Abstract
Surface Modifying Macromolecules (SMM) were used to alter the hydrophobicity of polyetherimide (PEI) hollow fiber membranes and the effects of three fabrication parameters, which are the mass fraction of PEI and SMM in the casting dope and air gap, on the properties of fabricated membranes were investigated by application of Response Surface Methodology (RSM). The fabricated membranes were characterized in terms of mean pore size (rP,m), permeation rate of helium gas at 1 bar transmembrane pressure difference, membrane porosity, and contact angle of water with inner and outer surfaces of membrane. The regression models obtained for mean pore size and permeation rate have good statistical parameters and are accurate. The model for rP,m predicts that plot of rP,m versus air gap has a minimum point, whereas the plots of rP,m versus PEI (wt %) and SMM (wt %) have maximum points. The regression model developed for membrane porosity predicts that membrane porosity decreases when air gap increases. Since water was used as bore fluid, the model developed for inner surface contact angle has low accuracy but the model developed for outer surface contact angle predicts that contact angle increases with SMM concentration in dope solution but there is a maximum point versus air gap
چکیده
ابر مولکول های اصلاح کننده سطحی (SMM) برای تغییر آب گریزی پلی اتر ایمید غشاهای الیاف توخالی (PEI) و اثرات سه پارامتر ساخت استفاده شده است که بخش جرمی PEI و SMM در افزودنی ریخته گری و شکاف هوایی، بر خواص غشاهای ساخته شده توسط روش پاسخ سطح (RSM) مورد بررسی قرار گرفت. غشاهای ساخته شده از لحاظ اندازه منافذ (rp,m)، میزان نفوذ گاز هلیم در اختلاف فشار گذرنده 1 بار، تخلخل غشاء و زاویه تماس آب با سطح داخلی و خارجی غشاء مشخص شدند. مدل های رگرسیون برای متوسط اندازه منفذ و میزان نفوذ پارامترهای آماری خوب و دقیق بدست آورد. این مدل rp,m، پیش بینی کرد که منحنی rp,m، نسبت به شکاف هوایی دارای حداقل نقطه میباشد در حالی که منحنی rp,m، در مقابل PEI (درصد وزنی) و SMM (درصد وزنی) دارای بیشترین نقطه میباشد. مدل توسعه یافته رگرسیون برای تخلخل غشاء پیش بینی میکند که تخلخل غشاء با افزایش شکاف هوایی کاهش مییابد. از آنجا که آب به عنوان مایع شیاری استفاده میشود، مدل توسعه یافته برای زاویه تماس سطح داخلی دقت کمی دارد اما مدل توسعه یافته برای سطح خارجی زاویه تماس پیش بینی میکند که زاویه تماس با غلظت SMM در محلول دوپه افزایش مییابد اما یک حداکثر نقطه در مقابل شکاف هوایی وجود دارد.
1-مقدمه
به خوبی شناخته شده است که مورفولوژی و خواص سطح غشاء نقش مهمی در عملکرد غشاء در مراحل مختلف جداسازی دارد ]2،1[.به عنوان مثال، تخلخل سطح و اندازه منافذ، زبری سطح، بار سطحی، و آبگریزی/ آبدوستی غشاء پارامترهای مهم برای کنترل عملکرد غشاء در فرایندهایی مانند اولترافیلتراسیون، نانوفیلتراسیون، تقطیر غشایی و کنتاکتور غشاء می باشد. گزارش شده است که آبگریزی سطح غشا یک اثر قوی بر روی گرفتگی غشاء اولترافیلتراسیون در جداسازی اسیدهای هومیک از آب دارد ]3[. همچنین، آب گریزی باید به اندازه کافی برای غشاهای استفاده شده در فرایندهای کنتاکتور و تقطیر غشاء بالا باشد تا هنگام نفوذ مایع به حفرات غشاء عملکرد آن بشدت کاهش یابد.
روش های مختلفی برای اصلاح سطح غشا بمنظور تغییر آبگریزی/ آبدوستی از سطح غشا ارائه شده است. این روشها عبارتند از پیوندزنی فوتوشیمیایی ]4-8[، تابش پرتو یون ]9[، سیستم ردوکس پلیمریزاسیون پیوندی ]11،10[، عملیات دمای پایین پلاسما ]13،12[، و پیوند زنی با UV ]1[. این روشها را میتوان در سه دسته اصلی طبقه بندی اصلاح شده طبقه بندی کرد...