دیکشنری تخصصی البرز

نتایج برای معنی فارسی cent.=centigrade center

cent.=centigrade center
مرکز ، نقطه ای که از آنجا یک رویداد شروع میشود بخصوص یک شبکه یا یک عقده که عصب دریافت کرده و عملی را کنترل می کند gustatory c مرکز ، نقطه ای که از آنجا یک رویداد شروع میشود بخصوص یک شبکه یا یک عقده که عصب دریافت کرده و عملی را کنترل می کند   gustatory c مرکز
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشكی است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی cent.=centigrade center و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
تلفظ انگلیسی
فارسی
مرکز ، نقطه ای که از آنجا یک رویداد شروع میشود بخصوص یک شبکه یا یک عقده که عصب دریافت کرده و عملی را کنترل میکند مرکز شتاب دهنده ‎ accelerating c مرکزی است در پیاز مغز تیره که تند کننده حرکات قلب است مرکز دست ، مرکزی است در سیستم ‎ arm c اعصاب مرکزی که حرکات دست را کنترل میکند مرکز هماهنگی ، مرکز هماهنگ کننده حرکات بدن ‎ association c مرکز شنوائی ، مرکزی است ‎ auditory c که در اولین شکنج گیجگاهی ‎ - شب پره ای مغز قرار داشته و با احساس شنوائی ارتباط دارد ‎Broca s c speech c مرکز باز دارنده ‎ cardio - inhibitory c قلب ، مرکزی است در پیاز مغز تیره که حرکات قلب را کند میکند مرکز مژگانی ‎ - نخاعی ، ‎ ciliospinal c مرکزی است واقع در قسمت پائین نخاع گردنی که اتساع مردمک چشم را کنترل میکند ‎deglutition c swallowing c مرکز کنار گوشی ، مرکز ‎ epiotic c اوسیفیکاسیون در قسمت پستانی استخوان گیجگاهی مرکز صورتی ، مرکزی است واقع ‎ facial c در شکنج پیشانی مغز که حرکات صورت را کنترل میکند مرکز زاینده ، ناحیه ایست در ‎ germinal c آن قسمت از بافت لنفوئید که اشکال میتوتیک مشاهده میشوند در این ناحیه لنفوسیتها ساخته میشوند و تنوع پیدا میکنند و عناصری که مربوط به سنتز پادتن میباشند نیز در این ناحیه یافت میشوند مرکز چشائی ، مرکزی است ‎ gustatory c که تصور میرود حس ذائقه را کنترل میکند مرکز بهداشت ، یک سازمان ‎ health c ملی برای خلق کارهای بهداشتی و هماهنگ کردن کوششهای کلیه آژانسهای بهداشتی مرکز تنظیم حرارت ، ‎ heat - regulating c مرکزی است برای تنظیم درجه حرارت بدن مرکز کرونکر ، این مرکز ‎ Kronecker s c حرکات قلب را کند میکند مرکز مربوط بپا ، مرکزی است واقع ‎ leg c در شکنج بالا رو پیشانی که حرکات پا را کنترل میکند مرکز حرکتی ، مرکز عصبی کنترل حرکت ‎ motor c مرکز عصبی ، اجتماعی از بدنه یاخته های عصبی در مغز یا نخاع ‎ nerve c مرکز بویائی ، مرکزی است ‎ olfactory c در قشر مخ نزدیک انتهای جلوئی شکنج چنگکی که تصور میرود مرکز بویائی باشد مرکز استخوانی شدن ، ‎ c of ossification نقطه شروع تشکیل استخوان یا استخوانی شدن مراکز پنوموتاکسی ، ‎ pneumotaxic c دسته مخصوصی از یاخته هائی که در مغز میانی قرار داشته و مسئول کند کردن متناوب حرکات تنفسی هستند مرکز روانی ‎ - قشری ، ‎ psychocortical c s مراکزی هستند که در قشر مغز قرار داشته و با اعمال روانی وابستگی دارند مرکز انعکاس ، مرکز عصبی که ‎ reflex c در آن امواج آوران حسی به امواج و ابران حرکتی تبدیل میشوند مرکز تنفسی ، دسته ‎ respiratory c مخصوصی از یاخته هائی که در پیازمغز تیره قرار داشته و از آنجا امواج عصبی به حجاب حاجز و عضلات دنده ای رسیده و انقباض آنها را منظم و هماهنگ میکنند مراکز سچنو ، مراکز ‎ Setsvhenow s c s انعکاسی توقفی در پیاز مغز تیره ونخاع مرکز اسپاسم ، این مرکز در محل ‎ spasm c اتصال پیاز مغز تیره و پل مغزی قرار دارد مرکز تکلم ، این مرکز در ‎ speech c سومین شکنج پیشانی طرف چپ قرار داشته و قدرت گویائی وابسته بان است مرکز بلع ، مرکزی است ‎ swallowing c واقع در کف شکمچه چهارم مغز که مربوط به عمل بلع میباشد مرکز تغذیه ، مرکزی است که اعمال مربوط به تغذیه را کنترل میکند ‎ trophic c مرکز وازوموتور ، مرکزی ‎ vasomotor c است واقع در پیاز مغز تیره که با انبساط و انقاض رگهای خونی ارتباط دارد مرکز بینائی ، این مرکز در لوب ‎ visual c پس سری بخصوص در قسمت کونئوس ‎ cuneus قرار دارد مرکز ورنیکه ، مرکز ‎ Wernicke s c گویائی که در قشر شکنج گیجگاهی ‎ - پس سری طرف چپ قرار دارد مرکز شناسائی کلمات ، این مرکز ‎ word c با شناخت کلمات ارتباط دارد (زیرا نواحی مختلفی برای شناخت کلمات نوشته شده و کلمات گفته شده در مغز وجود دارد)

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله پزشكی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI پزشكی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه پزشكی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین پزشکی

با تلاش مترجمان گروه پزشکی، یک دیکشنری تخصصی برای رشته پزشکی ایجاد شده است. این دیکشنری می تواند برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی اصطلاحات رشته پزشکی استفاده گردد. بانک لغات و اصطلاحات دیکشنری پزشکی را به طورت مرتب بروزرسانی می کنیم و اصطلاحات جدیدی به ان می افزاییم.

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه