دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای پسای نیمرخ ، پسای مزاحم ، پسای مقطع ، مقاومت ناشی از

پسای نیمرخ ، پسای مزاحم ، پسای مقطع ، مقاومت ناشی از شکل جسم
profile drag
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی پسای نیمرخ ، پسای مزاحم ، پسای مقطع ، مقاومت ناشی از شکل جسم و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
کشش ، کشش
نیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، کشش بر خلاف جهت بردار سرعت لحظه ای وسایل حمل کننده نسبت به اتمسفر عمل می کند بزرگی نیروی کشش با حاصلضرب سطح مقطع وسیله حمل کننده ، ضریب کشش آن ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد
(هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد
ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است
مقایسه شود با : رانش
(زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی
(زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین ، خمیدگی ها و واپیچش هایی که بدین طریق تولید می شوند ، کششنیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد (هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است مقایسه شود با : رانش (زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی (زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین
نیمرخ
(لرزه‌شناسی):در بررسی لرزه‌ای ، داده‌های ثبت شده از یک نقطه انفجار توسط چندین گروه آشکارساز
(زمین‌شناسی ساختمانی):مقطع عرضی منطقه‌ای از چین‌های استوانه‌ای رسم‌شده عمود بر محور چین
(آبشناسی):مقطع قائم یک سطح ایستابی یا هر سطح پتانسیل‌سنجی دیگر یا یک توده آب سطحی
(زمین‌ریخت‌شناسی):الف) طرح ایجادشده در جایی که سطح یک مقطع قائم ، سطح زمین را قطع می‌کند؛به عنوان مثال نیمرخ طولی یک رود ، یا نیمرخ یک ساحل یا تپه ب) مقطع نیمرخی
(زمین فیزیک):الف) یک نمودار یا ترسیمی که تغییر یک ویژگی نظیر ارتفاع یا گرانش را معمولاً به صورت یک بعد قائم نسبت به ویژگی دیگر ، نظیر مسافت نشان می‌دهد ، نیمرخ - (لرزه‌شناسی):در بررسی لرزه‌ای ، داده‌های ثبت شده از یک نقطه انفجار توسط چندین گروه آشکارساز - (زمین‌شناسی ساختمانی):مقطع عرضی منطقه‌ای از چین‌های استوانه‌ای رسم‌شده عمود بر محور چین - (آبشناسی):مقطع قائم یک سطح ایستابی یا هر سطح پتانسیل‌سنجی دیگر یا یک توده آب سطحی - (زمین‌ریخت‌شناسی):الف) طرح ایجادشده در جایی که سطح یک مقطع قائم ، یا نیمرخ یک ساحل یا تپه ب) مقطع نیمرخی - (زمین فیزیک):الف) یک نمودار یا ترسیمی که تغییر یک ویژگی نظیر ارتفاع یا گرانش را معمولاً به صورت یک بعد قائم نسبت به ویژگی دیگر
نیمرخ تعادلی
(ساحل):دامنه کمی مقعر کف دریا یا دریاچه ، اندازه گیری شده در یک سطح قائم و گسترش یافته به خارج و در عرض خط ساحلی که در نزدیکی ساحل پرشیب‌تر می شود و دارای شیبی می‌شود که با مقدار رسوب ته‌نشین‌شده و یا روبیده شده توسط امواج وجریان‌ها متناوب است ؛ شیب متقاطع یک خط ساحلی به تعادل رسیده نیمرخ به‌آسانی توسط بادهای قوی ، امواج بزرگ و کشندهای فوق‌العاده بزرگ ازبین می‌رود این مفهوم ، فرضی است ،
نگاه کنید به عنوان مثال به بردلی و گریگز ، 1976
(رودخانه‌ها):نیمرخ طولی یک رود دانه بندی شده یا رودی که شیب آن در هر نقطه برای حمل بار رسوبی توسط رود کافی است این نیمرخ به عنوان یک منحنی ملایم و سهمی وار محسوب می شود که کمی مقعر به سمت بالا ، عملاً مسطح در دهانه و پر شیب شونده به سمت سرچشمه است ؛ اما تصور می‌شود لزومی به اینکه جریان آرام باشد ، نیست ، نیمرخ تعادلی - (ساحل):دامنه کمی مقعر کف دریا یا دریاچه ، - نگاه کنید به عنوان مثال به بردلی و گریگز ، 1976 - (رودخانه‌ها):نیمرخ طولی یک رود دانه بندی شده یا رودی که شیب آن در هر نقطه برای حمل بار رسوبی توسط رود کافی است این نیمرخ به عنوان یک منحنی ملایم و سهمی وار محسوب می شود که کمی مقعر به سمت بالا

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه