چكيده
قبل از اينكه افشاء عمومي هزينه (حقالزحمه) حسابرسي اجباري شود، براي مشتري حسابرسي امكانپذير نبود كه اطلاعات دقيقي در مورد اينكه شركتهاي ديگر چه مبلغي به حسابرسهايشان پرداخت كردهاند، داشته باشند. افشاء هزينههاي عمومي باعث كاهش هزينه دسترسي حسابرسي شونده به اطلاعات هزينه حسابرسي مجموعه مشتريان حسابرس ميشود و از اين رو احتمال دارد قدرت چانهزني حسابرسي شونده (مشتري) نسبت به حسابرسان را، هنگام مذاكره در خصوص هزينه حسابرسي، افزايش دهد. با استفاده از دادههاي هزينه حسابرسي عمومي و اختصاصي قبل و بعد از اجباري شدن افشاء هزينههاي عمومي در چين، شواهدي مطابق با حدس قبلي، ارائه ميكنيم. متوجه ميشويم كه افشاء هزينههاي عمومي، ميزان كاهش هزينه حسابرسي براي مشترياني كه هزينه زيادي را متحمل شدهاند، تقويت ميكند، و توانايي حسابرسان براي افزايش هزينه حسابرسي براي مشترياني كه هزينه كمي را متحمل شدهاند، تضعيف ميكند. اين يافتهها، وجود پيامدهاي غيرعمدي مقررات افشاء هزينههاي عمومي را نشان ميدهد، منطق اصلي، نگراني مربوط به شيوههاي قيمتگذاري حسابرسي بود، كه ميتواند استقلال حسابرس را از بين ببرد.
-1مقدمه
اين مطالعه به بررسي چگونگي تأثيرگذاري افشائ عمومي هزينه حسابرسي بر قدرت چانهزني مابين مشتري و حسابرس ميپردازد. مطالعات بسياري به بررسي اقتصاد قيمتگذاري حسابرسي از زمان Simunic (1980) پرداختهاند (براي بررسي نگاه كنيد به Hay، Knechel و Wong (2006). برخي مطالعات قبلي از دادههاي هزينه حسابرسي اختصاصي بررسي شده براي انجام آناليز تجربي در بازار حسابرسي، بدون شرط افشاء هزينه عمومي، استفاده ميكنند، و برخي ديگر از دادههاي هزينه حسابرسي در دسترس عمومي به روش افشاء عمومي، استفاده ميكنند. اما، كار كمي براي مقايسه اقتصاد قيمتگذاري حسابرسي مابين روشهاي افشاء عمومي و غيرعمومي، احتمال به دليل فقدان دادههاي هزينه حسابرسي عمومي و اختصاصي در بازار حسابرسي واحد، انجام شده است.
در مقايسه روشهاي افشاء هزينه عمومي و غيرعمومي، يك سوال مهم تحقيق جهت بررسي آن است كه چگونه افشاء هزينه عمومي بر قدرت چانهزني مابين مشتري و حسابرس تأثير ميگذارد. اين سوال مهم است چون به طور مستقيم در مورد درخواست Healy و Palepu (2001) جهت درك بهتر تأثير مقررات افشاء بر روي توسعه بازار سرمايه، صحبت ميكند. اين مطالعات نشان ميدهند كه موضوعات هزينه (حقالزحمه) در مذاكرات مابين حسابرسان و مديريت مشتري غالب است (Beattie، Brandt و Fearnley، 2000). همانطور كه مقررات افشاء هزينه رابطه قراردادي (بويژه حقالزحمهاي) مابين مشتريان و حسابرسان را آشكار ميسازد (DeAngelo، a1981)، احتمال دارد كه بر چنين رابطهاي تأثير بگذارد، چون ميزان عدم تقارن اطلاعات قيمتگذاري حسابرسي، پايينتر است. براي مثال، Francis و Wang (2005) دريافتند كه به دنبال مقررات اوليه افشاء هزينه عمومي در بازار حسابرسي ايالات متحده، فراتر از منطق اصلي آن، درك هزينه حسابرسي افزايش يافته و پراكندگي هزينه كاهش يافته است…
میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید