Abstract
Though it is clear from meta-analytic research that couple therapy works well, it is less clear how couple therapy works. Efforts to attribute change to the unique ingredients of a particular model have consistently turned up short, leading many researchers to suggest that change is due to common factors that run through different treatment approaches and settings. The purpose of this article is to provide an empirically based case for several common factors in couple therapy, and discuss clinical, training, and research implications for a common factors couple therapy paradigm. Critical distinctions between model-driven and common factors paradigms are also discussed, and a moderate common factors approach is proposed as a more useful alternative to an extreme common factors approach
چکیده
هر چند از طریق پژوهش متا آنالیز روشن است که زوج درمانی به خوبی عمل می کند، اما روشن نیست که زوج درمانی چگونه عمل می کند. تلاش ها برای نسبت دادن تغییر به عناصر سازنده ی منحصر به فردی از یک مدل خاص، بدون کمترین تناقضی ظهور یافته است، که موجب شده بسیاری از محققان نشان دهند که تغییر، به علت عوامل مشترکی است که از طریق روش ها و زمینه های مختلف درمانی اجرا می شوند. هدف از این مقاله، ارائه ی یک مورد تجربی برای چند عامل مشترک در زوج درمانی، و بحث بالینی، آموزش و استنباط های پژوهشی برای یک الگوی عامل های مشترک زوج درمانی است. تفاوت های مهم بین مدل سائق و الگو های عوامل مشترک نیز مورد بحث قرار گرفته اند، و یک رویکرد عوامل مشترک مناسب به عنوان یک جایگزین مفید تربرای یک رویکرد عوامل مشترک افراطی پیشنهاد شده است.
1-مقدمه
همانطور که در مقدمه، برای این بخش خاص بحث شده است (هالفورد و اسنایدر، انتشار 2012)، اثر بخشی و کارایی زوج درمانی بخوبی اثبات شده است. با این حال آنچه که کمتر واضح است، چگونگی عملکرد زوج درمانی است. داده ها نشان می دهد که زوج درمانی موفق شامل تعامل پیچیده ای از متغیرهای پانتئوری متعدد است، و یافته های اولیه نشان می دهد که این متغیرها به مراتب واریانس (انحراف) بیشتری نسبت به سهم های واحد از هر مدل خاص را تخمین می زنند...