی ، سوراخ کوچکی است که با برجستگی
خفیفی روی انتهای میانی حاشیه پلک و در محل اتصال
قسمتهای مژگانی و اشکی آن قرار دارد lacrimal p
نقطه مک بورنه ، نقطه ای است که در هنگام آماس آپاندیس
بسیار دردناک می باشد ، این نقطه در یک سوم خارجی
خطی که از خار خاصره ای قدامی فوقانی به ناف کشیده
شود ، واقع است Mc burneys p
نقطه ذوب ، درجه حرارتی که در آن درجه جسم جامدی ذوب
می شود melting p
نقطه نزدیک ، نزدیکترین نقطه ای که دید مطلق داشته باشد
که به دو صورت است ، یکی (absolute near point) بمعنی
نقطه نزدیک مطلق که عبارتست از نزدیک ترین نقطه ای که
برای یک چشم دید واضح داشته باشد و (relative near pint)
به معنی نقطه نزدیک نسبی و آن نزدیک ترین نقطه ای که
برای هر دو چشم دید واضح دارد near p
نقاط گرهی ، دو نقطه ای که بطوری بر روی یک سیستم
نوری واقع شده باشد که اگر شعاعی از یکی بگذرد بطور
موازی با آن از نقطه دیگر نیز بگذرد nodal p's
نقطه تحت بینی ، نقطه مرکزی قاعده خار بینی استخوان
فک فوقانی subnosal p
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته
پزشكی
است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه
با واژه تخصصی
point
و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
موسسه ترجمه البرز با بیش از
13
سال تجربه
به دنبال
ترجمه تخصصی متن یا مقاله
پزشكی
هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI
پزشكی
را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه
پزشكی
باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:
دیکشنری آنلاین پزشکی
با تلاش مترجمان گروه پزشکی، یک دیکشنری تخصصی برای رشته پزشکی ایجاد شده است. این دیکشنری می تواند برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی اصطلاحات رشته پزشکی استفاده گردد. بانک لغات و اصطلاحات دیکشنری پزشکی را به طورت مرتب بروزرسانی می کنیم و اصطلاحات جدیدی به ان می افزاییم.
واژه نامه تخصصی
پزشكی
بر اساس حروف الفبا
(انگلیسی به فارسی)
واژه نامه تخصصی
پزشكی
بر اساس حروف الفبا
(فارسی به انگلیسی)
آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی
لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر